بسم ا… الرحمن الرحیم
کبد عضو مهم و در نوع خود بهترین دوست و یار بدن هر انسانی است؛ چرا که با انجام وظیفه خود به سلامت سایر اعضا کمک می کند اما همین بهترین می تواند با اشتباهات و عدم رسیدگی و توجه ما به بدترین تبدیل شود و دوستی خود را به دشمنی بدل کند و مدام اسباب رنجش و بیماری های متعدد را فراهم کند. درون همه ما خواسته یا ناخواسته از قانون کبد تبعیت می کند؛ یعنی اگر با شناخت از نوع تغذیه، توجه و مراقبت با آن رفتار شود همانند دوستی مهربان، همراه، همگام و یاور تو در سلامت خواهد بود و اگر بی توجهی و عدم رسیدگی اعمال شود به دشمن بدن تبدیل می شود. پس مهم است بدانیم، بشناسیم و انتخاب کنیم که ورودی روح ما چیست؟ آن گاه می بینیم آنچه دریافت می کنیم عامل صعود ماست یا عامل سقوط.
مگر نه این که کبد جنگنده ترین عضو برای دفع سموم، میکروب ها و باکتری هاست. وقتی ما انتخاب می کنیم تغذیه سالم داشته باشیم، در واقع به بهبود شرایط کمک می کنیم و بار اضافی برای او ایجاد نمی کنیم اما وقتی بدون فکر و بر حسب هوس و میل نفس مدام تغذیه نامناسب را وارد بدن می کنیم کیفیت کار کبد را به دلیل کار تحمیلی که بر آن وارد کردیم کاهش می دهیم و ناگزیر در اثر باقی ماندن سموم به بیماری های مختلف مبتلا می شویم.
چهارده قرن پیش، پیشوای مومنان عالم آقا امیرالمومنین (ع) انسان ها را از پرخوری بر حذر داشته و فرموده اند: “قبل از آن که گرسنه شوید غذا نخورید و پیش از آن که سیر شوید دست از غذا خوردن بکشید.” در اینجا فرمایش مولا علی (ع) رعایت قانون تعادل و به تبع آن افزایش سلامت و خرسندی را برای انسان ها به ارمغان می آورد.
تنها جسم و کبد انسان نیست که نیازمند تغذیه سالم است. مغز، قلب و روح انسان ها به شدت نیازمند تغذیه سالم هستند. رفتار، گفتار و افکار ما همگی تغذیه هایی هستند که به روح، قلب و مغز خود وارد می کنیم. کمی تأمل لازم است تا خود را بشناسیم و از آنچه به راحتی به درونمان وارد می کنیم آگاهی بیابیم. چنانچه خروجی ما در عکس العمل ها کینه، خشم، نفرت، افسردگی و ناامیدی است، مطمئناً تغذیه ناسالم فراوانی را به روح خود وارد می کنیم و اگر فردی شاد، امیدوار، متوکل و صبور هستیم در ورود تغذیه به روحمان از دقت نظر و تلاش مثبتی برخورداریم.
بسیاری از عادات ماست که منجر به ورود مکرر تغذیه نامناسب به مغز و روح ماست. باز هم در فرمایشی گوهر بار از حضرت علی (ع) داریم که می فرمایند: “مراقب افکارتان باشید که گفتارتان را می سازد و گفتارتان که رفتارتان را می سازد و رفتارتان که شخصیت تان را شکل می دهد”. اهمیت این سخن نیز در شکل گیری عاداتی است که بی توجهی به آن باعث شده تا اتفاقات زندگی ما به گونه ای صحیح و قانونمند پیش نرود.
نزول هزاران پیامبر و نبی و در جایی مهم تر نزول چهارده نور درخشان آسمان بر زمین حاکی از این است که بدانیم و بشناسیم که چگونه با افکاری درست، باوری الهی و ایمانی راسخ برای خود به وجود آوریم. وقتی انسانی ناامید می شود و از رحمت الهی قطع امید می کند، بی شک در انتخاب افکار و پرورش آن ها در جان و روحش شیوه ای ناصحیح را انتخاب کرده که خروجی آن به ناامیدی ختم شده است وگرنه بسیارند انسان هایی که در سختی ها و مصیبت های بزرگ نه تنها ناامید نمی شوند بلکه دست از دامان رحمت الهی برنمی دارند و صبر و شکیبایی پیشه می کنند. اینان کسانی هستند که اساس نظم ذهنی و فکریشان مطابق با نظم الهی است.
گاهی چنین سوال می شودکه در جامعه کنونی و به واسطه پیشرفت تکنولوژی ورودی های مغز ما ممکن است انبوهی از مثبت ها و منفی ها باشد یا ممکن است در جایی حضور داشته باشیم که ورودی مثبت بسیار کم باشد، آن گاه چه باید کرد؟ مغز و روح و ظرفیت وجودی ما چنانچه بر پایه اصول و نظم الهی و رعایت دستورالعمل های نازل شده در کتاب آسمانی مان تغذیه شود، رشد کرده و به جایگاهی می رسد که قدرت تشخیص و تمیز می یابد، آن گاه آگاهانه و قدرتمندانه انتخاب می کند که از ورودی های مغز کدام را باز کند و بهره ببرد و کدام را هرگز باز نکند و در مرحله ای قدرتمندتر آن را از مغز و فکر خویش خارج کند.
