بسم ا… الرحمن الرحیم
انسان ها به حكم انسان بودنشان گاهی با ذهنیت هایی مواجه می شوند كه در قالب فلسفه جایی دارد و پاسخگویی به چنین ذهنیت هایی نیاز به داشتن اطلاعات و علوم فلسفه دارد. پرداختن به علم فلسفه كاری است بس دشوار. پاسخ به برخی ذهنیت ها نیز مختص معصومین (س) و برخی از انبیاء الهی است. در طول تاریخ بسیاری از انسان ها در رویارویی با سوالاتی كه پاسخی فراتر از درك بشر دارد، سال ها زحمت و ریاضت خویش را از دست داده اند. علامه طباطبایی صاحب تفسیر اَلمیزان نیز در این باب فرمودند كه انسان در طی حركت در مسیر الهی، هرگاه به هجوم چراها برخورد كرد، صَرف نظر از همه ی مسیری كه طی كرده، باید به ابتدای مسیر رجعت كند.
انسانی كه وحدانیت خداوند را پذیرفته، در برابر دستوراتی كه توسط انبیاء و اولیاء الهی به او رسیده، سر تسلیم فرود می آورد. انسان در رسیدن به پاسخ برخی از سوالات باید ابتدا ظرفیت و میزان درك خویش را محك بزند. چرا كه پاسخگویی به برخی “چراها” هرچند به منظور كسب اطلاعات فرد باشد اما ممكن است به سبب نبود مرجع كافی و لازم و دسیسه های شیطان و نفس اماره، انسان را به دریچه های هولناك گمراهی وارد كند.
اُنس گرفتن با قرآن به خصوص اُنس با سوره های مختص هر فرد، می تواند در بالا بردن درك و به دست آوردن پاسخ بسیاری سوالات، فرد را یاری كند.
انسان ها در هر دین و مذهبی كه قرار داشته باشند و یا حتی انسان هایی كه خود را از هر دین و مذهبی به دور نگه می دارند نیز صاحب اعتقادات، افكار و ایده لوژی های خاص خود هستند كه ورود پیدا نكردن به جزئیات این اعتقادات می تواند ما را در صحیح تر پیمودن راهمان كمك كند.
همه انسان ها در دو عالم حضور داشته اند و خواهند داشت. عالم ذَر عالمی بوده كه همه انسان ها و خصوصاً پنج تن آل عبا در آن حاضر بودند، در این عالم برای معصومین (س) و انبیاء الهی امكان تشخیص و رویت افرادی كه محب حقیقی این خاندان هستند، وجود داشته است.
عالم برزخ عالمی است كه پس از چهل روز از فوت انسان، روح متوفی در آن واقع می شود. در چهل روز ابتدایی، روح انسان های مومن و یا مومنه از آزادی عمل بیشتری برخوردار است و حتی قادر است برای دیدن اعضای خانواده به سوی آن ها رهسپار شوند، در شب اول قبر و هنگام سوال كردن نكیر و منكر برای افراد مومن و یا مومنه این امتیاز وجود دارد كه آقا امیرالمومنین (ع) و آقا اباعبدا… (ع) در كنار او حاضر شوند تا او را در گذر از این مرحله یاری كنند.
بارها گفتیم كه انسان از خاكی بی ارزش خلق شد و آن چه به او ارزش بخشید روحی بود كه خداوند در او دمید. در واقع فشار قبر یك تمثیل است و هدف بیان آن، فشار آوردن توسط قبر نیست و در حقیقت این اعمال ماست كه در حین ورود به خانه ی ابدی و ساكن شدن در آن فریادرس و یا به وجود آورنده عذاب خواهد بود. انسان های مومن از ابتدای سكونت در خانه ابدی به شفاعت رسیده و سایر انسان ها بنا به نوع اعمال ارسال كرده به شقاوت خواهند رسید.
