تمرکز

بسم ا… الرحمن الرحیم

ارزش انسان ها نزد خداوند به تقواست و خداوند همانطور که در مناسک حج اعلام فرموده رنگ پوست، فقر و ثروت، قومیت و جنسیت برایش اهمیتی ندارد و آنچه انسان ها در مجمع بزرگ حج بنا به درخواست الهی به اجرا در می آورند یکپارچگی و یک رنگی است تا همگان بیاموزیم که خداوند خواستار رشد فکری و درونی بنده خود است. تکلیف بزرگ هر انسانی نزد خداوند بروز حقیقت “من کیستم ؟” است. هر چه شخصیت و فردیت انسانی به سمت معیارهای اخلاقی و الهی و منطبق با نظام ارزشی پروردگار پیش رود، آن انسان نزد خداوند گرامی و محبوب و مقبول تر است.

این که خداوند در قرآن اشاره به تقوا داشته است؛ به این منظور نبوده که بنده تنها موظف به انجام عبادات و تکالیف معنوی است، تقوا شاخصه افراد فرهیخته ایست که در کنار عبادات، پرهیزکاری و پارسایی را در بند بند اخلاقیات خود رعایت می کنند. خشم، سخن چینی، تهمت زدن، قضاوت نادرست و عجولانه و غیبت اگر در خلق و خو و خصلت درونی فردی ورود کند، ارزشمندی او را تحت الشعاع قرار می دهد.

نماز و روزه ای که در پی حق کشی و رعایت نکردن انصاف انجام شود نه تنها پذیرفته درگاه احدیت نیست بلکه ممکن است موجب نزول عذاب و تنبیه الهی شود. تظاهر و ریا از جمله خصوصیات نهی شده ایست که افراد را تا قعر کبر و غرور پیش می برد و از انسان ها فردی دو شخصیتی و غیر قابل اعتماد می سازد. حضرت رسول (ص) در سیره عملی و زندگی شخصی خویش به روشنی انسان ها را به دوری از کبر دعوت می کنند. ایشان با همه معصومیت و مقام والایی که نزد خداوند دارا بودند، هرگاه از مسجد خروج می کردند و می دیدند صحابه پشت سر ایشان راه می روند، قدری صبر می کردند و از آنان می خواستند تا همراه با ایشان و یا پیشاپیش ایشان راه بروند تا مبادا جرقه هایی از غرور به ایشان ورود کند.

خداوند در قرآن به عجول بودن بنده اشاره فرموده و همین عجول بودن است که اگر در مسیر شناخت و هدایت واقع نشود، قضاوت ها و تصمیمات عجولانه و نادرست و در پی آن خودبینی و خودخواهی به بار می آورد و متوقع می شود که در هر شرایط و موقعیتی می بایست با او رفتار منحصر به فرد و ویژه ای داشت. آقا امیرالمومنین (ع) به جهت غنای درونی و شخصیت والا و اعلایی که داشتند در مقام خلافت نه تنها به فخرفروشی، سستی در کار و امانات مردم نرسیدند بلکه با صلابت و سخت گیری بسیار به دور از هر گونه تفاخر و غرور و برتری به انجام مسئولیت پرداختند.

انسان ها می توانند با اخلاق و رفتار درست که برگرفته از فکر و اندیشه صحیح است به تقوای الهی برسند، هر چند در این راستا حق ا… برعهده داشته باشند. کسی که بتواند در مسیر شناخت از خویشتن خویش به تقوا برسد و متقی بودنش را تثبیت کند، عبادات و نیایش های او نیز تحت تأثیر تقوای او هدفمندتر و اصولی تر انجام می شود؛ بدین گونه که گرایش و میلی از درون او را به سمت مناجات، عشق و دوستی با پروردگارش سوق می دهد و عبادات برای او تبدیل به فرصت ملاقات و گفت و شنودی زیبا می شود. گاهی ما انسان ها با معیارهایی سطحی و انسانی خود را ارزش گذاری کرده و می پنداریم که برتر از دیگران هستیم.

درگاه خداوند برای دریافت و درخواست تنها دری است که می توان پیوسته کوبید و ناامید نبود. برای به دست آوردن مقام بندگی باید مداومت داشت و استقامت کرد، باید خواست و طلب کرد. در بسیاری مواقع ما می توانیم در سطوح و مراحل مختلفی از تمرکز و تدبر قرار بگیریم اما مسائل و مشکلات روزمره مانع از رشد و ممارست های ما می شود. در این مواقع هم باید با قوت بخشیدن به روح خود و بنا کردن پایه های اعتماد به نفسی حقیقی از بهم ریختگی دور شد و علاوه بر ریشه یابی و حل مسائل روزمره، قدری بر توکل و سرسپردگی خود افزود تا بتوان به رسالت اصلی خود که بندگیست، دست یافت.

از رهرو مولا برگزیده نیست که در مواجهه با مسائل اعتماد به نفسش به مرز فروپاشی برسد و چنان در عصبانیت غرق شود که تسلیم نفس شود و اجازه و فرصت کمک خواستن از خداوند، تفکر و اندیشه اش را نداشته باشد. شیطان دشمن آشکار انسان است، واضح و روشن است که بخواهد و سعی کند تا ما را در چنین وضعیت ببیند و در وجود ما رخنه کند.

