یادکردن اموات، عظمت حضرت زهرا(س)، تراز سالیانه اعمال

بسم ا… الرحمن الرحیم

به نام خدایی كه در كمتر از آنی و اشاره ای قادر است كه دنیایی را كُن فَیَكون كند. در دین و آئین ما شب جمعه دارای فضایل، اعمال و رفتاری خارج از تكلیف و اعمال روزمرگی مان است؛ اعمالی كه پرداختن به آن به ما فرصت دور شدن از هیاهوی دنیا و نزدیكی به لذت های معنوی و الهی را سبب می شود.

خدای ما، خدایی مهربان و عظیم است. خدایی كه وقتی انتظار بنده را برای ملاقات و صحبت با خود می بیند، روی به سوی او می كند و فرصتِ هم صحبتی و ابراز نیازمندی را برای بنده ی خطا كار در نظر می گیرد،‌ هر چند این صدا كردن ها و انتظار كشیدن ها در جهت رفع نیازهای دنیویی صورت گیرد، باز هم خداوند بنده ی خویش را مورد كرم و لطف خود قرار می دهد و در عین حال شرایط امیدوار بودن به رحمت الهی را فراهم می كند؛ در سطحی والاتر خوشا بر آنانی كه خدا را تنها به خاطر خدا بندگی می كنند. چنانچه در طی سال از هم صحبتی با خداوند رحمان غافل بودیم، می توانیم از فرصت های باقی مانده در جهت عشق بازی با معبود یگانه بهره ببریم و فرصت های پیش رو را غنیمت بدانیم و انتظار فرج را به سوی راز و نیاز با خدای یكتا جهت دهیم.

شب جمعه، شب یاد كرن از اموات و در گذشتگان است، شبی كه اموات در انتظار یادكردن ها از سوی بازماندگان خود هستند، شبی كه خیرات و احسان های ما، اگر چه كوچك، می تواند ( در حد ریختن غذا برای پرندگان و یا غذای آن شب را به نیت خیرات پختن ) روح تشنه درگذشتگان ما را سیراب كند. یادكردن از اموات را می توانیم به دیگران نیز یادآوری كنیم تا جمع وسیع تری از اموات مشمول رحمت و غفران الهی قرار گیرند.

بارها گفتیم، اگر امروز از گذشتگان خود یاد كنیم، ‌فردا آیندگانِ ما نیز از ما یاد خواهند كرد و این عین عدالت الهی است. عدالت خداوند همیشه جاری بوده و هست، در یوم قیامت نیز اعمال ما با عدالت خداوند مورد بررسی و حسابرسی قرار می گیرد.

همیشه گفتیم و شنیدیم، آنچه برای هر انسانی باقی و ماندگار است، نام نیكی است كه از مهربانی ها، مردم داری ها و بندگی كردن ها شامل حال انسان می شود. در لحظه مرگ و سفر به سوی زندگی ابدی، هیچ تفاوتی بین انسان صاحب قدرت و ثروت، و انسان فقیر و گرسنه و درمانده وجود ندارد اِلّا اعمال و رفتاری كه هر یك از پیش به نزد خدا فرستادند.

ممكن نیست امامان معصوم، مهربان و كریم ما، شیعیان و محبان خود را در لحظه جدا شدن روح از بدن و لحظه هولناك شب اول قبر تنها بگذارند. غرق سیمای پر نور و پر بركت این بزرگواران شدن در لحظه احتضار بی شك سختی و سنگینی این لحظه را برای فرد مُتِوَفی به آسانی، راحتی و زیبایی مبدل می كند و این امكان پذیر نیست مگر با اعمالی نیك و پسندیده و مورد رضای معصومین (س).

باز هم عدالت الهی است كه اگر انسانی در سنین جوانی یا نوجوانی راهی دیار باقی می شود، خداوند فرصت زندگی در این دنیا را ذخیره و توشه ی او برای آخرت قرار می دهد. حكمت خداوندی است كه عمر كوتاه را برای برخی از بندگان خویش مُقَدر كرده تا زندگی در این دنیا برای آن ها برابر انبوه معصیت ها و تباه شدن ها نباشد و از سوی دیگر برای بازماندگان و مصیبت دیدگان برابر با وفور بخشش، رحمت، عنایت و صبری عمیق و عظیم است.