حق الناس ها به شدت می توانند سبب ایجاد عذاب و یا همان فشار قبر شوند. چه بسا انسان های مومنی بودند كه به خواب فرزند خود آمده و حمله گرگ و یا سگ به خود را عذاب نشأت گرفته از بدخلقی در منزل معرفی كرده اند و به نوعی در پس همه اعمال نیك خود، عذاب الهی را حتی در كوچك ترین حق الناس به سایرین بیان كردند. ان شاءا… خداوند همه ما را به حرمت عشق والایی كه در دل نهادیم از فشار قبر و عذاب الهی ایمن كند و ما را در احقاق حقوقی كه به واسطه عشق و مسئولیت دنیوی و معنوی برعهده داریم، یاری نماید.
در دین مبین اسلام تأكید فراوانی به پرهیز از وابستگی به دنیا، مال، فرزند و… شده تا انسان به واسطه این وابستگی ها از خود و اعمال خود غفلت نورزد و از افراط و تفریط ها و پیامد های ناخوشایند آن ها در امان باشد.
سفر به حج از جمله آمال و آرزوهایی است كه هر مسلمانی در دل خویش دارد اما این كه چه كسی حقیقتاً مستحق رفتن به این سفر الهی هست یا نه، با توجه به پاكی مال (خمس و زكات)، گرسنه و محتاج نبودن همسایه و اقوام و خویشاوندان و … دارد. بنابراین می توان با اولویت دادن به رفع حاجتی از حاجتمندان و یا دستگیری از یتیم و ابراز مهر و مهربانی، ما نیز همراه و همسفر معنوی با حجاج بیت ا… الحرام شویم و از ثمره و ثواب این سفر بزرگ الهی بهره مند شویم.
انسان به سبب این كه فراموش كار آفریده شده، خداوند برای زنده نگه داشتن یاد مرگ در دل هر فردی، توصیه های اكیدی بر یاد كردن اموات و حاضر شدن در قبرستان ها داشته است. یكی از قصورات انسان ها این است كه با مرگ غریبه هستند، در حالی كه مرگ مشیت الهی بر هر انسانی است. نوع جان دادن در لحظه مرگ خود بیانگر اعمالی است كه فرد داراست؛ اما مهم تر از هر چیز بیمه كردن روزهای عمر با اعمال نیك و صالح است تا با اطمینان مسیر زندگی و بندگی را بپیماییم. با بیمه كردن عمر نه تنها از فشار قبر و شب اول قبر هراسناك نیستیم بلكه می توانیم به استقبال مرگ برای رویت ماه ولایت برویم. با مرگ باید آشنا شد و برای رفتن و رسیدن به یار باید مهیا و آماده بود.
ما باید قدری در نوع رفتار، برخورد و نوع عملكردمان حساسیت و دقت نظر داشته باشیم تا هم خودمان و هم دیگران را به آرامش برسانیم. به یاد داشته باشیم وقتی ادعای رهروی می كنیم باید اخلاق، رفتار و عملكردمان هم مولایی باشد. باید بدانیم در چه زمانی چه حرفی را و به چه صورت بزنیم. باید موقعیت و حالت مخاطبمان را مدنظر قرار دهیم و لب به سخن باز كنیم.
فقط دعا كردن كافی نیست، ائمه و معصومین (س) پا به عرصه دنیا نهادند تا راهنما، بیم دهنده و بشارت دهنده ی ما باشند. اگر میزان را سیره ائمه قرار دهیم مطمئنا رشد چشم گیری در اخلاقیات، عملكرد و اجرایی كردن مسئولیت هایمان خواهیم داشت. واقعه كربلا اتفاق افتاد تا ما برای هر لحظه و هر روزمان دارای الگو و اُسوه باشیم. با عشق و عمل هر روز می توان در كربلا و خرابه های شام بود و همراه و هم نفس با خوبان عالم شد.
بسیارند نویسندگان و شاعرانی كه متن ها، مقالات و اشعار زیبا و خارق العاده ای خلق می كنند، اما عامل بر آن نیستند و به نوشته های خود رنگ عینیت نمی دهند.
وقتی به عنوان رهرو مولا هنوز بر زبان و بر خشم خود كنترل نداریم، وقتی هنوز به جای ناز خریدن از معشوق برای معشوق ناز می كنیم و نمی توانیم كمی گذشت و بخشش داشته باشیم، چگونه مُدعی عشق حسین هستیم و خود را هم ركاب و هم كاروان با این بزرگواران می دانیم.
