بسم ا… الرحمن الرحیم
آب ، خاک ، نور همه چیز مهیا شد و انسان به عنوان اَحسن مخلوقات خلق شد و خداوند جمله فرشتگان را به سجده بر این بهترین مخلوق امر کرد ، همه سجده کردند الا ابلیس و این چنین نافرمانی امر الهی بود که از فرشته ی عابد و بی نظیر الهی شیطان رجیم را پدید آورد .
رانده شدن شیطان از درگاه الهی مختص به دین و آئین خاصی نیست ، از زمان آفرینش بشر (حضرت آدم ) بود که شیطان از درگاه الهی رانده شد و تا یوم قیامت فرصت گمراه کردن انسان ها را برای خود مهیا کرد .
در دایره ی وسع مخلوقات الهی این تنها شیطان نبود که تسلیم فرمان الهی نشد ، هریک از ما به عنوان مخلوق و بنده ی خداوند ، گاهی به عدم طاعت از دستور الهی می پردازیم و خویش را بیش از بیش به شیطان و شیطانیان نزدیک می کنیم .
اطاعت نکردن و فراهم نکردن فرصت توبه و استغفار از خداوند تواب و مهربان ابلیس را برای همیشه در جرگه ی دشمنان خداوند باقی گذاشت .
سرپیچی کردن از دستورات الهی و عدم اطاعت دستورات پیامبران الهی است که تنها به رسالت و مأموریت الهی خویش مشغول بودند ، امامان معصوم (ع) و امام عصر (ع) می تواند انسان را حتی به طور موقت در جایگاه شیطان قرار بدهد و آن را مشمول عذاب الهی کند .
توبه و استغفار بهترین و مهمترین راه برای بازگشت به خداوند است .
در بسیاری از مواقع ذهنیت انسان ها در بیان واژه ی زبان تنها به عملکرد ذائقه ای و چشایی او معطوف می شود و این در حالی است که زبان به عنوان کوچکترین و پرتحرک ترین ماهیچه بدن ما می تواند بیشترین تأثیر را در جهت راهی شدن ما به سمت و سوی الهی و یا بالعکس ، سمت و سوی شیطانی داشته باشد .
زبان انسان علاوه بر تست کردن مزه ها و طعم های متفاوت ، توانایی تست کردن و مزه کردن کلمات و جملات را نیز داراست .
صحبت کردن های ما با کوچک ها ، بزرگترها و تمامی کسانی که در اطراف ما قرار می گیرند باید چشیده و سپس بیان شود .
مزه کردن آنچه از زبان ما بیان می شود و حتی اجرای عباداتی که مشهورترین و رایج ترین آن را نمازهای پنجگانه ی ماست باید در وجودمان نهادینه شود .
هرچیزی که در دنیا به واسطه ی هوش و اندیشه ی بشر خلق ، اختراع و کشف می شود ، جنبه های مادی ، دنیوی ، رفاهی و علمی در بر می گیرد .
در دست گرفتن قدرت فکر و اندیشه برای کسب قهرمانی ها و بالندگی هایی که می تواند انسان را در جایگاه استاد و یا نویسندگانی قرار بدهد که بشر و جامعه ی بشری را تحت تأثیر رشد و ترقی قرار بدهد و کمک به همنوع ، رشد و تعالی را برای زندگی انسان به ارمغان بیاورد همگی نمونه ای از عشق خداوند در آفرینش انسان است .
از عشق بود که خداوند موجودی به نام انسان را خلق کرد و به او فرصت حیات داد تا در مقابل امتحاناتی که در صحنه ی زندگی برای او پدیدار می شود جایگاه خود را در نزد خداوند تعیین کند . جایگاهی که می تواند او را جزء مقربین و یا ملعونین و رانده شدگان قرار بدهد .
دستورات الهی شامل تأکید کردن ، انجام دادن و یا انجام ندادن فعل هایی است که خداوند تعیین کرده است .
پرخوری نکردن ، نیاشامیدن مشروبات ، حُسن خلق داشتن و مزه کردن جملات و کلماتی بیان شده از دستورات الهی هستند که می تواند انسان را راهی مسیر رشد کمال کند .
