بسم ا… الرحمن الرحیم
در تمامی كتب انبیای الهی از سفر و هجرت به عنوان كلید برای كسب تجربه، ساخته شدن و در صراط مستقیم قرار گرفتن یاد شده است. آقا رسول ا… (ص)، خود آغازگر هجرت بودند. در واقعه كربلا، هجرت آقا امام حسین (ع) از حجاز تا نینوا سراسر درس، وفاداری و تعهد بود. در گذشته از جمله مسائلی كه سبب ترغیب مردم به جهاد می شد، مسئله به دست آوردن غنائم بود. كسب غنائم در هر جنگی بنا به اعتقادات، موقعیت و شرایط متفاوت است، همان طور كه كسب غنائم در اسلام در مقایسه با مغول بسیار متفاوت بود.
در جریان فتح مكه علیرغم این كه ابوسفیان در ردیف دشمنان اسلام بود اما خانه و خانواده او در امنیت در شهر مكه زندگی می كردند. در هجرت آقا امام حسین (ع) از مكه به نینوا نیز انسان های بسیاری در طلب كسب غنائم با امام همراه شدند و به قافله سالار عشق پیوستند؛ اما از آن جایی كه داشتن علم لدنی از جمله خصوصیت امام است و آقا امام حسین (ع) از نیات این افراد آگاه بودند، هدف از این سفر معنوی را بیان كردند و فرمودند كه نهایت آن چه شامل حال سربازان سپاه اسلام خواهد شد، شهادت و اسارت است و در جنگ پیش رو هیچ بهره دنیوی وجود نخواهد داشت.
در كتاب كنزالعمال اهل تَسنُن ، به روشنی مسئله باب الحوائج آقا علی اصغر (ع) بیان شده است. بدین گونه كه پیامبر خدا آقا رسول ا… (ص) قبل از ازدواج آقا امام حسین (ع) در منبر بر خون مظلوم فرزند آقا امام حسین (ع) قسم یاد می كنند و ایشان را باب الحوائج می نامند. این قسم آقا رسول ا… (ص) خود، آگاهی روشن بر عهد و پیمان از پیش تعیین شده عاشقی در كربلا است.
امام حسین (ع) در شب عاشورا بر تعداد یارانی كه در دل تاریكی، رفتن را بر ماندن ترجیح دادند نیز علم و آگاهی داشتند و می دانستند كه در این جنگ همه داشته هایشان را باید در طَبَق اخلاص تقدیم یار كنند و به این ترتیب بود كه از سپاه بنی هاشم، ابتدا آقا علی اكبر (ع) فرزند امام حسین (ع)، وارد میدان شد و پس از او شریك آقا امام حسین (ع)، خانم زینب (س) در این واقعه عظیم رسم شراكت بر پا كرد و دو فرزندش را پیشكش راه برادر و امام خویش كرد. خانم حضرت زینب (س) درس شراكت را به زیبایی تمام به جهان و جهانیان می آموزند و پس از تقدیم فرزندانشان هیچ گاه نامی از آنان به زبان نمی آورند. در سویی دیگر خانم ام البنین (س) به عنوان شیر زنی والامقام، زیبایی عشق را تجلی می بخشند و آن زمانی است كه بشیر برای خانم ام البنین (س) خبر آمدن اُسرا را به مدینه می آورد، بدون در نظر گرفتن فرزندان خود، تنها در مورد آقا امام حسین (ع) سوال می كنند و وقتی متوجه شهادت ایشان می شوند، می فرمایند در عدم حضور آقا امام حسین (ع)، فرزندانم را نیز نمی خواهم؛ فرزندان من فدای مولا و سرورشان آقا امام حسین (ع) بودند. چنان چه هر یك ازما خارج از تعصب به كسب شناخت از حقیقت كربلا بپردازیم و این حقیقت را به صورت عامه پسند در اختیار سایر انسان ها قرار دهیم می توانیم از بسیاری از توطئه ها و سوء استفاده های دشمنان جلوگیری كنیم.
هر سفری هر چند تفریحی و سرگرم كننده، پیامدهای خاص خود را داراست. در سفرهای گروهی، تكالیف، متفاوت و جامع ترند و هماهنگی و هم بستگی بیشتر افراد را می طلبد. سفر در هر قالبی كه شكل پذیرد، چه به صورت فیزیكی و چه به صورت فكری و اندیشه ای (سفر به درون) و یا سفر تحقیقاتی و علمی، نیاز به مدیریت، برنامه ریزی و نظم و نظام دارد. بهره ای كه هر سفر می تواند شامل حال انسان كند در نظم و رعایت قوانین سفر است.
محصول هر سفر كردن صرفاً تغییر مكان دادن از جایی به جای دیگر نیست. قرار گرفتن در محفل هر پنج شنبه خود نوعی از سفر محسوب می شود. تصمیم گیری و عملی نمودن تصمیم نیز نوعی دیگر از سفر است. بعد از هر سفر لازم است تا انسان به بررسی و تحلیل سفر و میزان اندوخته های خود بپردازد تا از آسیب ها و ضررهای حاصل از نقاط ضعف خود در سفرهای آینده ایمن باشد.
