بسم ا… الرحمن الرحیم
لازمه مدیریت درست و موفق، داشتن اطلاعات کامل و درست است. در زندگی فردی، اجتماعی و اقتصادی انسان ها نیز مسئله مدیریت و اطلاعات صحیح داشتن بسیار حائز اهمیت است. خصوصاً شناخت و تطبیق توانمندی ها با زندگی فعلی هر فرد. صرف دعا و توسل جهت مدیریت مسائل کافی نیست. مراقب باشیم عدم شناخت از خود و عدم اطلاعات لازم در ما، به ایجاد شکست و در پی آن یأس و ناامیدی منجر نشود؛ چرا که برخی افراد در مواجهه با شکست ها به شدت فرو می ریزند و عمیقاً به ناامیدی و پوچی می رسند.
بدیهی است که هر فردی بخواهد به تأسیس کارخانه و یا تولید محصولی بپردازد، قطعاً و یقیناً اطلاعاتی از محیط، نیاز مردم منطقه، نوع بهره وری، بهره برداری و تحقیق در مورد آینده پیش روی محصول به دست می آورد تا با بهترین بازدهی و کمترین خسران به شروع کار بپردازد اما آنچه مهم تر و اساسی تر از هر مدیریتی است، مدیریت فردی و درونی ماست که نتیجه و ثمره آن نه تنها به بهبود دنیای درونی ما کمک می کند بلکه دنیای بیرونی، ارتباطی و مادی ما را نیز ارتقا می بخشد.
در ابتدای سفر به درون و ورود به خویشتن باید صادقانه برخورد کردن با خویش رو دائماً مدنظر داشت. باید هر بخشی که به نادرستی بنا کردیم، بشکنیم و ویران کنیم و از نو بنا کنیم. باید هر بخشی که نیاز به درمان و مراقبت دارد، التیام دهیم و پرستاری کنیم. باید هر بخشی که با منِ جدید سنخیت ندارد و از حقیقت ارزشمند ما به دور است را دور بریزیم و کنار بگذاریم و این ها محقق نمی شود مگر با صداقتی که با خود داریم. اگر قرار است رنجی متحمل شویم تا درونمان را بسازیم، همانند آهن نباشیم که گرمای کوره را تحمل می کند و نهایتاً به نعل اسبی تبدیل می شود بلکه همانند فولاد باشیم که گرمای کوره را به بهای ارزشمندتر شدن تحمل کنیم.
در راستای شناخت از خود صادقانه تصوراتمان از خود را بنویسیم که به طور مثال چه قدر شجاع و قوی هستیم و یا در چه چیزهایی ضعیفیم؟ کمی به زندگی ائمه و انتخاب ها و تصمیماتشان در لحظات زندگی توجه کنیم. آن هنگام است که متوجه می شویم، گویا زندگیشان کتابی است مدون از همه اخلاقیات، احساسات و درس ها که همه بشر و همه زمان ها را در بر می گیرد و می تواند در هر زمانی برای هر انسانی قابل درک و قابل اجرا باشد.
امروزه شاهد پیشرفت پی در پی بشر هستیم اما آنچه به ترقی و پیشرفت نرسیده شناخت از خود و افزایش صبر است. در میان پیشرفت های چشمگیر بشر هنوز هم بسیاری هستند که به سرعت از کوره در می روند و در باتلاق خشم و عصبانیت فرو می روند. انسانی که به شناخت از خویش و تفکرات خویش می پردازد، تصمیمات و درمان ها برای او در بهترین حالات رخ می دهد. همیشه گفتیم و شنیدیم که عجله و عدم صبر پیامدهای جبران ناپذیری در انتخابات و تصمیمات ما دارد.
عجول بودن، تفکر انسان را خدشه دار می کند و جریان فکر و اندیشه را مسدود می کند و به همین دلیل است که تصمیمات نادرست گرفته می شود و انسان را زیان بار می کند. انسان از هنگامی که پا به عرصه جهان می گذارد با اتفاقات و مسائلی رو به رو می شود اما در هر دوره با فهم و درک ویژه دوره خود.