مادر در هر نوع و شكل خود و با هر دین، مذهب و بینشی مادر است و دارای مهر مادری. از جمله امتیازات والای خانم حضرت زینب (س) در ایثارگری و اُسوه قرار گرفتن همین بود كه ایشان علیرغم این كه مادر دو شهید دشت كربلا بودند، بازهم به خوبی مأموریت الهی خود را به انجام رساندند. اینجاست كه اگر ما نیز در مصیبتی صبر و عملی صحیح داشتیم، در زمره ی پیروان و عاشقان خانم زینب (س) قرار می گیریم و از پاداش و اجر الهی متنعم می شویم. در چنین شرایطی برای مادر و یا افراد مصیبت دیده هیچ منع شرعی و عرفی وجود ندارد كه به گریه كردن بپردازند، اما نكته حائز اهمیت، شاكر بودن و راضی بودن به رضای الهی و درخواست صبر كردن از خداوند بلند مرتبه است. صبر داشتن در زبان و عمل، و قلباً شاكر بودن و تسبیح و ذكر الهی گفتن، از جمله صفات برگزیده و پسندیده نزد خداوند برای انسان مصیبت دیده است.

گاهی نیز می توان برای رسیدن به آرامشِ دوباره به الگوهای عملی در سیره و زندگی ائمه پناه برد. آقا حضرت قاسم (ع) فرزند امام حسن (ع) كه در آستانه دامادی بودند و آقا علی اكبر (ع) فرزند آقا امام حسین (ع) نیز از جمله الگوهایی بودند كه در جامعه عرب آن روزها از چشیدن طعم شیرین و خوش ازدواج و زندگی در این دنیا چشم پوشیدند و در اوج جوانی در دشت خون عازم عشق بازی با معبود شده و جام گوارای شهادت را نوشیدند.

و خوشا به سعادت كسانی كه درد مصیبت خود را با یاد عزیزان والا مقام عاشورایی تسلی می دهند و از یاد خدا غافل نمی شوند. به یاد داشته باشیم، ایمان و قرب افراد مصیبت دیده بی شك، ثمرات بالا و جاویدی را برای مُتِوفی خواهد داشت.

در بحث مُعَرفه بیان كردیم كه حضرت زهرا (س) از نور عظمت خداوند خلق شده اند و خلقتی متفاوت و غیر قابل قیاس با سایر مخلوقات الهی دارند و باز اشاره كردیم كه در زمان معرفی پنج تن آل عبا به حضرت آدم (ع) همگی منسوب به حضرت زهرا (س) معرفی شدند. (حضرت محمد (ص) پدر حضرت زهرا (س)، حضرت علی (ع) همسر حضرت زهرا (س)،‌ حسنین (ع) فرزندان حضرت زهرا (س) و نهایتاً وجود با بركت و نازنین خود خانم حضرت زهرا (س)) و خدای كریم دو هزار سال قبل از خلقت بشر وعده ی شفاعت حضرت زهرا (س)  را دادند. در یوم قیامت با وجود آمد و رفت همه پیامبران الهی و تمامی پیامبر آزاری ها و كُشت و كشتارها، اولین محاكمه برای حضرت محسن (ع)، شهید شده در بطن حضرت زهرا (س) دایر می شود؛ و اولین كسی كه وارد بهشت می شود حضرت زهرا (س) و در پشت ایشان حسنین (ع)، در سوی چپ و راست ایشان حضرت جبرائیل (س) و میكائیل (س) و مولا علی (ع) در حالی كه ناقه در دست دارند باز هم ابتدا وارد بهشت می شوند. در آنجاست كه خداوند از حضرت زهرا (س) سوال می كنند كه چه چیزی از من می خواهی؟ خانم حضرت زهرا (س) می فرمایند: خدایا تو را می خواهم. باز سوال می شود كه از من چه چیزی می خواهی؟ حضرت (س) می فرمایند: شفاعت و بخشش شیعیان و محبان خاندانشان را می خواهند. صبر در مصیبت، شاكر بودن در تمامی شرایط و مراحل زندگی و متزلزل نبودن و استوار بودن از شاخه های ایمان حُب آل ا… است.

اكنون كه ادعای رهرویی می كنیم و راه این عزیزان را برگزیدیم باید روز به روز به این عشق بیافزاییم و عاشقانه پیش رویم. در نگریستن به بندگی حضرت زهرا (س) نباید به عمر كوتاه ایشان توجه كرد، چرا كه نور و عظمت پروردگار از محدوده سن و سال و زمان خارج است و آنچه قابل تأمل است بركت، درس ها و ثمرات بی پایان نهفته در  این عمر كوتاه دنیویی است.

