بسم ا… الرحمن الرحیم
شکوفایی هر انسان مستلزم تقویت اعتماد به نفس اوست. هر قدر انسانی تلاشگر باشد و زمینه های پیشرفتی را فراهم کند اما جرأت و جسارت حضور در عرصه و به کار بستن مهارت، توانمندی و دانشش را نداشته باشد، موفقیت نیز از او دور است اما هستند کسانی که با وجود هوش یا دانش و علم اندوزی کمتر، اعتماد به نفس لازم برای شروع و پیگیری کاری را دارند و قادرند از اندک سرمایه درونی و بیرونی خویش تولید ثروت، علم یا کار کنند.
با وجود همه ضروریتی که اعتماد به نفس در توسعه فردی و اجتماعی ما دارد اما چنانچه در مواجهه با ترس قرار گیرد، کاهش می یابد و یا از بین می رود. ترس بزرگ ترین آفت برای اعتماد به نفس است. ترس در انسان های مختلف شکل ها و ریشه های متفاوتی دارد. دست یافتن به اعتماد به نفس صرفاً با کتاب خواندن میسر نمی شود.
وقتی ترس از هر نوعش بر ما چیره شود، قبل از هر چیز موظفیم تا با خودشناسی و بررسی خویش، ریشه ضعف و ترس هایمان را بیابیم. شکست ها، عدم موفقیت ها و به ثمر نرسیدن تلاش های ما تنها یک دلیل دارد و آن خود ما هستیم، در حالی که بسیاری از ما در چنین شرایطی دائماً به دنبال مقصر در بیرون از خویش می گردیم و با خود بیگانه ایم.
گاهی در تقویت اعتماد به نفس و ارائه توانمندی ها صحبت یا برخورد دیگران بسیار حائز اهمیت و کاراست اما اعتماد به نفسی مهم تر و ماندگار تر است که از خویشتن خویش برخیزد؛ چرا که همیشه نیستند کسانی که هادی و یاور ما باشند اما دورنِ ما همواره با ماست و هر آنچه از تحولِ آن به وجود آید قوی تر و با اصالت تر خواهد بود.
رجوع به خاطرات و سرگذشت زندگی ما تا جایی که قادریم آن را به یاد آوریم، بسیار در کندوکاوهای ما مثمرثمر است. به گونه ای که ممکن است در کودکی واکنشی یا اتفاقی در مغز ما ثبت شده باشد و مغز ما همواره از آن به عنوان نشدها یا ناخوشی ها یاد می کند و در بزرگسالی به ما فرصت و امکان گام برداشتن در آن عرصه را نمی دهد. اینجاست که باید با مرور زندگی خود برخی خاطرات را حذف، برخی را شکوفا و برخی را تعمیر و تغییر داد.
اعتماد به نفس در درون همه انسان ها هست و چیزی خارج از وجود ما نیست و این ما هستیم که با بررسی و خودشناسی از خود می توانیم آن را پرورش دهیم و در زمینه های مختلف زندگی به کار ببندیم. اتومبیل لوکسی را تصور کنید که با وجود همه تجهیزات و امکانات سوختی برای حرکت نداشته باشد. آیا می شود آن را جزو کالا یا دکوری گرانبها دانست؟ قاعدتاً همه ما انسان ها هر قدر هم توانمند، باهوش و با استعداد باشیم نیازمند سوختی به نام اعتماد به نفس هستیم. سوخت (اعتماد به نفس) هر انسانی بنا به درایت پروردگار از ابتدا در درون او قرار گرفته است.
توانایی انسان ها همانند بذری است که از ابتدای خلقت در خاک وجود هرکس نهادینه شده و انسان ها مکلف و موظفند برای دستیابی به زندگی بهتر و بندگی کامل تر بذرهای خویش را پرورش داده و از ثمره های آن بهره مند شوند. توجه کنیم اگر ترس ها را نشناسیم و به موقع مهار نکنیم ترس ها رشد می کنند، آن وقت مدام شکست ها را تجربه می کنیم یا تهدیدی برای موفقیت ها می شوند و فرد را از لذت بردن از موفقیتش محروم می کند؛ چرا که فرد دائماً ترس از دست دادن و بازگشت به موقعیت ناخوش پیشین خود را دارد. ترس چنان نافذ است که هر قدرتی را به زوال و نابودی می رساند.