عشق داشتن و عشق ورزیدن، ما به اِزاء ندارد. اگر لطف و محبتی به خاطر خدا انجام پذیرد قطعاً در نامه عمل فرد ثبت خواهد شد، بنابراین نباید منتظر بازگشت محبت بود .چرا كه نتیجه هر عمل خوب یا بدی ابتدا در خود شخص منعكس و سپس به دیگران خواهد رسید. در انجام كارهای خوب و شایسته نه تنها نباید طلبكارانه برخود كرد بلكه باید شاكر خداوند بود كه فرصت عشق ورزیدن و مهربانی و گذشت را برای ما فراهم كرد تا توشه ای پُرتر و اعمالی نیكوتر داشته باشیم.
خدایی كه همه چیز در یَد قدرت اوست و به كمتر از آنی قادر است تا جهان و جهانیان را كُن فیَكون كند، قطعاً قادر خواهد بود تا خود مستقیماً نیاز نیازمند و درد دردمند را دوا كند اما اگر ما را برمی گزیند تا گذشت كنیم، مهر ورزیم و عامل به خوش رفتاری باشیم، در واقع بستر رشد و شكوفایی و بالندگی را برای بنده خویش فراهم می كند.
وقتی فرشته مرگ مأموریت پیدا می كند تا بر بنده ای فرود آید و او را به جایگاه ابدی خویش ببرد، دیگر فرقی نمی كند كه چه كسی باشد. مرگ نقطه عطفی است كه ما را متوجه خواهد كرد كه به چه میزان اعمال ما می تواند یاری دهنده و یا سقوط دهنده باشد، بنابراین برای هر موقعیت و شرایطی كه خداوند عنایت فرموده تا در آن به نیكی بپردازیم شاكر باشیم كه خداوند ارحم الراحمین است.
مسافرت معنوی كه پیش رو گذاشتیم، مسافرتی بود برای خدمت به خلق در راستای عزاداری آقا اباعبدا… (ع)، مسافرتی برای انسجام و اتحاد و مسئولیت پذیری بالاتر، مسافرت برای گذشت و همبستگی بیشتر است.
بارها گفتیم، اگر فردی را حتی یك بار در حال نماز و یا محیا شدن برای نماز دیدیم، جایز نیستیم تا هیچ گاه او را بی نماز بنامیم. دقت داشته باشیم در اخلاقیاتمان نیز این مسئله صادق است. ما نمی توانیم برخوردهای شخصی خود را در سفر معنوی و مجمع الهی كه هدف رهروی ماست دخیل كنیم. در مرام مولا نیست برخورد ناپسند رهرویی را در مجمعی الهی با بدی پاسخ دهیم چرا كه مرام مولای كریم ماست كه درپس هر بدی، احسان و نیكی كنیم و بدی را با بدی پاسخ نگوییم.
تا زمانی كه در یك جمع و هم بستگی الهی قرار داریم هیچ مزیتی بر دیگری نداریم، چرا كه تنها خداوند از دل های تك تك ما با خبر است. باید از منیت ها فاصله گرفت تا به یار نزدیك شد. در جمع خانوادگی ما پرداختن به من و منیت ها و دائماً گِله و شِكوه سر دادن برازنده نیست. یك رهرو باید خویشتن دار، صبور، مهربان و باگذشت باشد. ما باید یاد بگیریم كه شادی و لذت معنویمان را همانند غم های معنوی با یكدیگر تقسیم كنیم.
از كودكی احترام به بزرگترها را آموختیم و از ابتدای ورود راه و مرام احترام به پیشكسوت ها و احترام به پیشرفت راهیان راه. حُرمت عمل نیك باید نگه داشته شود تا پیشرفت شكل گیرد و انسان ها تشویق به ترقی شوند.
در راه و مرام مولا، اما و چرا جایی ندارد، بین رهروان مولا (اعضای خانواده معنوی) باید وظایف و مسئولیت ها به قدری صحیح و دقیق و منسجم صورت پذیرد كه رهروان دلتنگ دیدار و بوییدن یكدیگر شوند. اگر معشوق و یار را باور داشته باشیم ممكن نیست از دنیا و نیازهای دنیا با او سخن بگوییم چرا كه بارها گفتیم و شنیدیم كه معشوق به احوال عاشق ناظر است.