فرمایش خانم حضرت زهرا (س) بود كه شبانه او را غسل داده و در جای ناشناخته ای دفن كنند چرا كه حضرت به منزله ی آفتاب عالم تابی بودند كه هر چشمی، قادر نبوده تا در نور عظمت ایشان خیره شود. در توصیف عظمت حضرت زهرا (س) همین بس كه در هنگامه ورود خانم حضرت زهرا (س) به صحرای محشر كه آدمیان از انبیا و اولیا تا سایر انسان ها وجود دارند فرمان صادر می شود كه چشم ها بسته و سرها به پایین افكنده شود. اوج عظمت، اوج مهربانی را تنها می توان در دلیل خلقت آدمیان، حضرت زهرا (س) یافت.

حُب این بزرگواران بالاترین نعمت و تأمین كننده ی آرامش در هر دو سراست. اعمال درست و نیك هر انسانی علاوه بر این كه برای او حُرمت و احترام را به وجود می آورد، موجب افتخار آفرینی و افتخار كردن نیز می شود.

انتخاب احادیث، متن ها، تذكرها و یادآوری ها هر قدر هم در نظر ما كوچك باشند، نزد خداوند از پاداش بیشماری برخوردار خواهد بود، پس از اعمال زیبا و خداپسند هر قدر هم كوچك، غافل نباشیم كه ممكن است همین عمل كوچك، انقلاب های درونی بزرگی را به بار بیاورد. عمل های زیبا و اُخروی كه در جمع خانوادگی ما انجام می شود، حاصل عنایت خاص بزرگان و همكاری و همراهی بسیاری از اعضای زحمت كش خانواده معنوی ماست. بی تردید معصومین (س) با همه كرامت خود بر این اعمال و زحمت ها نظر و عنایت ویژه و خاصی خواهند داشت و هیچ گاه شیعیان و عاشقان خود را منتظر نمی گذارند.

یادمان باشد، خداوند بر اساس بزرگی، فضل و كرم خودش اعمال ما را ثبت می كند نه بر اساس ظرفیت ما بندگان. در آنالیز كردن و پرداختن به خود، ذكر روز خاص مهم نیست، مهم پرداختن و سفر به درون و كند و كاوهای درونی است. قبل از رسیدن بهار و تحول طبیعت، خوب است و گاهی لازم است تا ما نیز به تحول درون و آمادگی برسیم تا همزمان با فرا رسیدن طراوات و سرسبزی ما نیز به نشاط درونی برسیم. آمادگی برای فصل جدید نیازمند پیچیدگی در اذكار و عبادات ما نیست، ما باید بدانیم در چه زمانی،‌ چه درخواستی را از پیشگاه الهی داشته باشیم و چگونه به دعا بپردازیم؟

اولین گام در كسب آمادگی مغزی و قلبی ما با سادگی و صداقت صحبت كردن با خدا، مولا، ائمه و پرداختن به اذكار و دعاهای ساده است. در دروس مشق عشقی اشاره شد كه خداوند بر احوال ما حاضر و ناظر است و مولا و معصومین (س) از علم لدنی برخوردارند. از سویی دیگر نیز به رابطه ی بین عاشق و معشوق و آگاه بودن معشوق بر احوالات عاشق نیز سخن گفتیم.

در اینجا این سوال پیش می آید كه علیرغم رابطه عاشق و معشوقی و آگاهی گفته شده، دیگر نیازی نیست تا ما به سخن گفتن با این بزرگواران و دعا كردن بپردازیم؟ در پاسخ باید گفت این مسأله در مورد مسائل مادی و دنیویی صدق می كند ولی در بحث عاشق و عشق ورزی لازم است تا به تبادل عشق،‌ بیان عشق بپردازیم. ابراز عشق و بر زبان جاری كردن عشق،‌ در واقع نوعی درخواست كردن، پذیرفتن و یا نپذیرفتن هاست. در چنین شرایطی اگر به درجه ای از قرب و خلوص رسیدیم كه بتوانیم در عبادات كلی خواسته های معنوی و الهی خود را مطرح كنیم و از دنیا و خواهش های دنیویی عبور كرده و در هیچ وضعیتی به تزلزل نرسیم و بین خود و خدا فاصله ایجاد نكنیم یعنی به مقام عشق رسیدیم و نام عاشق گرفتیم. در چنین عشقی،‌ فاصله و حجاب ها بین عاشق و معشوق برداشته می شود.