برای رهرو بودن شجاعت لازم است. رهرو کسی نیست که تنها در غم خاندان مولا و در شادی ها شاد باشد.(این بخشی از رهرویی است). رهرو بودن غلبه کردن بر ترس ها را می طلبد، همان گونه که آقا امام حسین (ع) با سپاهی اندک ولی شجاعتی والا در مقابل سپاه بزرگ دشمن ایستادگی کردند و یا وجود نازنین آقا ابالفضل العباس (ع) تنها با هدفی الهی به دل دشمن زدند و ذره ای هراس و ترس بر دل راه ندادند. البته باید توجه داشت تنها نترس بودن کافی نیست. همانند آقا ابالفضل بودن علاوه بر دلی نترس، هدفی می خواهد که ارزشش از جان انسان بالاتر باشد وگرنه دل به دریا زدن و شجاعت به خرج دادن برای هیچ، نوعی خودکشی است. هر نوع ترسی ویرانگر است و دلیل هر ترسی درون انسان است؛ به همین دلیل است که تأکید بر خودشناسی و یافتن منشأ ترس است.
همان طور که گفتیم رجوع به گذشته خصوصاً کودک درون، آزارها و ترس هایی که با آن مواجه شدیم، کمک زیادی به یافتن ریشه ترس های ما می کند. از چالش هایی که خداوند در مسیر زندگی ما قرار می دهد نترسیم که همه این ها فرصتی است برای بیداری ما. گاهی ما چنان سرمست، همراه و هم مسیر با غفلت می شویم که روند نزولی خود را درک نمی کنیم و دقیقاً اینجاست که دنیا با انتخاب افرادی به ما شوک وارد می کند و ما را از کاهشی عمل کردن نجات می دهد.
ترس مانع رشد فکری و مغزی می شود و در مقابل نعمت اعتماد به نفس از بدو خلقت به هر انسانی داده شده است. بررسی و رفاقت و حمایت از کودک درون همراه با عشق الهی و حُب اهل بیت می تواند اعتماد به نفسی حقیقی را در ما شکل دهد، به گونه ای که زندگی و بندگی ما را لبریز از گشایش ها و معجزات می کند. اگرچه امروزه باور معجزات در بسیاری از افراد کم رنگ شده اما برای کسی که اعتماد به نفس حقیقی در او ایجاد شده معجزات از باورهای خلل ناپذیر اوست؛ چرا که خوب می داند اراده خداوند فوق هر اراده ای است.
بنده واقعی بنده ایست که اعتماد به نفس خود را بر مبنای صحیح خودشناسی تقویت می کند و همانند یک انسان با انسانیت زندگی می کند و انسان از دنیا می رود، آنچنان که مورد تائید خاندان رسول ا… و مورد تائید پروردگارش است. چنین باوری به سهولت در نهاد انسان قرار نمی گیرد، باورِ قوی و ریاضت می خواهد اما نه ریاضتی که صرفاً عبادت باشد و از زندگی و وظایف زندگی خروج کند. دل کودک یتیمی را شاد کردن، بر درد نیازمندی درمان بودن از جمله ریاضت هایی است که انسان را رشد می دهد و باور او را عمق می بخشد.
خداوند معبود و معشوق ماست. پیش تر گفتیم خلاصه و چکیده ذکر با عظمت الله اکبر و لا اله الا الله همان عشق است. او سرشار از مهر و عشق است و این ما هستیم که به عنوان عاشق باید با این عشق عجین شویم و از خویش عشق تراوش کنیم و در پی خدمت صادقانه و عاشقانه به خلق خدا باشیم. رهرو مولاییم و به حکم رهروی باید به دور از کینه، بخل، حسد، دروغ و ترس باشیم. با خدا بودن دست کشیدن از زندگی نخوردن، نپوشیدن و یا تفریح نکردن نیست وگرنه حضرت آدم به خوردن گندم امتحان نمی شد. با خدا بودن استفاده کردن از نعمات الهی و غافل نشدن از یاد آن بزرگ بی همتاست. والسلام….