بسم ا… الرحمن الرحیم
رجب ماه راز و نیازهای عاشقانه، ماه آمرزش طلبیدن از یگانه پروردگار عالم، ماه جستن و رسیدن به میعادگاه عاشقی، ماه عهد و پیمان بستن و ماه به جا آوردن شکرانه به درگاه ایزدی است. رجب ماه مولود کعبه، ماه پیوستن و رهروی کردن از امام متقین و مدد جستن از ایشان به جهت روشن کردن راه و مسیر بندگی است.
همه انسان ها پس از مرگ صرف نظر از جنسیت، دین و مذهب اولین و مهم ترین خواسته شان از خدای کریم، گرفتن فرصتی هر چند کوتاه برای بازگشت به دنیا برای بهتر بودن و بهتر زیستن و جبران همه کاستی ها و بی مهری هایی است که کردند. افسوس که تا زنده ایم و نفس می کشیم غافل از عشق، مهر و مهرورزی به سر می بریم و به هنگامه مرگ در حسرت فرصت هایی که داشتیم آرزوی بازگشت می کنیم.
در ماه رجب که ماه تولد مولا و سرپرست و سرور ماست، چنانچه نخواهیم متفاوت باشیم و به بهتر شدن و بهتر ماندن اخلاقیات و معنویات بپردازیم، چه تفاوتی با سایر ماه های سال داشتیم؟ رجب رخ نمایان می کند که تاریکی های وجود ما به سبب روشنایی اش دیده شود و ما بدانیم و بفهمیم درونیاتی را که سال ها در ناخودآگاه خویش ذخیره کردیم و هرگز به بد و خوب آن توجه نکردیم را باید نظم دهیم، تفکیک کنیم و به سامان برسانیم. به طور مثال خشمی که سال ها همراه ماست را باید بشناسیم و برای درمان ریشه ای آن اقدام کنیم. باید از رجبِ پیش تا رجب کنونی شاهد پیشرفت های اخلاقی، انسانی و مرامی خود باشیم.
کمی به رفتار خود با دیگران تمرکز کنیم شاید ما هم در گذشته و یا هم اکنون دلی را با نیش زبان خود رنجاندیم و یا غم و غصه ای بر غم دیگری افزودیم. شاید از صله رحمی یا درمان درد و رنجی غفلت کردیم پس تا فرصت هست فکر کنیم و برای جبران کاستی ها و درمان زخم ها بشتابیم؛ چرا که زمان مرگ، نامعلوم ترین اتفاق زندگی هر فردی است. مرگ لحظه پایانی فرصت دنیا و ورود جسم به خاک است که در آن، نوع خاک و نوع کفن هرگز و هرگز ملاک برتری نیست و آنچه در رفتن انسان از این سرا و پیوستنش به ابدیت به سرعت تجلی می کند، حسرت او از درک نکردن فرصت حیاتش است.
صفت زشت و ناپسند برای هر انسانی در هر مسئولیتی ممنوع است. حرام خدا برای هر انسانی در هر پست و جایگاه و مقامی حرام و غیرقابل اجراست، پس مبادا با فکر اینکه پدر، مادر، مدیر یا مسئول هستیم به خود اجازه دهیم تا صفات ناشایست انسانی مثل دروغ، تکبر و قضاوت عجولانه را انجام دهیم و بار حق الناس آن را تا سرای باقی عهده دار شویم.
فرصت بازگشت به هیچ انبیا، اولیا و انسان مقربی داده نشده است به ما نیز داده نخواهد شد. وقتی تلاش ما در دنیا، انسان شدن و انسان ماندن و انسان رفتن باشد، به وقت حضور حضرت عزرائیل (ع) لبخند شادی بر لبمان نقش خواهد بست و ترس از ایشان و ترس از رفتن به عالم آخرت جایگاهی برای بروز نمی یابد. هستند انسان های عاشقی که در دنیا با آگاهی بر خویشتن خویش و با آگاهی بر مقرب بودن فرشته مرگ برای ایشان نماز هدیه می کنند و بر منزلت و جایگاه عظیمشان صلوات می فرستند. مجموعه صفاتی که ما را از حسرت روز جزا در امان میدارد، انسان بودن ما را رقم می زند.
توجه داشته باشیم هیچ یک از ما معصوم نیستیم و نمی توانیم ادعا کنیم که اشتباه و لغزشی نداشتیم اما راه توبه و بازگشت تا لحظه مرگ برای هر انسانی باز است و خدای توبه پذیر لبریز از رحمت و مهربانی. انسانی که راه انسانیت را پیش می گیرد، شاید نادانسته دچار اشتباه و لغزشی شود اما هرگز خود انتخاب نمی کند که آگاهانه و آشکارا در حق کسی ظلم کند یا انکار را مرتکب شود و درست اینجاست که خداوند با دادن رنجی همچون بیماری و تنگدستی او را از عذابی بزرگ در قیامت مصون می کند؛ چرا که رنج دنیا را عاملی برای پاک کردن اشتباه و گناهش قرار می دهد تا انبوه اعمال نیک او تباه نشود و جایگاه انسانی اش تنزل نکند.
