بسم ا… الرحمن الرحیم
عمر خانم حضرت زهرا(س) برای زیستن در این سرای فانی بسیار اندك بود اما عمری بود سرشار از درس زندگی و بندگی و مملو از بار معنوی، فكری، رفتاری و اخلاقی. لحظات حیات این بزرگ بانو در این زمین خاكی و در عرصه اجتماعی، خانوادگی و… سرتاسر نور هدایت و رسیدن به سعادت و بازگشت به اصالت روح بود. زندگی و بندگی خانم به قدری وسیع و جامع و زیبا بود كه سالیان سال نگاشتن و خواندن از ایشان هم نمی تواند حقیقت مقدس و با بركتشان را بازگو كند. خانم در نقش دختر بودن و ارائه كردن نقش فرزندی به قدری كامل، دقیق و زیبا عمل كردند كه به مقام ام ابیها رسیدند. عملكردها و رفتارها و اخلاق پسندیده خانم حضرت زهرا(س) همیشه فراتر از شرایط و موقعیت زمانی شان بود.
خانم در همسر داری نیز اسوه كامل و بی نظری بودند. با دارا بودن تمامی شئونات به همسری یكی از برگزیدگان الهی در می آیند و زندگی مشترك خود را با حداقل امكانات آغاز می كند و ادامه می دهند. ثمره ازدواج این دو بزرگ و عزیز را فرزندانی تشكیل می دهند كه مقام امامت خود را از نسب این بزرگ بانو می گیرند. حضرت زهرا(س) در رهرویی كردن و ارادت داشتن به امام عصر خود فارغ از این كه دخت نبی و همسر علی(ع) بودند عمل می كردند و در پیروی كردن از امام زمان خویش پیش تر از مردان، بزرگان و صحابه بودند.
نحوه تعلیم، تربیت دادن و ساختن فرزندان خانم به گونه ای بود كه حتی خانم حضرت زینب(س) نیز همانند یك امام تربیت یافتند و به تعالی رسیدند. حضرت زهرا(س) در تربیت كردن كنیزان نیز بسیار زیبا عمل كردند و هنده از جمله همین تربیت یافتگان خانم حضرت زهرا(س) بود كه با وجود همه جاه و جلال و شكوه و عظمتی كه در قصر یزید داشت در برابر دخت امیرالمومنین(ع) بازهم به مقام نوكری و كنیزی خود بازگشت. ترتیبی كه بر اصول شكل گیرد و دارای ریشه و اساس درست باشد در هیچ شرایط و موقعیت فرد را دچار تغییرهای نادرست و خارج از هنجارها و ارزش ها نخواهد كرد. بازگشت هنده به مقام كنیزی در مقام كنیزی در مقابل خانم حضرت زینب(س) و در خرابه های شام نشان از این دارد كه هر آن چه انسان از خاندان رسول خدا(ص) دریافت می كند چه در قالب تربیت و چه در قالب ادب، هیچ گاه دستخوش تغییرات و حوادث بد روزگار قرار نمی گیرد.
خانم حضرت زهرا(س) در عرصه اجتماع در دفاع از امام زمان خود به عنوان یك شیعه نیز بسیار كامل عمل می كنند. دفاع كردن خانم از حق مالی خود نمونه ای دیگر از عملكردهای صحیح اجتماعی ایشان بود. هر چند برای بانویی كه تنها غوط غذایی خویش و فرزندان خویش را به سائل می بخشند، صحبت كردن از باغ و مال دنیا مفهومی ندارد و نمی تواند مرام او را تغییر دهد، اما چنین بیاناتی نشان از این دارد كه حق، گرفتی است و هر انسانی موظف است تا از حق خویش دفاع كند.
بانوی عشق، در صورتی ارائه كننده افضل كرامات، اصالت و توانمندی ها بودند كه در دوره زمانی و مكانی می زیستند كه اوج جهالت بشر محسوب می شد و از كودكی از نعمت مادر محروم شدند و با توجه به عزیز بودن و نور چشم بودنشان برای پدر، مورد حسادت همسران حضرت رسول(ص) قرار می گرفتند.
بانوی بزرگ اسلام، دخت رسول خدا(ص) حتی در مقابل دشمنی دشمنان نیز از ادب و كمال فاصله نگرفتند. از ازل تا ابد حضرت زهرا(س) الگوی بی نظیری از یك انسان، یك زن، یك فرزند، یك مرید و یك مرادند.