در مددگیری و انس گرفتن با كلام وحی نیز زمانی كه حجاب ها برداشته می شود، می توانیم نورهای برگرفته از آیات را مشاهده كنیم و از هدایت و اشارات و صحبت آن ها بهره های عظیم ببریم. نور تجلی پروردگار و نماد از عظمت و صفات والای خداوندی است. بی تردید هر قدر ضریب عشق بیشتری داشته باشیم از قدرت تشخیص و گیرندگی بیشتری برخوردار خواهیم بود. قدرت تشخیص انسان نیز به سبب پرداختن به درون و شناخت حاصل كردن از خویشتن خویش است كه تقویت شده و به یاری انسان در پیمودن راه كمال می پردازد؛ صرف دانستن و اطلاع داشتن از مسائل خود شناسی ما را به خود شناسی نمی رساند. شناخت حاصل كردن از خود مستلزم پرداخت جز به جز به خود است.

عدل رهرویی یكی از اركان رهرویی و از طیف های بالای رهرویی است و در صورتی كه فردی وارد بر این مقام و مرتبه شود ممكن است در امتحاناتی واقع شود كه علاوه بر خودشكستن برای خود نیز حكمی صادر كند كه ضررهای دنیویی را شامل حال او نماید. گاهی ما در حركت به سوی یار پا در عرصه های شهامت و شجاعت می گذاریم اما نمی توانیم همزمان عدل رهرویی مان را نیز به كار ببنیدیم.

آقا حضرت اباالفضل (ع) در عدالت رهروانه ی خویش علیرغم این كه : یكی از فرزندان مولا بودند و مادرشان نیز در قید حیات بودند و‌ به لحاظ جسمی و ظاهری و تنومندی بسیار زیبا و قوی بودند، هرگز خود را هم پا و هم رده با معصومین (س) ندانسته و انتظار بر تن كردن جامه امامت و معصومیت را نداشتند. آقا اباالفضل (ع) نه تنها در درون خویش حكم صادر می كنند بلكه اجرا كننده حكم نیز می شوند. در تمامی طی دوران زندگی پاك آقا ابالفضل (ع) امكان پیشی گرفتن در قدرت و پیشرفت های مادی و دنیویی زیادی وجود داشت اما قبل از هر چیز، عادلانه قضاوت می كنند كه آیا ظرفیت پذیرش آن ها را دارند؟ آقا ابالفضل (ع) كه اوج بندگیشان را در پیروی از امام زمانشان نشان می دهند، در لحظه، ‌آخرتشان را بر دنیا ترجیح می دهند و به سعادت ابدی می رسند و ایشان به گونه ای عدالت را در وجودشان به پا می كنند كه خداوند، ‌ایشان را صاحب مقام باب الحوائجی می كند.

در لحظه، تصمیم گرفتن ها برای رهرو مستلزم داشتن ضریب اطمینان بالاست كه از ایمان و بندگی ویژه او نشأت می گیرد و این در حالی است كه در لحظه، تصمیم گرفتن برای عوام و انسان های عادی سراسر بار خطا و اشتباه فراهم كردن است.

عاشورا زنده است،‌ همیشه نیز زنده خواهد بود. كربلا كاملاً درس و نقشه ی چگونه پیمودن،‌ ایستادن، ‌عبادت، تفكر و اندیشه ی ما است. اگر در اولویت بخشیدن راه و مرامی،‌ زبانی‌ و درونن فردی از افراد خانواده را برخود اولویت دادیم و ذره ای احساس ندامت و حسادت در ما ایجاد نشد باید به صحت حركت در رهرویی خود امیدوار باشیم و اطمینان داشته باشیم كه روزنه ای را برای ورود شیطان درون (نفس اماره) باز نگذاشتیم. عمل ماست كه راه را به سوی شیطان باز می كند.

