بسم ا… الرحمن الرحیم
شهادت آقا امام جواد (ع) را پشت سر گذاشتیم و اکنون در ایام شهادت آقا امام محمد باقر (ع) به سر می بریم. امامانی که در زندگی و سیره همه آنان مشکلات، سختی و ناملایمات بسیار وجود داشته است. همیشه گفتیم سیره ائمه تماماً درس بوده، هر کدام از آن بزرگواران به نوعی. اگر این سیره در یک مجموعه بخواهد درس عملی به ما بیاموزد، آن واقعه کربلاست.
حال اگر بخواهیم بدانیم هر یک از ما نیز چگونه می توانیم همانند امامان و پیشوایانمان در مواجهه با مشکلات بهترین واکنش را داشته باشیم باید تفاوتِ صبر و تحمل را بشناسیم. اول باید بدانیم لازمه انسان بودن و به تبع آن موفقیت و پیشرفت و عبور از سختی ها، داشتن هدف است.
اهداف انسان ها به انواع هدف های مادی، شغلی، معنوی، عبادی و مسئولیتی (وظایفی که انسان نسبت به خود و نسبت به اطرافیانش دارد) تقسیم می شود. بدون داشتن هدف نمی توان به معاش راحت، شغل راحت و در وهله ای مهم تر به تقوای الهی دست یافت. هر انسانی در رسیدن به اهداف خود، خواه دنیوی و مادی، خواه اخروی و معنوی به موانع و مشکلاتی برمی خورد و چنین نیست که انسانی بدون گذر از موانع و مشکلات به مقصود خویش برسد.
متأسفانه بسیاری از انسان ها در مواجهه با سختی و مشکلات به گله، ناله و شکایت دست می زنند و یا نهایتاً خود را وادار به تحمل آن مشکلات و سختی ها می کنند. غافل از اینکه بروز مشکلات و سختی ها در رشد انسان ها بسیار مؤثر و سازنده است. در رویارویی با سختی ها همیشه انسانی پیروز است که مشکلاتش را حل کند نه اینکه آن را تحمل کند و هر انسانی که در وهله اول بتواند به حل مشکلش بپردازد، بروز توانمندی ها و ظهور استعدادها برای او ایجاد می شود و ترس درونی او از بین می رود.
هستند افرادی که علیرغم توانمندی ها، علم و تحصیل نمی توانند خود را ابراز و به دنبال آن، رشد و توسعه دهند؛ چرا که همواره با ترسی مزمن و درونی درگیر هستند. چنین افرادی در اجرای امر مولا علی (ع) که می فرمایند: “باید امروز مومن با دیروزش متفاوت باشد”، شکست می خورند؛ چرا که ترس مانع از جلو رفتن آنان می شود. توجه کنیم فرمایش مولا صرفاً جهت پیشرفت های معنوی و الهی نیست بلکه انسان موظف است در پیشبرد امور دنیوی خود نیز متفاوت تر و قوی تر از دیروزش عمل کند.
انسانی می تواند در راستای بندگی قدم های استوار بردارد که از قید مشکلات رها باشد و فکر و ذهنش در پی امورات جزئی و معاش و روزمره نباشد (گرفتار چه کنم چه کنم های سطحی نباشد). گفتیم مهم ترین عکس العمل در برخورد با مشکلات، حل مشکل است اما باید بدانیم برای حل مشکل نیازمند اطلاعاتی عمیق و دقیق از خویش هستیم. اطلاع از نقاط ضعف و قوت خود و در کنار آن هم فکری و مشورت گرفتن از دیگران اما دیگرانی که نقطه مقابل ضعف و ناتوانی ما باشند و نه اینکه مانند ما همان نقطه ضعف ها را داشته باشند و این نیز مستلزم شناخت داشتن ما از دیگران خصوصاً اطرافیان و خانواده است. همیشه شناخت از خود آغاز می شود و با شناخت پیدا کردن از دیگران (مخصوصاً خانواده) تکمیل می شود. این شناخت ها مهم ترین و موثرترین ثمره اش خود کنترل های به موقع و به جاست مثل سکوت به جا و دفاع به جا. با همه آنچه ذکر شد می توان صبر را تعریف کرد.
صبر فرصت دادن به خود است برای به کار بستن اندیشه در جهت حل مشکل یا مانع پیش آمده و تحمل کردن، سکوت بی هدف برای گذشتن از سختی بدون حل یا درمان آن مشکل است. صبر به ما می آموزد که چگونه برای هر مشکل، راه حلی مختص با آن بیابیم. ارمغان صبر، آرامش است و پیامد تحمل کردن، بهم ریختگی و آشفتگی ذهن و فکر. صبر را باید در خود نهادینه کنیم تا مغز و فکر ما در مواجهه با هر سطحی از سختی و دشواری، قابلیت حل مسئله را داشته باشد و اینگونه نباشد که در مشکلاتِ عمیق تر، دچار گیجی و گمراهی شود.