در شب میلاد دخت رسول ا… (ص)، تنها پرداختن به حفظ شعائر و ارادت داشتن به این بانو كافی نیست ما باید بدانیم خانم از ما چه می خواهند و چگونه می توانیم رضایت را در كنار حمایت و شفاعت ایشان دریافت كنیم. رضایت خانم زمانی حاصل می شود كه ببینند ما در جاده ای قدم میگذاریم كه پدر بزرگوار و همسر عزیزشان هدایت كننده این مسیر بودند.
در پس گرفتن رضایت از معصومین، همه ما می توانیم رضایت را در درونمان حس كنیم. در خلقت خداوند قلب به عنوان عضوی از بدن، معدن و گنجینه ای مملو از عشق، مهر و محبت آفریده شده است؛ وای بر ما انسان كه با اشتباهات افكار، كوتاه نظری ها، كینه و دشمنی ها این گنجینه را از هر مهر و مهربانی تهی می كنیم. در دلی كه عشق حضرت زهرا(س) جای دارد، نباید جز مهر و محبت و عشق جای گیرد. دل ما شبیه به خانه ای است كه ما انتخاب كردیم تا هر چند كوتاه مدت در آن ساكن شویم و بی مهری ها، كینه توزی ها و صفات ناشایست كه همانند همسایه است كه مانع آرامش و آسایش ما می شود را نباید در آن راه داد. هیچ انسانی راضی نیست تا در مجاورت همسایه ی آزار دهنده به زندگی بپردازد. قلبی كه خداوند خلق كرده جایگاه عشق الهی و هر آن چه كه در دامنه عشق الهی قرار می گیرد، است. تمامی صفات پسندیده انسانی و عشق به مولا(ع) و آل ایشان در پهنای همین عشق الهی قرار می گیرند.
واقع بین بودن و عمیق نگریستن از جمله وظایف ما به عنوان رهروی مولا(ع) است. عاشق مولا(ع) با بخل، حسادت، كوته نظری بیگانه است، همان طور كه بانوی عشق خانم حضرت زهرا(س) نیز این خصوصیات ناپسند را حتی لحظه ای با خود همراه نكردند، ما نیز در برخورد با معصومین و بزرگواران نیز حق كوته نظری و كم بینی را نداریم.
خواسته های ما باید به درستی مدیریت شده و سپس در نزد این بزرگواران مطرح شود. به یاد داشته باشیم از امام باید در حد امام خواست و از خدا باید در حد خدا. در مقابل شأن و عظمت وجودی ائمه نباید به بیان خواسته های ناچیز و بی ارزش پرداخت. دست گدایی مان را باید برای ارزش ها و كسب ارزشمندی ها به درگاه الهی بالا ببریم و از خداوند بخواهیم تا ما را در مسیر برگزیدگان خویش قرار دهد و همت و اراده پیروی از این بزرگواران را به ما عطا كند تا در این دنیای فریبنده و پر از وسوسه های شیطانی، یارای حركت به سوی مقصد و مقصود را داشته باشیم.
مراقب باشیم تا حیات كوتاه این دنیا را تبدیل به عذاب الهی در سرای باقی نكنیم و تا فرصت باقیست در كوی یار منزل گزینیم. تلاش و همت كنیم و با توجه به توسلات خاصمان به تزكیه نفس بپردازیم تا هر چه زودتر به سرمنزل مقصود نائل شویم. همت و تلاش های ما باید در جهت راه گشایی ها صورت گیرد و نه در جهت راه بستن ها و گره ایجاد كردن ها. نباشیم جزو آن دسته از انسان هایی كه شعاری عمل می كنند و تنها از توسل كردن نام توسل را می برند.
نكته مهم و فراموش نشدنی این است كه همه ما باید بدانیم رسول خدا(ص) و آل ایشان نور واحد هستند.
نمی توان تنها به پیامبر(ص) پرداخت و از آل ایشان سخنی به میان نیاورد و نمی توان بر علی(ع) عاشق شد ولی غفلت ورزید و دور ماند.
پیامبر(ص) كسی بودند كه در عدم حضور پدر و مادر و تحت سرپرستی عموی بزرگوارشان پرورش یافتند. در زمانی پا به عرصه جهان گذاشتند و در این سرای فانی زیستند كه بشر و بشریت در جهل و نادانی و كفر و شرك به سر می برد و در چنین شرایطی پیامبر(ص)، امین پاك و صاحب حُسن خلق با بهترین رفتارها در جامعه عظیم انسانی حاضر شدند و راهبر انسان ها شدند.