همه ما پس از تولد و سپری کردن مدت معینی که خداوند در نظر گرفته به ایستگاه مرگ خواهیم رسید و هیچ گریزی از آن نداریم. پس قدری آگاهانه تر و دقیق تر به عبور از عالم دنیا بپردازیم که در ورود به سرای باقی فقط ما هستیم و اعمالی که پیش از خود فرستادیم و پس از دفن هر یک از ما، دنیا همچنان با سایر افراد می چرخد و افراد با هر نسبت، عشق و محبتی ما را رها خواهند کرد و به گردونه زیبا و فریبنده دنیا باز خواهند گشت.
مال دنیا نه تنها در دنیا باقی می ماند و با هیچ بشری به عالم آخرت وارد نمی شود بلکه ممکن است اثرات منفی از آن تن افراد را در گور بلرزاند. آن که برای لقمه ای چرب تر و غذایی لذیذ تر و یا برای پوششی گران قیمت تر و خانه ای بزرگ تر و جایگاه مادی بالاتر حق کشی می کند و یا دل می رنجاند و دروغ می گوید ممکن نیست از تأثیرات منفی عملکرد خود در زندگی پس از مرگش در امان باشد.
دین مگر جز شیوه و روشی برای بهتر زیستن است. دین آمده تا انسان ها در راستای انسانیت، هم از دنیا و هم از آخرت بهره مند شوند. دین آمده تا انسان ها رنج ها را فهم کنند و در جهت رشد خود آن را به کار ببندد. خداوند در قرآن کریم به صراحت بیان کرده: هرکس با تقواتر باشد نزد او گرامی تر است و این یعنی هر قدر ثروتمند و دارای مقام و منصب دنیوی بوده اما از انسانیت به دور باشید نزد خداوند محبوب و مقبول نخواهید بود مگر نه اینکه سلیمان نبی با همه قدرت و ثروتی که در اختیار داشت به واسطه موریانه ای از این دنیا رخت بربست.
حضرت امیرالمومنین (ع) با وجود عظمت بیکرانی که داشتند، قادر بودند به اشاره ای، انبوهی از ثروت مادی را برای خود فراهم کنند و معاویه را با همه ثروتش به زیر بکشاند تا انسانیت تا ابد زنده و برقرار باقی بماند و بسیار گفتیم از کاسه ای از شن و ماسه که در دستان مبارک آقا امام حسین (ع) تبدیل به لعل و جواهر شد تا از سیاح سپاسگزاری کنند. پس می توان فهمید که ثروت باید در خدمت انسانیت قرار گیرد تا او را بالا ببرد و نه انسان در خدمت ثروت. می شود همچون ائمه صاحب ثروت، اختیار و مقام بود اما در خط مشی انسانی حرکت کرد و غنی بود. با همه این اوصاف ثروت همراه هیچ انسانی اعم از پیامبران، امامان، طاغوتیان و سرمایه داران به عالم آخرت نمی رود و آنچه اسباب نجات و ارتقا اوست تنها اعمال نیک و پسندیده اش است.
اهل شعور باشیم و از شعار بگریزیم وقتی دنیا این چنین فانی است و ناپایدار. هرچند باید توجه داشت اهل ثروت اندوزی، دنیاپرستی، حرص و طمع نبودن با اهل کار و به دنبال معاش بودن بسیار متفاوت است؛ چرا که تا معاش نباشد دینداری وجود نخواهد داشت. قدری فقیران و گرسنگان را دریابیم و بر صله ارحام خود مراقبت ویژه کنیم. خصوصاً در ایام عید دقت کنیم که چه کسانی را می توانیم به لبخندی، کلام امید بخشی، نانی و یا پوششی شاد کنیم. دینداری صرفاً نمازها و سجده های طولانی نیست. دینداری خصوصاً برای جوانان تلاش برای معاش و بخشیدن قرصی نان است و در دین خدا همین زیبایی هاست که نهایت انسانیت را به وجود می آورد.
با خود صادق باشیم و از خود فریبی بپرهیزیم. در بسیاری مواقع همین تداوم خود فریبی هاست که باور ما را به وجود می آورند. دینداری هرگز ارتباط انحصاری بین عبد و معبود نبوده و نیست. هرگاه انسانی در ارتباط با اجتماع و انسان ها شادی، نشاط، انسانیت را ترویج داد و به خاطر خدا در خدمت خلق خدا بود می توان او را یک متدین و دیندار واقعی دانست. امید که در این ماه پربرکت جز مومنین و رجبیون باشیم و اگر نبودیم در راستای گام های آنان گام برداریم تا رستگار شویم.
والسلام….