خدمت به خلق ، صبر و تأمل ، انسان را در ردیف ترویج کنندگان به نیکی و نیکوکاری قرار می دهد و بیان جملات و کلمان ناشایست و مخرب و به وجود آوردن شرایط ، اسباب و لوازمی که سلامتی و تندرستی خلق را دچار ناراحتی و بیماری کند انسان را در ردیف ترویج کنندگان به بدی ها و منفی ها قرار می دهد .
بیان کلمات و جملاتی که با عطوفت و نرمی بیان می شود و چاشنی عشق و محبت در لابه لای آن قرار می گیرند به قدری شیرین و نافذ است که سراسر وجود انسان را دربرمی گیرد .
چنین بیان و صحبت هایی مزه های دلپذیر و دانشینی را برای انسان به همراه دارند .
دقت کنیم تا هرگاه خواستیم تذکری را القا کنیم و یا به یاد دادن چیزی بپردازیم ، الگو قرار بگیریم و یا برای رشد دیگران راهنمایی و ارشاد انجام بدهیم باید بهترین و نافذترین مزه را برای بیان صحبت و اجرای عملکردهایمان انتخاب کنیم .
در بسیاری موارد انتخاب درست مزه هایی که در کلمات ما جاری و ساری می شود راه را برای رسیدن به خواسته ها و اهداف ما کوتاه تر می کند و نیازهای ما را با سرعت بیشتری برآورده می کند .
از زمان طفولیت و نقش بستن کلمات و واژه ها در ذهن و مغز هریک از ما ، همیشه لحن ، نوع گفتار و نوع حرف زدن تأثیر بسیاری در عملکرد ها و فرمانبرداری ما از معلم ، استاد و والدین داشته است .
فراموش نکنیم در حیطه ی استاد و شاگردی :
صرف قرارگرفتن در کنار استاد و معلم نیست که از ما شاگرد پدید می آورد و مریدی و شاگردی در اجرای امر و فرمان استاد و مراد بودن است که تعریف می شود .
تأثیر زبان و گفتار به گونه ای که می تواند در جایی عزیزترین ها را از ما دور و در جایی دیگر گریز پاترین ها و سخت ترین انسان ها را نزدیک و راهی راه کند .
توصیه ی آقا امیرالمومنین (ع) بر بیشتر گوش دادن و کمتر سخن گفتن هاست که اهمیت زبان را در قرار گرفتن در جایگاه شایست و ناشایست نشان می دهد .
وقتی مزه ی کلمات و جملات را درک نمی کنیم ، نمی چشیم و بیان می کنیم خودمان را وارد مرداب تاریک و متعفن غیبت می کنیم .
دستور دادن به زبان در بیان جملات و کلمات و آنچه مبنای تعریف و صحبت ما قرار می گیرد ، می تواند ما را در مزه هایی که به این واسطه حس می کنیم ، کمک و یاری کند و اجازه ی خروج کلمات و جملاتی با مزه های تلخ و شور به ما ندهد.
به یاد داشته باشیم : برای تذکر و هشدار دادن ها باید ابتدا متوجه جایگاه و مرتبه ای که در آن قرار گرفتیم ، باشیم . قضاوت ، یکی از طعم های تلخ و بدی است که با بی توجهی به شرایط و موقعیت خویش مدام در حال وارد کردن آن به درونمان هستیم .
سخن چینی ها و قضاوت متفاوت هایی که به دنبال این سخن چینی های مطرح می شود ، طوفان های سهمگینی است که دوستی ها و محبت ها را فرو می پاشد و از بین می برد .
در برخورد با همراهمان و همسفرانمان دقیق باشیم و عاشق ، چرا که شاید همراهی برخی از همراهان سنگ محکی برای میزان غرور و تکبر ما باشد .
شاید تلنگرها ، حرکات درست و حساب شده همراهی ، همراهانی را ثابت و پایدار کند و از او الگوگیریی در شأن عشق بسازد .