بارها گفتیم دمیده شدن روح مقدس الهی با تمامی توانمندی ها در كالبد خاكی بشر چنان ارزش و مقامی به انسان می بخشد كه او را اشرف مخلوقات می نامد. با دقت، تأمل و تفكر در زندگی حضرت رسول(ص) می توان دریاقت كه امكانات، وسیله است. توانمندی ها در انسان به ودیعه گذاشته شده، گرفتن این ودیعه، تربیت یافتن و رشد دادن آن توسط هر انسان می تواند او را شكوفا كرده و به انسانیت نزدیك و نزدیكتر كند.
كاشتن یك دانه، یك بذر و یك نهال به تنهایی دلیلی برای رشد كردن نیست، برای به ثمر نشستن یك بذر، باید به تغذیه خاص آن پرداخت و آن را مورد رسیدگی قرار داد. گاهی انسان ها علیرغم آفرینش بی نظیری كه داشتند، توسط اعمال و رفتار خود چنان روح خویش را آلوده می كنند، كه از شأن انسانیت به دور است. بارها گفتیم بدون شناخت قدم گذاشتن در هر راهی، ممكن است ما را وارد به بیراهه ها و خطرها كند؛ وقتی با شناخت و تجهیزات شروع به حركت در مسیری می كنیم، می توانیم آغازمان را به فرجامی صحیح و درست برسانیم. زندگی ما در واقع همان راه ماست كه با توجه به شناخت و به كارگیری توانمندی های ذاتی می توانیم به بهترین نحو در این مسیر حركت كرده و به سرمنزل مقصود برسیم.
در یك خانواده ممكن است دو فرزند با یك تربیت و یك شرایط یكسان متولد شده و پرورش بیابند اما یكی از دو فرزند در عرصه های اجتماعی، خانوادگی موفق تر ظاهر شود. به كارگیری استعدادها در توانمندی ها دلیل موفقیت فرزندی است كه در شرایط برابر با فرزند دیگر خانواده بوده است. با به كار بستن و بهره جستن از توانمندی و استعدادها می توان به خودسازی رسید و می توان هم راستا با همان بنده ای بود كه در عین یتیم بودن و كفر و شرك و جهالت زمان خویش درخشید. شناخت حاصل كردن از توانمندی درونی و قدرت پروردگار، از میان قبایل وحشی زمان پیامبر(ص) ما را به امین بودن مشهور می كند.
از بدو تولد تا دریافت لقب امین و امانتداری و تا انجام رسالت الهی و در برعهده گرفتن مسئولیت ختم الرسول بودن، هیچ گاه و در هیچ لحظه ای نمی توان یافت كه رسول خدا(ص) به بدرفتاری، بدكرداری، غرور، وابستگی به دنیا و مال دنیا رسیده باشند. حضرت رسول(ص) در انجام وظایف و مسوولیت ها و تربیت فرزندان نیز بسیار دقیق و كامل عمل كردند تا جایی كه امروزه با وجود بیشرفت علم بشر و با گذشت هزار و چهارصد سال از عملكردها و رفتارها و سخنان رسول خدا(ص)، علم نیز هم سو با فرمایشات گرانقدر پیامبر(ص) اسلام قرار می گیرد.
در صحرای سوزان زادگاه پیغمبر(ص) و همراه با عدم امكانات و سواد مردم زمان ایشان، پیامبر رحمت، مهر و مهربانی پا به عرصه جهان می گذارند و به داشتن حُسن خلق، شهرت می یابند تا بشر بداند كه یكی از بایدهای خلقت حُسن خلق است. خداوند انسان را برای بدزبانی، بدخلقی، كینه ورزی خلق نكرده است. بارها گفتیم در جنگ حق و باطلی كه بین مسلمانان و كفار در جهت تبلیغ دین خدا و برچیده شدن كفر و شرك صورت می پذیرفت، هیچ گاه دستور حمله از سوی پیامبر(ص)، مولا(ع) و آل ایشان صورت نگرفته، چرا كه انسان برای نفرت، كینه و دشمنی خلق نشده است. خداوند قلب را آفرید و آن را جایگاه عشق ورزی، مهر و عاطفه داد. بدانیم وقتی از مقوله حمیت پا را بیرون می گذاریم در واقع به خودمان ضربه می زنیم.
مهم است كه بدانیم طنابی كه خریداری می كنیم صَرف نجات و ساختن می شود یا صَرف مرگ و از بین بردن و ویران كردن؛ و فراموش نكنیم نجات انسان، نجات انسانیت است و ویرانی انسان، ویران كردن انسانیت است. گفتیم كه اگر همه قلم ها به حركت در بیایند تا خصوصیات و فضایل و كرامات خانم حضرت زهرا(س) را بنویسند باز هم نمی توان حق مطلب را ادا كرد و حقیقت ناب وجود ایشان را آن گونه كه هست به تصویر كشید.
