بسم ا… الرحمن الرحیم
وجود وسیله و یا ابزارهایی در اجرای هر امری در زندگی ما ضروری است. حرفه ای ترین و متبحرترین کوهنورد بدون استفاده از وسیله کوهنوردی امکانی برای صعود ندارد. ابزار رفتاری هر یک از ما ادراک، اعتماد به نفس و شناخت از خویش است که دائماً به آن نیازمندیم تا بتوانیم به تعالی برسیم.
سفر به درون و کندو کاوهای درونی می تواند در بسیاری موارد، نه تنها از ایجاد حق الناس برای ما جلوگیری کند بلکه می تواند از مددهای الهی بهره برد. سفر به درون در جهت بیداری ما از غفلت ها بسیار حائز اهمیت است. شهامت و صداقت از ملزومات ورود کردن به خویشتن و بررسی کردن هاست. یک پزشک زمانی حاذق و با مهارت شناخته می شود که ابتدا در تشخیص بیماری و سپس در معالجه آن گام بردارد؛ چرا که تشخیص علت و ریشه ها برای هر درمانی اعم از جسمی، روحی و یا تربیتی بسیار مهم و کاراست.
در کشورهای زیادی زمان کار، افراد موظف به تمرکز هستند و اجازه ندارند تا از این زمان در جهت برقراری ارتباط با دیگران و انجام در امور شخصی در حیطه خارج از کار استفاده کنند. چقدر خوب است ما نیز این فرهنگ را در خود و جامعه خود نهادینه کنیم و مهم تر از نظارت کارفرما متوجه ناظر بودن خدای کریم در همه امور (نه فقط ارتکاب گناه) باشیم و فقط ناظر بودن خداوند را برای مرتکب نشدن به گناه مدنظر قرار ندهیم و بدانیم که در انجام هر کاری قوی ترین، داناترین و عالم ترین کنارمان هست. همین باور کافیست تا دیگر اثری از بیماری روحی و روانی یا حتی بیماری های جسمی در انسان به وجود نیاید.
وقتی ادعای رهرویی مولا را می کنیم باید هم چون مولا رفتار کنیم، پس نیازی عظیم به خودشناسی داریم تا ضعف ها و قوت ها را بیاییم و در اصلاح آن با برنامه ریزی، نظم و دقت بکوشیم. رهروی صرفاً زبانی نیست، مطابق با فرمایش آقا امام جعفر صادق (ع): “عامل بودن بر دانسته ها و سخنان نیک و درست است که موجب هدایت و امر به معروف در مورد سایرین می شود”. درخت پرثمر، درختی است که به موقع هرس شده باشد و به اندازه از آب و مواد معدنی بهره گرفته باشد، درختی که در هر فصل بنا به موقعیت آب و هوایی، نفع خود به محیط زیست را ارائه می دهد. هر تک تک ما نیز هم چون درخت هستیم که نیازمند هرس و زدودن شاخه خشکیده و اضافی هستیم. ما نیز هم چون درخت در هر فصل زندگی خود باید نفع خود را به خویش و سایرین برسانیم و دقت عمل زیادی در تغذیه روحی و جسمی خود داشته باشیم. آن گاه خواهیم دید که ما نیز به ثمر خواهیم نشست و سودمند خواهیم بود. در بر پا داشتن رهرویی باید درون ما رهرو باشد و انعکاسش در عمل و گفتار ما نمایان شود.
گاهی توجه ما چنان به نداشته ها و آرزوهایمان است که مدام به والدین خود غر می زنیم که چرا مرا به دنیا آوردی؟ در حالی که خداوند هر تک تک ما را برای انجام رسالت و مأموریتی به دنیا وارد کرده، ضمن این که گاهی باید به نداشته ها شاکر بود؛ چرا که مصلحت الهی در نبود آن نعمت برای ما بوده است.