زبان این توانایی را داراست که از دشمنی ها ، دوستی ها و از دوستی ها ، دشمنی ها را به وجود می آورد . ما باید نسبت به اعضای بدنمان شناخت حاصل کنیم تا در شرایط زمانی ، مکانی، موقعیت های شغلی و موقعیت های لحظه ای توانایی بهره گیری از آن ها را داشته باشیم .
قلم هم در دستان استاد قرار می گیرد ، هم در دستان شاگرد . این نیت ، هدف و توانایی موجود در ماست که از ما استاد و یا شاگرد پدید می آورد .
موقعیت انسان ها به نیت های برگرفته شده از هدف و هدف های برگرفته از استعداد و توانایی های شناخته شده اعتماد به نفس و ایستادگی ، تحمل و صبر بستگی دارد . صبری که می تواند ما را در صف صابران قرار بدهد . (صابرانی که خداوند همراهی با آنها را وعده کرده است).
کنترل زبان یکی از مصادیق عالی صبر است . عدم کنترل زبان در بسیاری از مواقع ریشه ی نفاق را به وجود می آورد .
در بیان حق و حقیقت کوشا باشیم و آن چه حق مطلب بر عهده ی ماست درست ادا کنیم تا ناحقی و کوتاهی را مرتکب نشویم .
بُهتان ، اِفترا ، بدگویی و بد زبانی همگی دام های گسترده ی شیطان هستند که توسط زبان صورت می گیرد و ما را اسیر و گرفتار می کند .
بد زبانی ، بیزاری پدید می آورد و بیزاری می تواند چنان در لحن ، صورت ، چشم ، صورت و صحبت ما اثر گذاشته باشد که از وجود ما یک دافعه ی کامل بسازد و آنچه مایه ی جذاب شدن ما را فراهم می کند مهر و مهربانی است .
دقت کنیم گاهی لازم است تا برای مهربانی و دلسوزی کردن واژ ها را با دقت بیشتری انتخاب کنیم تا فردی که در مقابل ما قرار می گیرد گدای ترحم و مهربانی نشود .
منشأ بسیاری از اختلافات ، جدایی ها و دور شدن ها زبان است . زبانی که اگر به درستی و به جا کنترل می شد شاید خیر و نیکی های فراوانی را به دنبال داشت .
بهترین و پر سودترین فایده کنترل زبان و چشیدن کلمات و جملات صبری است که در انسان ایجاد می شود .
اگر صبر و آرامش را در بیان گله و شکایت هایمان همراه کنیم ، اگر کلمات و جملاتی که زاییده ی تندی ما در ابراز گله و شکایات ماست چشیده و مزه شود ما را از خیلی آفات ، نگرانی ها ، جدایی ها و بد اخلاقی ها ایمن نگه می دارد .
فرصت ایجاد کنیم و چند روزی را به کنترل زبان بپردازیم ، و دقایقی را به پیامدها و بهره آوری هایی که از کنترل زبان و عدم کنترل زبان کسب کردیم مشغول باشیم .
به یاد داشته باشیم که سنگین ترین حق الناس ها از سبک ترین عضو یعنی زبان نشأت می گیرد و به بار می آورد .
به یاد داشته باشیم که گاهی زبان می تواند مثل سنگ سخت شود و دل ظریف انسان را هدف قرار بدهد و بشکند .
به یاد داشته باشیم گاهی زبان می تواند به تیزی شمشیر و خنجر عمل کند و زخم های جبران ناپذیری را بر پیکره ی روابط و وجود انسان باقی بگذارد .
شایستگی دریافت پاداش ، دعا ، صلوات و نیکی ، خیر و خوبی را کسانی دارند که یاد می گیرند بر زبان خویش تسلط کامل داشته باشند .
اَستَغفُرا… رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه … فریاد استغفار سر بدهیم . فرصت ها در حال گذر است و بار سنگین حق الناس ها هم چنان بر دوش ها سنگینی می کند .
الهی به یاری و مدد خویش ما را در کنترل زبان توانمند کن .
الهی زبان ما را شایسته ی حرکت به سمت و سوی خویش قرار دهد تا مبادا غفلتی ما را راهی بیراهه های شیطانی کند . والسلام …..