رجوع کردن به دوره کودکی بسیار مهم است، چنان که یافتن ریشه و یادآوری علت اتفاقی که در کودکی تجربه کردیم می تواند زندگی امروزه ما را جهت دهد. دوران کودکی و مسائلی که ما آن ها را دیدیم، شنیدیم و لمس کردیم، چنان ضمیر ناخود آگاه ما را شکل می دهد و بر حسب آن تجربیات آینده ما را می چیند که غفلت از آن، غفلت از کل زندگی و ساختار فکری ماست. بنابراین باید در مسیر خودشناسی به دوران کودکی توجه و آن را بازبینی کرد. گاهی بازیابی کودکی ما را تا جایی پیش می برد که متوجه می شویم ما در برخی تفکرات و تصمیمات همچنان رشد نکردیم و همچنان در سن کودکی توقف کردیم.
وقتی در بزرگسالی همچنان تحت تأثیر ظواهر فریبنده قرار می گیریم و هیچ بُعد اساسی دیگر را مدنظر قرار نمی دهیم یعنی در هیجان کودکی باقی ماندیم. اثر پذیری لحظه ای و بروز فوری اطلاعات شخصی و خانوادگی ناشی از عزت نفسی پایین در فرد و به بلوغ فکری نرسیدن اوست. بیهوده نیست که تأکید بزرگان دین و بزرگان علم، بر کم گویی و گزیده گویی است؛ چرا که متأسفانه هستند افرادی که در کمین اطلاعات به دست آورده از کلام ما، به شیوه ای نامرئی به دشمنی با ما می پردازند. مراقبه و نگهداری از خویش می تواند ما را در کنترل خویش در شرایطی که احتمال اثرپذیری ما بیشتر است، یاری کند. نه گفتن، به شیوه ای صحیح و زیبا که دل طرف مقابل را نرنجاند و در عین حال ما را با مسئولیتی که میل به پذیرش آن را نداریم، مواجه نکند. نه گفتن، نکته ای دیگر از مراقبه و نگهداری از خویشتن در شرایط اثرپذیر است.
شناخت بی تردید تحمل، صبوری و استقامت می طلبد. دقت کنیم صبوری با درون ریزی و خودخوری بسیار متفاوت است. صبوری محصول افزایش ظرفیت و آگاهی است. بسیار دیدیم که افرادی در عین ناباوری و آرامش با مسئله ای کوچک یا حرفی ساده به شدت بهم ریخته و ناراحت شده اند. این افراد به نوعی از خود بیگانه اند؛ چرا که ظرفیت خویش را نمی شناسند و در بسیاری موارد به قضاوت خویش و حل مسائل نمی پردازند. اینان درون ریزی را با صبر اشتباه گرفته و با درون ریزی چنان ظرفیت شان را پر می کنند که گاهی با نگاه یا کلامی ساده و بی منظور متلاطم می شوند و فرو می ریزند.
صبر حضرت زینب (س) نشأت گرفته از نوع تربیت، بینش مادر و بستر پاکی بود که خانم در آن رشد کردند. حضرت زینب (س) به خاطر شناختی که از خویش و توانمندی هایشان داشتند، قدرت تحمل را در خود هموار می کردند. خانم حضرت زینب (س) نیز با همه ظرفیت، صبر و استقامت می گریستند اما نه در میان کودکان که آنان به ناامیدی و دل مردگی برسند و نه در میان دشمن که به قدرت ظالمانه آنان بیفزایند. ممکن نبود صبر حضرت زینب (س) با خودخوری یا درون ریزی توأم بوده باشد که اگر چنین می شد ناگزیر در زمانی به ستوه آمده و عنان از کف می دادند و مأموریت الهی خویش را نافرجام می گذاشتند. صبر وسیع و خردمندانه حضرت زینب (س) محصول سال ها آموزش و تزکیه نفس ایشان بود، اگر نه در زمان کوتاه، عاشورا و انبوه رنج و مصیبت قدرت و توانی باقی نمی گذاشت تا بتوان آن را صرف صبر و درایت پس از آن کرد.