صفت بارز و مشخصه واقعی حضرت رسول (ص) حسن خلق ایشان بوده است. همان صفتی که دریایی از معارف و بینش ها در آن یافت می شود و انسان را از افتادن در ورطه نابودی نجات می دهد. حسن خلق، بهترین و بزرگ ترین شکرانه به درگاه خداست. وقتی نیازمندی و گرفتار و باز با همه تواضع به درگاه ربوبیتش تعظیم بندگی می کنی. وقتی بیماری و سرگشته و باز با همه عشق در جستجوی بندگی گامی فراتر برمی داری. وقتی فریادی خاموش از درد و غصه در نهان داری و باز سر تسلیم از درگاهش برنمی داری و از رحمت بی انتهایش مأیوس نمی شوی.

نماز بالاترین فرصت و بالاترین حق بنده است که خداوند برای بندگان در نظر گرفته است اما وقتی انسانی به کاهل نمازی می رسد و یا از آن غفلت می کند در واقع از حق مسلم خود برای سخن گفتن با پروردگارش صرف نظر می کند. متمرکز بودن در اختیار گرفتن خود را به ارمغان می آورد و وقتی خود را در اختیار گرفتی، می توان بر دردها و بیماری ها اثر داشت و بر خشم و عصبانیت ها مسلط شد و در تصمیمات و انتخابات قوی تر عمل کرد. خودسازی نیاز اساسی هر فردی برای ارتقا مادی و معنوی او در هر دو سراست.

در بهره گیری از فکر و اندیشه که بزرگ ترین موهبت خدا و منشأ اصلی دریافت ها و ترقی هاست، دقت کنیم و از پراکندگی فکر و اندیشه و سمت و سو گرفتن آن به مسیرهای گوناگون جلوگیری کنیم و از تک رویی کردن در خودسازی امتناع کنیم. در انجام تکلیف رهرویی که بر عهده داریم، رسیدن به معنا و رسیدن به اهداف بسیار مهم و ضروریست اما اگر دانستیم و به درکی نائل شدیم، سریعاَ قانع نشویم و از دریای عمیق معرفت الهی دور نشویم. اعتماد به نفس واقعی زاییده اصل و اصالتی است که در پی ارزشمندی در مسیر بنده برگزیده خدا نصیبمان شده، پس قدردان باشیم و محکم تر از همیشه بر توانایی ها خود مهر تائید بزنیم و بیشتر از همیشه بدانیم قدرتی فوق قدرت ها و عظمتی فوق عظمت ها حامی و پشتیبان ماست.

مولای ما کسی بود که علیرغم همه اختیارات ویژه ای که داشتند، در مهار نفس خود به قدری توانمند بودند که هر جا نیاز بود سنگ بر شکم می بستند و در مقابل گرسنگی مقتدرانه مقاومت می کردند. مبادا زحمت بندگی خود را به واسطه طغیان نفس در امری ساده (مانند گرسنگی و یا هر نیاز مادی دیگر) حبط کنیم. ایستادگی و مقاومت در برابر نفس و تمایلات نفس در اوج گیری بندگی ما بسیار حائز اهمیت است. کسی که دغدغه شبانه روزی اش لقمه نانی لذیذتر، خواب و خوراکی فراتر و پوشش و ظاهری فاخرتر است بی شک در بند نفس خود اسیر است. شناخت مسئولیت ها و رعایت حد و حدود صحیح آن ها نیز در پیشروی ما بسیار مهم است.

خداوند همانطور که برای فرزندان نسبت به پدر و مادر حقی قرارداده برای پدر و مادر نیز نسبت به فرزندان حقی قائل شده تا رابطه ها در حیطه تعادل و توازن، ما را به سمت شکوفا شدن پیش ببرد. برای خودسازی و خودشناسی نیازی نیست مرزها را بشکافیم و کارهایی طاقت فرسا به دوش بکشیم، می شود خودسازی ما از خانه، خانواده و اطرافیان ما آغاز شود. روابط ما با افراد آئینه ای برای شناخت از خود است، آنجا که ما از خصلتی متنفریم باید در خود جست و جو کنیم که آیا ما نیز چنین خصلتی را دارا هستیم؟ آنجا که عملی می بینیم و تصمیم می گیریم عکس العملی نشان دهیم آیا عکس العملمان سنجیده و صحیح است؟ آنجا که متوقع می شویم و دیگران را متوقع می کنیم باید بدانیم کدام کمبود و ضعف در ما شعله کشیده که چنین وجودمان بیداد می کند؟

می شود آن قدر رشد کرد که فقط عاشق و دلبسته معشوق و معبود شد. می شود ذکر و تسبیحات همه مخلوقات را شنید و هم سو و هم نوا با آنان حمد و ثنای خدا را به جا آورد. ان شاء ا… تمرینات معنوی این روزهای ما، از ما انسانی مهربان، هدفمند، صبور، جسورتر و عاشق تر پدید آورد. والسلام….

Check Also

عدل و امتحانات الهی

 بسم ا… الرحمن الرحیم بروز هر گناهی از یک مسئله نشأت می گیرد و آن …