حضرت زهرا(س) نیز یك انسان بودند، خداوند در خلقت انسان ها تفاوت نگذاشته است، این رفتار ماست كه باعث تفاوت می شود.
از جمله فرمایشاتی و دستورالعمل های دینی كه علم امروز بشر نیز به بیان آن پرداخته است مسئله لبخند به عنوان سازننده سلول های بدن و تعالی بخش قلب و روح و مسئله خشونت به عنوان ابزار تخریب كننده درون و برون انسان ها است و مسئله شكم پرستی و پرخوری به عنوان مبدأ و منبع بسیاری از ضررها و زیان های روحی و جسمی است. تمامی رفتارها، كردارها و نوع تربیت در تعالیم دینی ما به روشنی بیان شده و در زندگانی و سیره معصومین به خوبی به آن پرداخته شده است.
انسان آفریده شده تا بتواند در راه صحیح قرار گرفته و به اصل خویش باز گردد و خداوند امكانات بسیاری را بر سر راه بنده قرار داده تا هرگاه به بیراهه رفت بازگردد و به اصل خویش نزدیك شود؛ چرا كه خداوند انسان را از روی عشق آفریده و ثمره عشق خدا انسان شده است و خداوند انسان را برای خود و سایر مخلوقات را برای انسان آفریده است.
یادمان باشد هر كلامی كه از زبان ما بیرون می آید دارای انعكاس و بازتاب ویژه خود است. قدری به آن چه به زبان می آوریم بیندیشیم تا ناخواسته خود را اسیر پیامدها و بلاهای حاصل از گفته خود نكنیم. وجدان دادگاه درونی هر انسان است كه قبل از هر كسی به دادرسی عمل یا گفتار او می پردازد اما متأسفانه در بسیاری موارد این ما هستیم كه در مقابل نهیب و فریادهای وجدان خود بی تفاوت می مانیم و دادرسی عملمان را وارد دادگاه های حق الناس و حق ا… می كنیم.
وقتی به ما گفته شده تا از غیبت، تهمت، افترا، دروغ، كینه توزی و بسیاری از اعمال زشت دیگر فاصله بگیریم به این دلیل است كه درون انسان به این واسطه به سمت منفی ها گرایش پیدا نكند و انسان از خود غافل نشود و خود را فراموش نكند. چنان چه بدی كردن را به منزله پرهایی ببینیم كه به راحتی بر روی زمین ریختیم و جبران كردن این بدی را به منزله ی جمع آوری كردن این پرها، متوجه خواهیم شد كه جبران كردن بدی و گناه به چه میزان سخت و دشوار خواهد بود و به چه میزان می تواند برای ما بار حق الناس به وجود بیاورد.
زندگی فرصت كوتاهی است برای جبران اشتباهات، پس از بدی و اشتباه و گناه پرهیز كنیم و به نیكی بپردازیم كه قصد خداوند از آفرینش انسان جز مهر و مهربانی نبوده است. خداوند الگوهای رفتار را برای هدایت انسان آفرید و برای رسیدن او به مقصد امكانات زیادی را فراهم كرد و سپس از او تكلیف خواست؛ و خداوند ارحم الراحمین و عادل، بر اساس وسع و توان هر انسانی از او تكلیف می خواهد. خداوند در اوج ریزبینی و ظرافت به بنده می پردازد.
به یاد داشته باشیم قتل نفس صرفاً به قتل رساندن انسان دیگری نیست. هر زمانی كه انسان از حیطه ی انسانی خارج می شود در حقیقت مرتكب قتل نفس می شود. خداوند مسیر را روشن كرد و برای مسیر راهبر و راه بلد قرار داد و از انسان خواست تا با ایجاد روشنایی یعنی به كار بستن عقل، راه را طی كند و انجام تكلیف نماید.
حضرت زهرا(س) در بخشش تنها غذای خانواده به سائل، قبل از همه، یك مادر بودند با فرزندانی گرسنه اما نهیب و ندای درون خود را شنیدند كه می گفت ببخش كه درهای رحمت الهی باز باز است و این چنین است كه نه تنها حضرت زهرا(س) در امتحان الهی خود پیروز شدند بلكه قرن هاست كه عمل او الگو زندگی انسان ها شده است.
از حضرت زهرا(س) باید در حد حضرت زهرا(س) خواست. با مطرح كردن خواسته های ناچیز خودمان را ارزان نفروشیم كه دخت رسول خدا(ص) با ارزش ترین و گرانبها ترین هاست. والسلام…