خودمان را برای دنیا كوچك نكنیم و از عزت خود نزد معشوق كم نكنیم. خدای رزاقی كه روزی خود را بر گبر و كافر نیز عرضه داشت چگونه ممكن است رزق و روزی را بر ما عنایت نكند. مرور كردن زندگی ائمه به روشنی بیان می كند كه معصومین (س) علیرغم جایگاه خاص خویش هیچ گاه از سعی و تلاش در جهت تأمین معاش و كمك و یاری رسانی به دیگران ذره ای كوتاهی نكردند.
دینداری و رهروی، انزوا گزیدن و گریستن نیست. خدای ارحم الراحمین و رزاق دوست ندارد تا بنده اش محتاج بر خلق باشد و دست گدایی به سوی خلق دراز كند. تنبلی نزد خداوند بسیار ناپسند و گناه محسوب می شود. همیشه نیت در هر عملی مهم بوده و هست، اما این كه نیت كنیم تا خداوند همراه با حركت ما بركتش را شامل حالمون كند، از جمله نیات و اعمال صحیح نزد خدای یكتاست.
هرگاه به تفاوت های مالی بین خود و انسان های دیگر رسیدیم و به این واسطه حس ناكامی در ما شكل گرفت، می توانیم با رفتن به گورستان ها یاد مرگ و یكسان شدن انسان ها در هنگام مرگ را برای خود یاددآوری كنیم و این مسئله را سنگ محكی برای خود قرار دهیم كه تا چه اندازه می توانیم خود را همراه و پیرو راستین حضرت زینب (س) بدانیم.
چنان چه تك تك ما مسیر بندگیمان را صحیح بپیماییم، هیچ گاه مجالی برای دشمنان دین پیدا نخواهد شد تا بتوانند در پوشش دین، سخت به تخریب شیعه بزنند. در دوره ای زندگی می كنیم كه شیعه به شدت در خطر قرار گرفته است. وظیفه ماست تا با گفتار، رفتار و پندار صحیح، شیعه ای قدرتمند در مسیر مولا (ع) باشیم تا از نفوذ (فرهنگی) دشمن جلوگیری به عمل بیاوریم. تك تك رهروان معجزه راه هستند، هر تغییری در راه مولا (ع)، به خاطر خدا عین اعجاز است.
خداوند هر مسئولیتی كه بر عهده ما قرار می دهد، كلید و راه آن را نیز در اختیار ما قرار می دهد. جمع ما بنا بر حكمت الهی است كه در این مكان گرد آمده و از نعمت مولا و فرزند بزرگوار ایشان متنعم شده است. مبنای مهم جمع عاشقانه ما كیفیت است نه كمیت كه اگر كمیت اساس عشق ورزی بود، تعداد بی شماری خواهان شنیدن این سخنان الهی هستند. حواله عاشقی از سوی خدا و مولا برای تك تك ما صادر شده است تا از عشق بشنویم، ممارست كنیم و مشق ها را عشق كنیم. عین قدرنشناسی است كه موهبت وسیع خداوند را نادیده بگیریم و به گِله و شِكوه و شكایت بپردازیم.
هرچند به عنوان عاشق انتخاب شدیم اما باید به یاد داشته باشیم كه معصوم نیستیم و به حُكم انسان بودنمان جایزالخطا هستیم. همه ما دچار اشتباه می شویم، اما این كه چه قدر در برابر اشتباه یكدیگر صبر كنیم مهم است. رهرو باید با كینه و انتقام جویی بیگانه باشد، حتی فكر كردن به كینه نیز برای رهرو گناه محسوب می شود.
دل مهربان و پر عشق، تنها راه وصل به حضرت زینب (س) و شناخت حاصل كردن از عشق است. عظمت عشق است كه آقا ابالفضل (ع) را تا بالاترین حد ایثار و فداكاری پیش می برد. قبل و بعد از شهادت آقا اباالفضل (ع) تماماً درس است. رهرو باید به قدری در درون خویش ممارست داشته باشد و به قدری نهاد وجودش را رشد داده باشد كه بتواند با چشم دل به زیارت این بزرگواران نائل شود.