خاندان رسول ا… در هر سن و هر رتبه ای سراسر درس زندگی و بندگی بودند. خانم حضرت رقیه (س) کودکی سه ساله بودند که صبر و استقامت را به هر انسانی آموزش دادند. در خانه حضرت زهرا (س) حتی هنده کنیز با بالاترین و قوی ترین تربیت ها رشد یافت. صادقانه خود را بررسی کنیم و عادت های مخربمان را تغییر دهیم.
بیماری ها و افسردگی ها زمانی انسان ها را در بر می گیرند که آنان غرق در از خود بیگانگی باشند و به روح و روانشان دست نیافته باشند. ضعف ها و قوت هایمان را بشناسیم. گاهی ما قوت را می شناسیم اما زمان بهره وری از آن را به تعویق می اندازیم و این قوت به جای آن که باعث رشد و پیشرفت ما باشد باعث عقب افتادگی ما می شود.
قدری به داستان زیبای خرگوش و لاک پشت توجه کنیم. خرگوش با امید به توانمندی که ذاتاً دارا بود، زمان را نادیده گرفت و آن را هزینه استراحتش کرد در حالی که لاک پشت ضعف در راه رفتن را چنان با استمرار و استقامت پیش برد که به پیروزی رسید. صِرف داشتن و شناختن توانمندی ما را به پیروزی و موفقیت نمی رساند. ما باید توانمندی خویش را به عرصه کار، اجتماع و ارتباطات وارد کنیم و از اثر مثبت آن بهره ببریم. توانمندی که کاربرد نداشته باشد همانند کامپیوتری است که به برق متصل نباشد. خودباوری های اغراق آمیز نیز نشأت گرفته از ضعف هایی است که آن ها را نشناختیم و یا پشت قدرت های غیر حقیقی پنهان کردیم.
وقتی ائمه برای رسالت خود اولویت و ارجحیتی بنا به دوره و زمانه خویش قرار می دهند؛ یعنی ما نیز باید بدانیم که پرورش همه ابعاد وجودیمان ضروریست و ابراز و به کار گیری آن بنا به موقعیت و شرایطمان کاری است واجب و خردمندانه. جهاد مأموریت آقا امام حسین (ع) و پرورش دانشمندان فهیم و بلند مرتبه، مأموریت آقا امام صادق (ع) در زمان زندگیشان بود اما هر دو امام از صفات عالی و پسندیده الهی در هر زمینه غنی بودند.
وقتی چارچوب و اطلاعات درستی از خود داشته باشیم هرگز تحت شرایط محیط و افراد قرار نمی گیریم و تغییر روش نمی دهیم. علی رغم مسلمان بودن، شیعه بودن و محب بودن در تفسیر و توضیح عمق قرآن درمانده ایم. آقا امیرالمومنین (ع) قرآن ناطق هستند و هر یک از ما به عنوان شیعه باید بخشی از این قرآن ناطق باشیم؛ یعنی عملکرد ما چنان غنی و کامل و برگرفته از درایت باشد که بتوان آن را تفسیری بر آیه ای از قرآن دانست. دینداری و در پی آن عاشق واقعی بودن و به مقصود رسیدن مستلزم مدیریت، اطلاعات و برنامه داشتن است.
با خودشناسی می توان به عقده ها و کمبودها دست پیدا کرد و آن ها را معالجه کرد و یا حتی در دراز مدت جایگزن کرد و به زندگی وارد کرد. بسیاری از واکنش های منفی و خشونت آمیز ما به دلیل عدم اعتماد به نفس کافی می باشد. با هر سال رشد جسمی و افزایش عدد سنی خود به معرفت، تفکر و صبر خود بیافزاییم و همه ارکان وجودیمان را رشد دهیم.
هدف دین به وجود آمدن آدمی با تمام خصلت ها و خصوصیات انسانی است. هزاران رکعت نماز بدون شناخت از اصول انسانی نمی تواند هیچ فردی را به قرب برساند. کارهایمان را به نیت ثواب انجام ندهیم؛ چرا که ثواب با گناه از بین می رود. هر کار نیکی را با نیت قرب انجام دهیم تا خداوند آن را ماندگار کند و هیچ گناه و اشتباهی آن را حبط نکند. امید که در رهرویی چنان قوی عمل کنیم که رسیدن به قرب الهی تنها هدف و مسیر ما باشد.
والسلام….