بسم ا… الرحمن الرحیم
غدیر اعلام عشق بود و حقانیت که برخی علیرغم دیدن این اعلام بزرگ به سبب جاه طلبی و ثروت اندوزی برای اندکی بهتر زیستن در این سرای فانی، دست به انکار زدند. غدیر، شب و روزش سرور آسمانیان را در خود دارد و اجابت شدن دعا و حوائج را، پس مراقب باشیم تا غدیری را در غفلت و فراموشی نگذرانیم. رهروان و محبان آقا امیرالمومنین ممکن نیست در این شب و روز طلبی کنند و برآورده نشود، مگر آن که خدای کریم برای آنان چیز بهتری معین کرده باشد که در زمان خاص خودش محقق شود. شأن آقا امیرالمومنین (ع) نزد پروردگار به قدری بالاست که در این عید اکبر، خداوند حتی استغاثه، مناجات و درخواست انبیاء و اولیایش را پاسخ می دهد و به عشق برگزیده ترین مخلوقش، نظر لطفش را شامل حالشان می کند.
غدیر پس از هزار و چهارصد سال زنده و جاودانه است که هم چنان از آن صحبت به میان می آید و برای مؤمنان و عاشقان حضرتش نقطه ثقل همه خوبی ها و نیکی قرار می گیرد. از دستورات دین و از والاترین اخلاقیات، به جا آوردن رسم زیبای صله ارحام است. خصوصاً اگر این صله در جهت رفع نیاز نیازمندی به نیت رضای پروردگار و عشق الهی باشد. هدیه دادن رسم زیبای دیگری است که در این ایام از ارزشمندی خاصی برخوردار است. در شب و روز عید غدیر چنانچه نمی توانیم مهمانی بزرگی برپا کنیم، کافیست با همین عشق آنچه هزینه معمول برای خانه و خانواده انجام می دهیم را با نیت هدیه به ساحت مقدس مولا امیرالمومنین (ع) انجام دهیم. در سحر این عید بزرگ از ذکر زیبای “یا علی” غافل نباشیم و حتی حوائج خود را مزین به این ذکر کنیم تا به عشق مولا مستجاب شویم.
رسالت پایانی پیامبر (ص) در حجة الوداع اعلام و ابلاغ ولایت آقا امیرالمومنین (ع) به همگان بود و در همین راستا وداع آقا امام حسین (ع) در صحرای عرفات با دعای زیبای عرفه و عازم شدن به صحرای نینوا بود و روبرو شدن میزبانانی که نامه دعوت برای پسر رسول خدا (ع) فرستادند و بعد به دادن سیم و زر و خریدن فتوا مهمان کشی کردند اما آقا امام حسین (ع) حج مقبولش را نیمه رها نکرده بود بلکه در سرزمینی دیگر عملاً مناسک و مراسم حج را به جای آورد. خلاصه و چکیده همه این وقایع بزرگ تاریخی که در ذره ذره اش عشق جریان داشت در این بود که بشر بداند باید به انسانیت برسد و انسان زندگی کند و انسان به سرای باقی کوچ کند.
از حضرت جبرئیل (ع) سوال می شود که ماندگارترین عمل نزد خدا چیست؟ ایشان می فرمایند: “بخشش در زمانی که قدرت قصاص و انتقام وجود دارد.” بخشیدن در زمانی که خود نیاز داریم و همه این بخشش ها با نیت خدایی و به خاطر خدا بودن، همان صفت انسانی و ماندگاریست که خداوند بسیار به آن توجه دارد، خصوصاً زمانی که کرم و بخشش همانند مولایمان در عمل صورت پذیرد. مولای ما، مولایی سراسر عشق و بخشش بودند، چگونه است که برخی گمان می کنند ایشان انسانی خشمگین بودند؟ که اگر این چنین بود که برگزیده ترین نبودند.
وقتی حضرت موسی (ع) از خداوند تقاضایی کرد خداوند به او پاسخ داد که با زبانی که گناه نکرده، دعا کنید. حضرت باز می پرسند: “منظور از زبانی که گناه نکرده چیست؟” خداوند می فرماید: “زبان دیگری در حق تو.” بهترین دعا از زبان دیگری دعائیست که در پس شاد کردن دلی بدرقه بندگیمان می شود؛ یعنی در عمل کرم و بخشش کنیم و به درد و نیاز دیگری رسیدگی کنیم تا دعا و شادی او موجب برآورده شدن حوائج و خواسته هایی که نزد خدا بردیم، شود.
عصاره دین چیزی جز رسیدن به مقام انسانی نیست. خداوند از انسان می خواهد که در هر شرایطی دارا و ندار، خود را به انسانیت برسانیم و باز غدیر همان زمان استثنایی برای رجوع به درون، پاکسازی درون و بخشیدن به خاطر خدا برای رسیدن به درجات والای انسانی است. دلی که عاری از کینه، حسادت و نفرت شود، محل پرواز به بهترین جای آسمان هاست پس آن را با حفظ زشتی ها به آتشکده سوزان مبدل نکنیم و خود را از معاشقه با خدا محروم نکنیم.