خانم حضرت زهرا (س) خریدار اشك هایی است كه بر آقا امام حسین (ع) و خاندان بزرگوارش ریخته شود. در هر مكانی كه نامی از حسین (ع) ، آل حسین و اصحاب حسین برده شود، محال است كه مادرشان حضرت زهرا (س) در آن مكان حاضر نباشند.
انجام شعائر دینی وظیفه رهرو مولا است. فراموش نكنیم كه وظیفه رهرویی نباید خللی بر سایر وظایف و مسئولیت های ما وارد كند. همین طور وظایف و مسئولیت ها نیز نباید خللی در وظیفه رهروی ما ایجاد كند، بنابراین هر وظیفه ای نیاز به زمان بندی و برنامه ریزی دارد. عزاداری بر آقا امام حسین (ع) باید عزاداری توأم با درك، شعور و شناخت باشد. چنان چه حضرت زینب (س) عهده دار این مصائب نمی شدند، چگونه ما می توانستیم در مسائلمان طاقت داشته باشیم و شفیع پیدا كنیم.
داناترین و هشیارترین وكیل روز محشر آقا حضرت علی اصغر (ع) هستند، در روز محشر آقا علی اصغر (ع) ابتدا قاتل خویش را نشان می دهند و سایر شهدا سرهای بریده بر دست، شفاعت می كنند. جز آقا اباالفضل (ع) كه دستان مباركشان را در راه معشوق و معبود خویش تقدیم كردند. عزاداری توأم با شعور داشته باشیم تا مشمول شفاعت باب الحوائج آقا علی اصغر (ع) شویم.
مراقبت از زبان از جمله وظایف مهم رهرو مولا است. وای بر زبانی كه باعث شكستن دلی شود و وای از آهی كه از نهاد دل شكسته برآید. دنیای فانی با هر كم و كاستی و فشار و سختی در حال گذر است و آن چه باقیست و مهم، زندگی جاوید ما است. تمنا باید از زندگی رهرو حذف شود حتی اگر تمنا، تمنای بهشت باشد، تمنا در واقع همان نفس انسان است. رهرو فقط و فقط برای رضای معشوق است كه نفس می كشد، حركت می كند و در نهایت زندگی می كند. راه توبه و بازگشت همیشه باز است، فرصت ها را از دست ندهیم چرا كه ما انسانیم و از لحظه بعدی خود بی خبر.
انسانیم و صاحب احساسات. آقا امام حسین (ع) نیز دارای احساس بودند و زمانی كه حضرت عباس (ع) از اسب به زمین افتادند، اوج احساس آقا اباعبدا… (ع) بود كه حس عشق بر برادر تا بوسیدن لبان تشنه و خشك آقا ابالفضل (ع) را به نمایش گذاشتند. به حكم انسان بودن می توانیم به بروز احساساتمان بپردازیم اما به حكم رهرو بودن و انسانیت نباید تسلیم احساساتمان باشیم. احساسات و ابراز آن ها باید در جهت صحیح صورت گیرد.
در دشت سوزان كربلا، آقا امام حسین (ع) به عنوان پدر، خانم حضرت رباب (س) به عنوان مادر، آقا ابالفضل (ع) به عنوان ساقی آب برای كودكان خیمه و حضرت زینب (س) در خرابات شام، همگی دارای احساس و عاطفه بودند اما تكلیف و اجرای امر الهی بر هر احساس و عاطفه ای والاتر بود.
نعمت های الهی برای رهروی مولا نه تنها نباید وسیله فخر فروشی و مباهات باشد بلكه باید وسیله ای برای رشد و رسیدن به تكامل او باشد. برای رهروی مولا هر چه عشق بالاتر و به درگاه ایزد یكتا نزدیك تر و مقرب تر، مسئولیت پذیری بیشتر است. رهرو مولا باید الگو باشد و زمینه بروز پیدا كند. برای كسب رضایت خدا و مولا (ع) تا اربعین آقا امام حسین (ع) فرصت باقی است. شأن انسانیت می تواند هر انسانی به بالاترین رضایت ها برساند. والسلام…