شناخت از خود و به کارگیری فکر و اندیشه ما را از حمله کردن و خشمگین شدن ها نجات می دهد. همانند حضرت رسول (ص) و حضرت علی (ع) که آغازگر هیچ جنگی نبودند و تنها دفاع می کردند و به این وسیله به خود و دیگران فرصت می دادند. فرصت دادن ها بسیار کارساز و عالیست. چه این فرصت برای فردی از اعضای خانواده باشد، چه همکار و دوست و چه فردی از اجتماع اما گاهی حمله به باور و اعتقادات ما می شود. آن وقت است که جدا از مقوله فرصت دهی کمی باید به سنجش و محک ایمانی و باوری خود بیاندیشیم که آیا در این حمله تحت تأثیر قرار گرفته یا خیر؟
بی شک فردی که تحت تأثیر حملات باوری و اعتقادی قرار بگیرد، زیربنای اعتقاد او سست است و نیازمند تقویت و تحکیم. فردی که زیربنای اعتقادی محکمی داشته باشد، در چنین شرایطی هرگز تسلیم نمی شود و تأثیر نمی پذیرد بلکه راه حل متناسب با آن را پیدا می کند و با فرد یا افراد متجاوز به گونه ای قوی و عالی برخورد می کند. مثلاً اگر آن فرد از دوستانش باشد می تواند رابطه را بدون هتک حرمت یا خشونتی به اتمام برساند.
خداوند قدرت اندیشه و توانایی تدبیر را به انسان عطا کرده تا انسان بداند از چه نقطه ای وارد شود که آسیبی نبیند و پشیمانی و ندامتی برای خود به وجود نیاورد. همه این ها در یک کلام خلاصه می شود خودشناسی که می تواند انسان را به رشد و تعالی و سازندگی برساند. خودشناسی با پرداختن به راه، راهی که راه عشق است (راه میانبر) تقویت پیدا می کند و دید باطن قوت می گیرد. در ادامه فرمایش گوهربار مولا همین قدرت فکر نیز باید هر روز نسبت به دیروز قوی تر و رشد یافته تر باشد.
در فرمایشات آقا امام جواد (ع) از رکوع و سجود طولانی صحبت شده است. کمی تأمل و دقت کافیست تا ببینیم رکوع و سجود یک سفرند، مادامی که انسان از حالت ایستا به تغییر وضعیت و حرکت دست بزند، سفر کرده است. رکوع حرکتی پس از ایستایی است که در آن تمرین خضوع و خشوع صورت می پذیرد تا تکبر از بین برود.
در طول تاریخ انسان های بسیاری با خودخواهی، تکبر و منیت به خود آسیب زدند و از خصلت انسانی به خصلت حیوانی تنزل کردند. بی شک خداوند به رکوع و سجود بنده نیاز ندارد اما همین رکوع و سجودهاست که می تواند انسان سازی کند و توانمندی ها را بروز دهد. متأسفانه نمازهایمان رنگ و بوی تکلیف دارد، عاشقانه و عارفانه نیست که اگر بود حلاوت سیر و سلوک را می چشیدیم. تأکید به نماز صبح، تأکید دل سپردن به الله بدون دل مشغولی های روزمره است. در راستای بندگی، رهرویی و انسانیت باید حاکم بر فکر، دید و زبانمان شویم تا قدرت پرواز پیدا کنیم.
تاب و تحمل بی مثال سه ساله آقا اباعبدالله و پایبندی ایشان به عهد و وفایشان با پدر، درس جامع زندگی برای تک تک ماست. سیر و سلوک به انسان قدرت و ایستادگی و تحمل می دهد. آن وقت است که همانند دُردانه امام حسین می توانیم در مقابل گرسنگی ها و تشنگی ها صبوری کنیم و عهد و پیمان مان را تحت تأثیرش قرار ندهیم. بسیاری از غیر مسلمانان از الگوهای دینی ما درس می گیرند و افسوس که ما در سرزمین غیراسلامی به دنبال درس برای زیستن بهتر هستیم.
مائده های آسمانی منحصر به ائمه و اولیا نبوده است ما هم اگر به رشد و تعالی خود بپردازیم، لایق دریافت این مائده ها می شویم. مائده ای که روحمان را تغذیه کند و به آن وسعت دهد. بهشت و جهنم منحصر به دنیای پس از مرگ نیست، آغاز بهشت و جهنم از همین دنیاست و ماندگاریش در آن دنیا. پس مراقب باشیم تا گاهی برای رسیدن به هدف وارد بیراهه ها و جهنم دنیا نشویم. اعمال ما جهنم و بهشت ما را می سازند پس مدام گلایه نکنیم که خداوند به ما فلان چیز را داد یا نداد. غرور و بی تفاوتی ما نسبت به هم نوع موجب ساختن جهنم است و حقیقت محض این است که جهنم را اعمال خود ما می سازد و هرگز جهنم از پیش آماده ای برای عذاب بندگان خدا وجود ندارد.
سوره مائده را با توجه بیشتری قرائت کنیم. رموز و خضوع و خشوع و شروع عشق را از آن می توان یافت. در آیات الهی باید سفر کرد، خداوند بی نهایت راه قرار داده تا بنده وارد راه اصلی شود، آن وقت است که خود به خود وارد بهشت می شود. دریافت مائده مستلزم ظرفیت است که ظرفیت هم براساس شناخت از خود افزایش می یابد. قدرت تشخیص داشتن نیز مستلزم شناخت از قوت و ضعف های ماست. در مسیر خودشناسی باید محکم تر و قوی تر گام برداشت تا در زمره بندگان ویژه خدا قرار گرفت. امید که با اراده ای قوی در این مسیر به موفقیت های والا دست یابیم. والسلام…