هیچ یك از ما معصوم نیستیم و ممكن است برای لحظه ای فكرمان به خطا و یا گناهی سوق پیدا كند، اما اگر توانستیم در لحظه،‌ فكرمان را جهت دهیم، ‌نه تنها دچار گناه نشدیم بلكه قدمی را به سمت خیر و پاكی نیز برداشتیم. داشتن یك كارنامه شخصی برای ارزیابی خودمان می تواند در پیشرفت رهرویی و زندگی ما بسیار موثر باشد. چه بسا، ‌به دوش كشیدن نقاط ضعف و غافل بودن از بسیاری از نقاط قوت ها است كه ضرر فراوانی را شامل حال ما كرده است. گاهی نیز ما جائی دچار ضربه و زیان می شویم كه فكر می كنیم،‌ درست گام برداشته و عمل كردیم و یا درست اندیشیدیم و بیان كردیم. امروزه در تمامی دنیا عبارت پیشگیری بهتر از درمان است به اثبات رسیده است. عبارت فوق تنها در مورد بیماری ها به كار برده نمی شود، بلكه چنانچه در پس هر عملی،‌ اندیشه ای درست وجود داشته باشد در واقع ما به پیشگیری از خطا و اشتباهی دست زدیم.

رسیدگی نكردن به افكارمان باعث شده است، ‌متأسفانه،‌ تفكراتی بیمار گونه داشته باشیم. با افكارمان بیگانه ایم و تنها در لحظه با آن ها برخورد می كنیم. آیا در رسیدگی و پرداختن به فكرمان،‌ به جایی رسیدیم كه اظهار نظرهایی بی كم و كاست و مورد تأیید و اثبات شده داشته باشیم؟ وقتی مدعی می شویم كه حرف ما حق و بجاست، نباید فراموش كنیم كه در واقع به خود فرصت ندادیم.

در بحث ها و گفتگو ها دقت داشته باشیم كه ظرفیت نقدپذیری و پذیرش راه و روش ها جدیدتر را داشته باشیم. داشتن چنین ظرفیتی باز هم مستلزم شناخت پیدا كردن از خود است، وقتی ما خودشناسی را نیمه رها می كنیم، ‌چگونه می توانیم به افكارمان نظم دهیم. آنالیز اعمال و افكار ما بهترین روش برای پرداختن به خودشناسی، نظم دهی و تسلط یافتن به افكارمان است.

گفتیم، درون و وجود ما به منزله ی حیاط خلوتی است كه اعمال ما باغچه، ‌حوض و درختان آن را تشكیل می دهند اما متأسفانه ساختیم و دیگر به بنای دلمان نپرداختیم. نپرداختیم كه آیا سازه ی ما با جَو دلمان سازگاری دارد یا نه؟ نپرداختیم كه آیا سازه ای محكم و استوار بنا كردیم یا نه؟ هر چیزی در خارج از درون ما وجود داشته باشد در درون ما نیز وجود دارد. به هر چیز بیاندیشیم درون ما به همان شكل و به همان صورت خواهد بود.

یكی از مهم ترین اركانی كه به ما در عبادت، ‌بندگی و زندگی مان كمك كننده است، امید و امیدواری است. تنها پرهیز از ناامیدی برای به هدف رسیدن ما كافی نیست،‌ در عین حال كه باید به دروی از یأس و ناامیدی پرداخت،‌ باید امیدوارانه حركت كرد. امید داشتن، تزلزل و از شاخه به شاخه ای دیگر پریدن را از ما دور می كند.

چنانچه در اندیشه انجام كاری باشیم، باید امیدوارانه و متمركزانه به انجام همان كار بپردازیم تا به نتیجه ثمر بخش برسیم. یك جمع بندی و داشتن یك تراز سالیانه از اعمال،‌ افكار و عملكردهای ما در پیشرفت و تشخیص سیر صعودی و نزولی ما تأثیر بسیاری دارد. انسان های موفق كسانی هستند كه تراز كار خود را گرفته و از ضعف ها و قوت هایشان آگاهی دارند و ضعف ها را به خوبی به قوت تبدیل كرده و قوت هایشان را تقویت می كنند. امروزه از چنین انسان هایی به انسان های كار آفرین نام برده می شود. قطعاً‌ یك انسان كار آفرین و موفق با امید، اعتماد به نفس، تدبیر و اندیشه به موفقیت رسیده است.

خداوند به انسان قدرت و اندیشه، توانمندی و ظرفیت داده تا هر كس بر حسب تلاش و موقعیت خود از آن ها بهره برده و راه عبور از امتحانات الهی را به دست آورد. رهروی مولا تمامی امورات و عملكردهایش توأم با ایمانی قاطع است، تزلزل در هیچ یك از اعمال رهرو وجود ندارد.