نیاز مستمر به سفر درونی از جایی دارای اهمیت فراوانی است كه نقاط ضعف و قوت انسان در گذر زمان ثابت نخواهد ماند و تغییر خواهد كرد، طوری كه ممكن است نقطه قوت دیروز، نقطه ضعف امروز ما را شكل دهد. همیشه انسان ها از نقاط ضعف خود دچار آسیب می شوند و لطمه می خوردند. نقاط ضعف، عدم اعتماد به نفس را در انسان به وجود می آورد و عدم اعتماد به نفس دلیل بسیاری از لغزش ها و شكست ها خواهد بود. بسیاری از انسان های فرهیخته و مهربان به علت عدم اعتماد به نفس، خود را در خط سیر شكست و ناكامی ها قرار می دهند.
هیچ یك از ما انسان ها به تنهایی كامل نیستیم، به همین سبب است كه پرداختن به تجربیات یكدیگر می تواند ما را در امر خودسازی توانمندتر كند. در سفرهای اجتماعی و گروهی، افراد باید نقاط مشترك خود را به یكدیگر نزدیك كنند تا سفر پربارتری را در پیش داشته باشند.
خداوند در كلام نورانی خود فرموده است، هر كس با تقواتر است نزد من گرامی تر است. بلال حبشی به عنوان نزدیك ترین صحابه پیامبر (ص)، برده ای سیاه پوست بود كه به سبب تقوا و پرهیزكاری در زمره ی یاران رسول خدا (ص) قرار گرفته بود.
در سفرهای عرفانی و معنوی، باید به شدت از هر گونه غرور و منیت و جلوه نمایی دوری جست. آغاز سفر آقا امام حسین (ع) از مكه و در میان مناسك حج بود؛ حجی كه شروع مناسكش احرام بستن به منظور یكرنگی و یكسانی بین بندگان خداوند است. كربلا تماماً حج بود و مناسك حج. مناسك كربلا نیز از یكرنگ شدن و سیاه پوش شدن خُرد و كلان آغاز می شود و رنگ عزا به خود می گیرد. محرم فرصت كسب معرفت از عاشورائیان بدون هیچ منیتی است.
همیشه گفتیم و شنیدیم كه بالاترین عبادت، خدمت به خلق خدا است و بالاترین خدمت، خدمت به عزاداران آقا اباعبدا… (ع) است. داستان زُراره به عنوان یك عاشق اهل بیت به خوبی بیانگر این حقیقت است كه برگزیدن و هم نوایی با عشق تا چه میزان انسان را تحت حمایت خود قرار می دهد و معشوق چطور در مقابل عاشق راستین خود ناجی و نصرت بخش خواهد بود. هیچ مجلس و محفلی نیست كه نام آقا امام حسین (ع)، حضرت عباس (ع) و سایر بزرگواران و كربلاییان در آن بر زبان جاری شود و خانوم حضرت زهرا (س) در آن مجلس حاضر نباشند.
جایز و برازنده رهروی مولا نیست در مكانی كه شایسته ترین بنده ی خدا، دلیل آفرینش جهان و جهانیان و معرفه پنج تن آل عبا در آن حاضرند به منیت و فخر فروشی بپردازد. سفر به درون در بسیاری موارد می تواند بنیان گذار تواضع و افتادگی و از بین برنده كبر و غرور باشد. لازمه عارف شدن، شناخت از خود و شكستن در خود است.
یكی از رسوم گذشتگان ما برای همدردی با خاندان آقا ابا عبدا… (ع) این بوده كه در روز عاشورا از پختن غذا اجتناب می كردند و تنها از سفره ی احسان آقا ابا عبدا… (ع) متنعم می شدند؛ و این درسی است تا ما نیز در این ایام خود و فرزندانمان را همگون با مشقت ها و سختی های این بزرگواران قرار دهیم. نگاه آقا امام حسین (ع) تنها به قلب و دل عزادار است. با خاندان رسول ا… (ص) عشق بازی كردن یعنی شرافت و شخصیت پیدا كردن. لحظه به لحظه زندگی اهل بیت نجات دهنده پیروان و عاشقان این بزرگواران است. من و منیت یعنی نابودی. بسیار بودند و هستند انسان های صاحب مقام كه در ایام عزای آقا امام حسین (ع) خود را خادم و غلام عزاداران حسینی قرار می دهند و به سبب این تواضع و فروتنی، شرافت و عزت كسب می كنند.
اصل سفر، كوچ كردن از دیار فانی به دیار باقی است. سفری كه شامل حال همه ی افراد خواهد شد و هیچ انسانی در این قاعده ی الهی مستثنی نیست و نخواهد بود. همان طور كه مرگ در كام امام حسین (ع) و آقا ابالفضل (ع) و اصحابشان شیرین بود، آنان نیز خود به استفبال مرگ رفتند.
مادر گیتی هرگز همانند ابالفضل (ع) نخواهد آورد. هنگامی كه آقا ابا عبدا… (ع) از ایشان خواستند تا از سپاه دشمن تعداد كم تری را به درك واصل كنند، تا دشمن در اسارت عرصه را بر زنان و كودكان سخت نكند، گونه های آقا ابالفضل (ع) از شدت تعصب و غیرت سرخ می شود؛ ابالفضل (ع) با وجود دستان بریده، جسم تیر خورده، برای عرض ادب و ارادت به پیشگاه برادر، به حال سجده از اسب بر زمین می افتند و تنها به یك سوال بسنده می كنند كه برادر از من راضی هستید؟ و این گونه حضرت عباس (ع)، والا مقام ترین شهید كربلا می شوند. والسلام…