مرد فقیری گندم هایی که از آسیابان گرفت و در دستمالی گره زد و حین برگشت دعاگویان، گره از دستمالش باز شد و گندم ها بر زمین ریخت. فقیر عصبانی شد و گفت: “خدایا عمریست دعا می کنم تا گره های زندگیم را باز کنی. اکنون گره های گره های دستمال را باز کردی!!!” همین که مشغول جمع کردن گندم ها از زمین شد، کیسه زری را دید که آنجا بود. خجل شد و شکر الهی را به جای آورد. این داستان به روشنی نشان می دهد که وقتی در جهت برآورده شدن خواسته مان دعا کردیم و باز آن خواسته محقق نشد و رنج در پی رنجی دیگر آمد حتماً صلاح خداوند براین است و گشایشی بزرگ تر در انتظار ماست. دقت داشته باشیم پس از انتخاب هدف و برنامه ریزی و تلاش برای رسیدن به آن از گله کردن بپرهیزیم تا در روند کاهندگی و عقب رفتن قرار نگیریم.
ایستایی در هیچ کجای عالم هستی مورد پذیرش خداوند نیست و عامل اصلی تنزل است. به فرشتگان مقرب که بالاترین جایگاه الهی را دارند، توجه کنیم و یا معصومین که از والاترین درجه انسانی برخوردار بودند. آیا هیچک از فرشتگان مقرب یا معصومین به خاطر جایگاه شان به ایستایی رسیدند؟ فرشتگان دائماً در تلاش و انجام مأموریت های الهی هستند و معصومین نیز دائماً در حال کار و کشاورزی بودند و این یعنی انسان باید در تکاپو و تلاش باشد تا در جهان به پیشرفت و در عالم معنا به تعالی دست یابد.
کسب علم و علم آموزی نیز در حیطه تلاش و تلاشگری تعریف شده و بسیار بر انجام آن سفارش شده است، آقا رسول ا… (ص) در این باره می فرمایند: “ز گهواره تا گور دانش بجوی” و در سخن دیگر می فرمایند: “کسب علم فریضه است”. در هر شغل و سمتی که هستیم باید در راستای علم مختص به آن و کسب اطلاعات بیشتر در جهت بهبود کیفیت شغل و سمتمان بکوشیم. توجه کنیم در کسب هر علم و انجام هر تلاشی صرف نظر از خروجی مادی و پیشرفت دنیوی هدف را قرب الهی قرار دهیم.
متأسفانه بسیاری از حوائج و خواسته ها و نذورات ما تحت تأثیر عدم شناخت، دچار مسئله و مشکل است. کسی که مدام از خداوند مال فراوان می طلبد و برای حسن نیتش به خداوند قول می دهد تا یک هزارم آن را به نیازمند ببخشد، نه تنها به خداوند توهین می کند بلکه در عدم شناخت از خویش واقع شده است. بسیاری از این نذورات و عهدهایی که با خداوند می بندیم باید از وظایف انسانی ما باشد. بهترین نذر، دریافت احساس مسئولیت در قبال انسان های دیگر خصوصاً نیازمندها و ضعیف ترهاست و تلاش برای انجام این مسئولیت با هدف نزدیک تر شدن به قرب الهی است.
به لطف خدا رهرو مولاییم، از یک سو انتخاب شدن مایه افتخار است و از سویی دیگر موجب هوشیاری و دقت نظر داشتن همیشگی به افکار، نگاه، لحن، صحبت و رفتار ماست که اگر چنین نباشد، رهرویی را از دست خواهیم داد و اگر چنین رهرویی باشیم، مطمئن باشیم در خروج روح از تن اولین نفری که به دیدار و یاری ما خواهد آمد، ساحت مقدس مولا امیرالمومنین علی (ع) خواهد بود. وقتی استعدادها و توانمندی ها در راستای تعالی و رشد فکری و فردی ما، مطابق با روحیات و اخلاقیات ما تنظیم و به کار گرفته شود، زندگی و بندگی عالی را برای فرد رقم می زند. خود را باور کنیم و به خدا اعتماد کنیم.
شکرگزاری بعد از گله گزاری ثمری نخواهد داشت به گونه ای بندگی کنیم که اگر خداوند خواسته ای از ما را محقق کرد و یا نکرد، ذره ای خلل در حس ناب بندگیمان ایجاد نشود و از حلاوت هم صحبتی با خدا کم نشود. اینجاست که بنده از مرحله (از کجا آمده ام؟) عبور می کند و به رسالتش در جهان می پردازد یعنی بهر چه آمده ام؟ نباشیم از انسان هایی که تا لحظه آخر زیست مان متوجه نباشیم از کجا آمده ایم؟ تا فرصت عمر و رهرویی باقیست مسافر سفر خودشناسی شویم. والسلام …