ترازی، درست و سازنده است كه داده ی آن درست و صادقانه باشد. صادق بودن با خود از ویژگی های مهم رهروی است كه در ارائه داده ای صادقانه و دریافت ترازی صحیح یاری كننده اوست. وقتی با خود صادق باشیم، صداقت جزو وجودی و خوی و خصلت ما می‌شود، آن وقت با دیگران نیز صادق خواهیم بود. فردی كه به خود دروغ نمی گوید، از گناه، تهمت، غیبت، افترا و بسیاری از گناهان ایمن است و وقتی برای گناه مكانی را انتخاب كنیم كه خدا در آن حضور نداشته باشد، كم كم خصلت های نیكو در وجودمان نهادینه می شود. در پس موقعیت مالی خانم حضرت خدیجه (س) در عصر جاهلیت و سرزمین جزیرة العرب اندیشه ای نیك و درست بود. هر ثروتی با مرگِ صاحب ثروت محكوم به فنا و زوال خواهد شد مگر ثروتی كه با تدبیری صحیح به كار گرفته شده باشد و همانند حضرت خدیجه (س) گنجی باشد كه به عرش رسید.

فكر رهرو نباید فقط زمینی باشد. تفكر رهرو باید وصل به آسمان و فراگیر باشد، در این وصل از بهترین واسطه یعنی عشق برخورداریم. عشقی كه با همه قصورات و كاستی ها، باز برای ما موفقیت ها را به ارمغان آورده است. با سكون و بدون كشیدن غم هجران، قرب حاصل نمی شود. توجه داشته باشیم غم هجران تنها دیدار و بوییدن یار نیست، به خود آمدن ها، گذشت كردن ها نیز نوعی دیگر از غم هجران كشیدن است. ان شا ا… در مدت باقی مانده تا پایان سال صادقانه به این مسائل بپردازیم.

همان طور كه رسیدگی نكردن ها به زخم ها و چرك ها، عفونت و بیماری های مزمن را به وجود می آورد، فكر منفی و ناامید كننده نیز دوری از خدا و معصومین را برای ما به وجود می‌آورد. فراموش نكنیم در مقطعی از زمان به سر می بریم كه بنا بر فرموده ی پیامبر (ص)، ائمه (س) و بزرگان دین، افراد به تكذیب و انكار پیامبر خویش می پردازند اِلاّ عده ای قلیل و سرشار از ایمان حقیقی.

شیطان بیشترین نیرو و قوای خود را برای كسانی استفاده می كند كه راه بندگی را انتخاب كرده اند، بنابراین هرگز نباید به واسطه ی اندك راهی كه می پیماییم خود را از شر شیطان ایمن بدانیم. به كارگیری قدرت فكر و اندیشه، شهامت و شجاعت داشتن و صادق بودن می تواند بسیاری از حیله ها و ترفندهای شیطانی را خنثی و بندگی ما را تضمین كند. ما رهروان و شیعیان در هر نقطه و در هر شرایطی دارای الگوی رفتاری هستیم. گاهی اطمینان های نابجایی كه در خود ایجاد می كنیم ما را به سمت هلاكت می رساند. بدون جهت و بدون سنجش و محك، به ساخته های درونی خود اطمینان نكنیم كه همین اطمینان ممكن است ایمان ما را نشانه بگیرد و به فروپاشی رساند.

خانم حضرت خدیجه (س) با تحمل سختی و مشقت های فراوان در شِعب ابی طالب از اوج احترام ظاهری اُفول كردند و این در حالی بود كه به برجستگی و فرهیختگی بی نظیری در بندگی نائل شدند. متأسفانه گاهی ما از مصیبت هایی كه به خودمان می رسد نیز درس نمی گیریم و باز راه غفلت و به فردا موكول كردن ها را ادامه می دهیم. از فرصت های پایان سال برای رسیدگی به حیاط خلوت دلمان استفاده كنیم تا با سلامتی و عشقی كامل در مسیر عاشقی گام برداریم و به سر منزل مقصود نائل شویم.

والسلام…

Check Also

قدردانی و شاکر بودن – خانه تکانی

بسم ا… الرحمن الرحیم بزرگترین امتحان گیرنده خداست و امتحانات الهی با زندگی انسان از …