بسم ا… الرحمن الرحیم
بارها و بارها از خصلت بارز آقا رسول ا… (ص) که حسن خلق ایشان بوده، سخن گفتیم. گشاده رویی و پرهیز از خشم و عصبانیت برای شیعه و رهرو مولا لازم و ضروری است. وقتی انسانی بر رفتار و اخلاق خود مسلط نباشد و رفتارش از کنترل او خارج باشد، مسلماً نمی تواند بنده ای خاص باشد و چنانچه اهل عبادت باشد، عبادتش صرفاً جنبه ادای تکلیف دارد و از وجه عشق و حب و عبد و معبودی به دور است.
فرض کنیم در رویارویی با فردی خشمگین و عبوس قرار گیریم بی شک حسی بد و منفی و حالتی تدافعی نسبت به او خواهیم داشت و ممکن است زیر لب نیز او را ملامت کنیم و عدم تمایلمان به برقراری با او را زمزمه کنیم. حال بسنجیم حالت عصبی و خشمگینی که در آن به نماز ایستادیم! آیا چنین چهره و درونی شایسته هم صحبتی با حضرت یار است؟ آیا توهین به ساحت مقدس پروردگار نیست؟
توصیه اکید بزرگان دین ما بر معاش است؛ چرا که انسان بدون معاش قادر به دینداری نیست اما آیا معاش صرفاً کار برای تهیه خوراک جسم است؟ مجموعه ای از خصوصیات جسمی، روانی و ظاهری که از انسان یک فرد قابل قبول، قابل احترام، مومن و متواضع می سازد، معاش ما را تشکیل می دهد.
خوراکی که هر یک از ما به جسم، جان، بیان، ظاهر و رفتار خود می دهیم، تغذیه فکری ما و در یک کلام معاش ما هستند. ما موظفیم این تغذیه را به خود بدهیم که دیگران برده و بنده ما نیستند و یکایک بندگان خدا قابل احترام و محبت هستند. در تمام طول تاریخ دیده نشده که هیچ یک از انبیا، اولیا و معصومین با فردی که به او رجوع کرده تندی کند و فقط در یک مورد دین و خدا به انسان اجازه داده تا از فرمان و نظر پدر و مادر یا فرد مقابل در نهایت ادب و خوش خلقی اطاعت نکند، آن هم زمانی است که آن ها بخواهند ما را از دین، اعتقاد و باورمان دور کنند.
توجه داشته باشیم وقتی مسئولیت کاری را بر عهده داریم، خواه در شغل یا مسئولیت والدین یا فرزند چنانچه با مشکل، بیماری و گرفتاری درگیر شدیم، اجازه نداریم از مسئولیت خود کم بگذاریم و یا به بهانه بیماری و گرفتاری فوراً خشمگین و عصبی شویم. موقعیت و شرایط اجتماعی خود را در انجام مسئولیت دنیوی و مسئولیت هایی که نزد خداوند داریم در نظر بگیریم. هستند کسانی که موقعیت اجتماعی آنان طوری است که افراد زیادی از آنان الگو می گیرند و تأثیر می پذیرند. در گذشته کسبه ها مانند مهمان، حبیب خدا نامیده می شدند؛ چرا که فرد کاسب به لحاظ مالی و اخلاقی می بایست میزان را رعایت کند، او می بایست امین مال، شأن و حرمت مشتریانش باشد.
برای حبیب خدا بودن لازم نیست کاسب باشیم. برای حبیب خدا بودن باید خوش خلق و مهربان بود هم با اهل خانه و هم با غیر. دریافت مقام حبیبی از خدای کریم نعمتی است بزرگ. می توان هر روز از ابتدای روز با خیر، نیکی و حسن خلق در ردیف کسانی باشیم که حبیب خداوند هستند. از جمله عذاب های سخت خدا برای افرادیست که در منزل و با افراد منزل تندخو و پرخاش گر باشند و این یعنی خداوند مهربان است و مهر را دوست دارد و دین خدا سراسر مهر، عطوفت، عشق و لطافت است. نمونه بارز و گسترده این مهر در مناسک حج انجام می گیرد که هر انسانی با هر پست، مقام، مال و منصبی که باشد نزد خدا برابر و یکسان با سایرین است و اجازه ندارد کمترین آزاری به موری برساند. هر چقدر هم سِمت داشته باشیم و زیر دست و پرسنل داشته باشیم، باز هم نمی توانیم هنگام خشم بر سرشان فریاد بکشیم و دستور صادر کنیم.