افرادی که عزت نفس پایین تری دارند و ظرفیت وجودیشان کمتر است در مقابل ورودی های منفی به سرعت تسلیم می شوند و گله، شکایت، غیبت و تهمت افراد را با تصور این که فرد مقابل ناراحت می شود، می شنوند و متأسفانه به دلیل ظرفیت پایین تحت تأثیر قرار می گیرند. آن گاه خروجی شان کماکان منفی باقی می ماند و زندگی شان تحت تأثیر منفی ها خوب پیش نمی رود و بدین گونه فرد در دام ناامیدی از سوی شیطان قرار می گیرد.
متزلزل بودن انسان های امروزه نیز از همین عدم شناخت ها نسبت به خود و میزان ظرفیت وجودشان به وجود می آید. جمله معروف دنیا مزرعه آخرت است نیز نمونه ای روشن از اهمیت انتخاب های ما در دنیا، تعیین جایگاه و نوع زندگی ما در آخرت است. خداوند در قرآن کریم فرموده است: “از هر کس به اندازه وسع او تکلیف می خواهم” ولی بسیاری از ما بی توجه به این آیه شریفه سعی می کنیم بیشتر از حد ظرفیت خود گام برداریم و باعث تزلزل و به دنبال آن گمراهی ایجاد می شود.
برخی از افراد نیز تحت تأثیر تعریف و تمجید دیگران یا پیشنهادات آنان بدون توجه به روحیات، ظرفیت، استعداد، توانمندی، چگونگی رشد و تربیت خانوادگی شان، روش ها یا پیشنهاداتی را انتخاب می کنند که مطابق با درونیات آنان نیست و همین باعث تزلزل آنان می شود. وقتی توانایی خودمان را می شناسیم و یا به ایجاد توانمندی جدیدی می پردازیم، ابتدا آن را مشخص می کنیم سپس به ورودی های مربوط به آن می پردازیم. بدانیم باید بستر ایجاد شود و بعد ورودی ها وارد عمل شوند؛ یعنی اگر فضا و بستری برای رشد ورودی نباشد نمی شود منتظر نتیجه مطلوب بود و این درست شبیه کشاورزی است که می خواهد محصول داشته باشد اما آیا بدون داشتن زمین کشاورزی می شود بذری کاشت و منتظر محصولی بود؟
خداوند بالاترین نعمتی که به بندگانش بخشیده، قدرت تفکر و اندیشه است. لازم است بیشتر فکر کنیم و به مهربانی خدا و به آنچه او در قالب راهنمایی بشر آفریده بیشتر توجه کنیم، آن گاه به بنده ای خوب و آگاه تبدیل می شویم. آگاهی خود را برای تربیت درون خود و دفاع از حریم دین خدا بیشتر کنیم و خود را به درجه یقین برسانیم تا هر کلام ما، کلامی مطمئن و برگرفته از علم و آگاهی باشد. وقتی فکر ما، رو به یادگیری و علم آموزی نباشد، راکت می شود و از ما مرده ای متحرک می سازد که پیش از مرگ حقیقی، مرده است. تغییر فکر، دیدگاه و جهان بینی را تغییر می دهد و انسان را به رشد و بالندگی سوق می دهد. از این رو است که مولا علی (ع) می فرمایند: “هر روزتان باید از روز پیش جلوتر باشد”؛ یعنی باید بیشتر آموخت، متعهدتر بود، مهربان تر بود و بیشتر پیشرفت کرد.
انسانیت داشتن صرفاً دیندار بودن نیست اما دینداری درست، راه میانبری مطمئن برای رسیدن به انسانیت است. صرف نظر از دین و مرام رسول ا…(ص)، حضرت زهرا (س) در بسیاری از مواقع رسم انسانیت به جا آوردند و همه ما این مهم را آن جا می شناسیم و یاد می کنیم که خانم علیرغم فرزندان گرسنه و روزه دار خود، بدون این که از دین، راه و مسلک مسکین، ابن سبیل و اسیر سوال کنند، با دادن تنها غوط غذایی خانه خود، آنان را ناامید از درب خانه اش نراند. قدرت لایزال الهی در آفرینش انسان ها به گونه ای بود که درمان هر دردی را در درون انسان گذاشته است. پس به دنبال دوا و درمان از خارج از خویش نباشیم که هر دردی با رجوع به درون و رسیدگی به آن شفا می یابد و درمان می شود.
در پایان از کرامات دین ما و رفتار صحیح با جسم و روح انسان ها همین بس که: روزی حضرت رسول (ص) در مسجد نشسته بودند، خانواده ای با کودکی کوچک نزد ایشان آمدند، کودک به محض نشستن در دامان پیامبر لباس ایشان را نجس کردند. خانواده بسیار شرمسار شدند و به سرزنش کودک مشغول شدند. حضرت رسول (ص) مانع از ناراحتی کودک شدند و فرمودند: “این لباس با اندکی آب پاک می شود ولی ذهن کودک شما با این ملامت و سرزنش آسیب خواهد دید و این ذهنیت منفی به سختی و در طول مدت زمان زیاد از مغز او پاک خواهد شد، پس آرام باشید و او را تنبیه نکنید”. والسلام….