جهنم و بهشت ابتدا در درون ما جلوه می کنند و این در زمانی است که بنده می خورد و می خوراند، می پوشد و می پوشاند، مهر می ورزد و دل ناشاد و غم دیده یتیم و یتیمه ای را به نوازشی شاد می کند. آن وقت است که بهشت را حس می کند پیش از آن که قدم در بهشت جاودان بگذارد. عید غدیر، صرفاً به برگزاری جشن محدود نمی شود بلکه بهترین زمان برای شاد کردن دلی و برطرف کردن نیاز نیازمند است، آن موقع است که می توانیم خود را یک عاشق و یک غدیری بنامیم و با مولای خود تجدید بیعت کنیم.
بارها گفتیم بندگی و عاشقی به کمیت نیست و به کیفیت است، بنابراین هر چه به خلوص و انسانیت نزدیک تر می شویم غربال بیشتری صورت می گیرد تا از میان یک جمعی که ادعای عشق کردند، خالص ترین و عاشق ترین ها باقی بمانند. از فرصت ها بهره ببریم و ناخالصی های وجودمان را کم و کمتر کنیم تا ما نیز در زمره عاشقان باقی بمانیم. هر عید به عیدی گرفتن آن زیباتر می شود، یادمان باشد ما رهرویی مان را سال هاست عیدی گرفتیم و باید در حفظ آن کوشا باشیم. دنیایی که عمرش به سیل و زلزله و بمب اتمی وابسته است، آیا بهتر نیست نعمت رهرویی را ارج نهاده و در جهت افزایش این سرمایه جاودانه تلاش بیشتری کنیم.
خوبی ها و نیکی ها از صافی های خاصی عبور می کنند و ماندگار می شوند. چه بسا هستند افرادی که مدام درصددند تا در یادها بمانند اما به سهولت فراموش می شوند اما افرادی که بدون هیچ هیجان و شور و حرفی همواره در یاد ما هستند، خواه زنده و خواه سفر کرده. سعی کنیم به نیکی از ما یاد شود و این یعنی به نیکی رفتار کردیم و راه صحیح را پیمودیم. دین گریزهای این زمانه و حجمه هجوم دشمنان برای از بین بردن دین کاری است بیهوده؛ چرا که رهرو اصلی دین و یاران با وفایشان راه را به درستی پیمودند و هیچ گاه اسیر و گرفتار جاه و مقام و زر و سیم نشدند. پس ممکن نیست دین خدا مغلوب شود. کمی به یاران معصومین فکر کنیم، آیا نام مالک اشتر در ذهن ها چیزی جزء نیکی، وفاداری و شجاعت را تداعی می کند. آیا نام حر بن ریاحی علیرغم این که تا ساعاتی قبل از نبرد در صف دشمن بود، چیزی جزء آزادگی را یادآور می شود؟ ان شاء ا… ما نیز در زمره همین یاران شجاع، دلیر و نیکو باشیم تا شاید سالیان دیگر از ما نیز به خیر و نیکی یاد شود.
توجه کنیم هیچ یک از ما عاری از خطا و اشتباه نیستیم اما آنچه به ما نزد مولا و اولاد ارزشمندشان بها می دهد عشقی است که در دل نسبت به آنان داریم. پیش تر گفتیم روزی پیامبر خدا (ص) خرما در دهان حسنین می گذاشت، با هر خرمایی که می گذاشتند ندایی از آسمان بلند می شد که نوش جان. وقتی نوبت به وجود با برکت آقا امیرالمومنین (ع) رسید، ندا متفاوت تر شد. پیامبر (ص) دیگر بار خرما در دهان مولا گذاشتند و باز همان ندای متفاوت برخاست. در همین حین خداوند فرمود: “ای پیامبر اگر تا روز قیامت، خرما در دهان علی بگذاری من خود به او نوش جان خواهم گفت.” این است عشق جریان یافته بین خداوند بلند مرتبه و حضرت علی (ع). پس قدر خود را به عنوان محب و شیعه ایشان بدانیم و توجه داشته باشیم در چه راهی قدم گذاشتیم.
گزند و نیشخندهایی که به شیعه و عاشق مولا زده شود بی جواب نخواهد ماند و هر کس چنین پیش رود نخواهد مرد تا زمانی که ذلیل و خوار شود. قانون الهی حد و مرزهایی را دارد که با وجود فرصت دادن های خدا و اهل بیت، اگر کسی از آن حد عبور کند، از فیض و رحمت خاص خدا محروم می شود. رهروان مولا نیز در حریم امن الهی هستند. ان شاء ا… این حریم به لطف خدا به حرم اصلی اتصال یابد و توفیق داشته باشیم، خود را ساکن کوی یار بنامیم و البته سکونی با عشق قلبی و روحی. والسلام ….