متأسفانه هستند افراد کاسب و یا بالا دستانی که به محض دیدن احتیاج مردم، تغییر رفتار می دهند و آن گونه که شایسته نیست، رفتار می کنند. در هر رده سنی، شغلی، موقعیتی و شرایط مالی که هستیم اجازه نداریم از دیگران طلب احترام کنیم. برخی با تصور اینکه موقعیت یا شرایط مالی بهتری دارند از افرادی که در سطح پایین تری از خودشان هستند، هر نوع انتظار خدمت رسانی و احترام دارند. غافل از اینکه ثواب و پاداش سلام دهنده به مراتب بالاتر از کسی است که پاسخ سلام می دهد. برخی نیز علاوه بر سبقت در سلام، در احوالپرسی و جویای حال شدن خصوصاً از بیماران و گرفتاران نیز سبقت می گیرند و کوله بارشان را انباشته می کنند.
شیعه و رهرو مولا باید بتواند خشم خود را کنترل کند و به موقع خشمش را فرو ببرد و بر شرایط حاکم تسلط داشته باشد و آن را با صبر و مهر هدایت کند. شیعه و رهرو نباید به راحتی قضاوت کند خصوصاً در مسئله ای که تنها قسمتی از آن را می داند و بر همه شرایط آن آگاه نیست. مولای ما همان بزرگ مردی بود که وقتی به دستور نبی اکرم وارد خانه ای شد که در آن فسق و فجور شکل گرفته بود، دیدگان مبارکش را بست و خانه را دور زد و به نزد نبی اکرم بازگشت و در پاسخ رسول اکرم (ص) چنین پاسخ فرمودند: “از زمانی که وارد خانه شدم چیزی ندیدم” و بدین گونه آقا امیرالمومنین (ع) به اصلاحِ دو فرد با رعایت حفظ آبرو و همه شئونات پرداختند و آن دو نیز بدون هیچ جبر، شکنجه، زور و ظلمی به دین مبین اسلام گرویدند.
بدانیم و آگاه باشیم انسانیت چیزی جز عطوفت و رفعت نیست. کسی که بر خود مسلط شود و بتواند بر خشم و غضبش حاکم شود و دلی نرنجاند، عملش نزد خداوند بسیار ارزنده تر از هزاران رکعت نماز شب است. وقتی فردی عصبی می شود و در پی آن کودکی را می رنجاند و می ترساند تا زمانی که ترس در کودک باقی است و نتیجه اش، رفتارهای ناشایست کودک و عدم موفقیت اوست، فرد نیز در آن شکست ها و رفتارهای ناپسند شریک است.
برای پیمودن راه عشق علاوه بر رعایت احکام الهی موظفیم تا پا فراتر بگذاریم و اخلاقیات را در خود پرورش دهیم. وقتی خداوند با همه عظمتش برای نگریستن به کلمات و آیات قرآن جایگاهی ویژه در نظر می گیرد یعنی خداوند در نظر دارد که انسان بخواهد و انجام دهد و از هر گونه جبر به دور باشد. حُسن خلق را اگر با انس گیری قرآن همگام کنیم از ما آن چیزی را می سازد که خداوند دوست دارد. افرادی که با فرض انس گیری و غرق شدن در عبادت، از جواب دادن واجب و ضروری به دیگران امتناع می کنند و یا به فرد بابت بهم خوردن حس و حال خود، خرده می گیرند را نمی توان از زمره عابدان عاشق قرار داد. خداوند همواره از حق خویش می گذرد تا حق دیگری رعایت شود و بنده حق الناس به دوش نکشد.
هوشیار باشیم گاهی در خدمت خلق بودن در زمان درست و به موقع اجر و پاداشی نزد خداوند دارد که در آن لحظه بهترین عبادات و نمازها نمی توانست داشته باشد. اگر درخواست کمکی از ما شد حتی اگر بین دو نماز بودیم فریادرس باشیم. همانند پیامبرمان که حتی برای بازی کودکانِ خانه اش سر از سجده برنداشت تا دل کودک نرنجد و زخم بی مهری تا سالیان دراز ذهن و فکرش را نیازارد.
خدا مهربان است، خدا دشمن نیست، خدا بدخواه ما نیست، خداوند نعمات فراوان برای بهتر زیستن انسان خلق کرد و فرمود: “همه آن ها برای تو و تو را برای خودم آفریدم.” پس باید برای خدا، خدایی عمل کرد. شاکر باشیم و باورمان را نسبت به مهر و عشق و پروردگار تقویت کنیم. در هر خشمی قدری صبر به خرج بدهیم؛ چرا که خشم همیشه نافرجام است و انتهای سخت و سنگین در پی دارد. امید که در ساعات انتهایی این ماه سراسر رحمت چنان بر جز جز وجودمان مسلط باشیم که به آنچه او می خواهد بدل شویم.
والسلام….