محبت، معرفی آقاامیرالمومنین، توقع 29-03-99

بسم ا… الرحمن الرحیم

از محبت خارها گل می شود                                وز محبت سرکه ها مُل می شود

محبت کردن به انسانِ دیگر، حیوانات و یا حتی گیاهان علاوه بر این که انرژی مثبت را به دیگری انتقال می دهد، برای خود انسان سازنده و رشد دهنده است. لقمان حکیم، پیامبر حکمت و ادب در سال های عمر خود دویست تا سیصد سال را به طبابت و حکیمی برای مردم زمانش سپری کردند. وقتی شخصی از ایشان سوال کرد که در طی طبابت و تجربه ها چه دارویی را موثرتر یافتی؟ لقمان حکیم فرمودند: دارویی به نام محبت.

قرآن، احادیث و تمامی کتب آسمانی پیش از اسلام محتوای مشترک محبت را در خود داشتند و آن را نقطه عطفی در مسیر بندگی و پیشرفت انسانی می دانستند. در ظهور اسلام و رسالت رسول خدا (ص) محبت نقش پررنگ تری در تربیت و پرورش درونی انسان ها گرفت، به گونه ای که آخرین پیامبر خدا با صفتِ زیبای حُسن خلق مبعوث شدند.

متأسفانه برخی دشمنان، در معرفی آقا امیرالمومنین (ع) ایشان را فردی خشن می نامند؛ در حالی که باید دانست چگونه می توانند درونی خشن داشته باشند و نیمه شب برای تأمین غوط فقیران کیسه بر دوش، راهی ویرانه ها شوند و یا دست نوازششان آرامِ دلِ یتیمان شود. نمی شود انسانی، خشونت و بی رحمی داشته باشد و درونش مهربان باقی بماند، حال این انسان مولا امیرالمومنین (ع) باشد یا یک فردی عادی.

از سخنان گوهر بار مولا علی (ع) است که می فرمایند: مراقب افکارتان باشید که گفتارتان را می سازد و همان گفتار، کردار شما را باعث می شود و کردار شما عادت ها و عادت هایتان شخصیت تان را شکل می دهد. حال تصور کنید فرد بی رحم و خشن که خشونت، رفتار و کردار و افکار و گفتار او را در بر گرفته می تواند منصف و مهربان و با محبت باشد؟

آقا رسول ا… (ص) صفت های برتر دیگری هم چون راستگویی و امانتداری داشتند و به همین دلیل محمد امین لقب گرفته بودند اما از میان همه خصلت های خوب، خداوند ایشان را پیامبرِ حُسن خلق معرفی می کنند تا اهمیت خُلق نیک داشتن در رشد انسانی آشکارتر شود. روی گشاده داشتن، با محبت و با گذشت بودن از خصوصیات مومنان واقعیست. همه ما آفریده پروردگاری هستیم که از هر فرصتی برای بخشیدن بندگان و عطا کردن نعمت ها استفاده می کند. پس ما نیز اگر قرار است رنگ الهی بگیریم باید خصوصیات الهی را در درونمان پررنگ تر از پیش کنیم تا سِنخیت بیشتری با اهل عشق داشته باشیم.

متأسفانه غافلیم از حس ارزشمندی که خداوند در نهان ما قرار داده است، در دستوراتِ اسلام ما را به توجه کردن به این ارزشمندی و ارزش گزاری الهی دعوت کردند. مومن واقعی ارزش جسم، جان و روح خویش را می داند و مطابق با امر و نهی الهی از جسم و روح خویش مراقبت می کند تا از ارزش این نعمت های پاک الهی کاسته نشود.

کودکانی که با محبت و ارزش گزاری بیشتری پرورش پیدا می کنند بی شک از موفقیت های بیشتری در عالم مادی، اجتماعی و عالم معنوی برخوردار می شوند و بالعکس کودکانی که به ضرب کتک، تحقیر و تنبیه رشد می کنند، گروه وسیعی از مجرمین و معتادین را تشکیل می دهند. ابراز محبت از دیگر دستورات دین اسلام برای تقویت روابط سالم انسان هاست. از امام محمد باقر (ع) نقل است که فرمودند: هرکس را دوست دارید، او را از این علاقه و محبت با خبر کنید.

در مبحث کودک درون، از کمبود و عقده های درونی که همراه انسان ها می شود و بسیاری از آن ها نشأت گرفته از کودکی آن هاست، صحبت کردیم. نباشیم از دسته انسان هایی که از گذشت مالی و محبتی زیادی نسبت به دیگران برخوردارند اما گاهی در اثر برداشت اشتباه یا خطای کوچک دیگران به شدت به هم می ریزند و به دین گونه گذشت های خود را حبط می کنند. متأسفانه این نوع لغزش های رفتاری ریشه در کمبودهای کودکی دارد و در رفع آن فقط خود انسان است که می تواند به درونش رجوع کند و علت را بیابد و روش صحیح اصلاح آن را به کار گیرد. رفتارهای نامناسب پدر و مادرها و بسیاری از بزرگ ترها شاید در کودکی، فرد را دچار سختی و رنج نکند اما به محض این که کودک رشد می کند و قوه تمیز و اندیشه او به کار می افتد، رنج و به تبعِ آن گرفتاری هایی را متحمل می شود. انسان ها بدون محبت کردن و محبت دیدن محکوم به فنا و نیستی می شوند.

انسان وقتی رفتار، لحن، گفتار و نیاتش آمیخته با محبت شود، قبل از هرکس و هر چیز به درون خود محبت کرده و در رشد شخصیت و بینش خود قدم برداشته است. بارها گفتیم جسم و روح باید توأماً رشد کنند تا ضعف یکی مانع پیشرفت دیگری نشود. کمتر خود و محبت های خود را صرف این کنیم که دیگران متوجه شوند، ما باید آنقدر در محبت کردن و یا هر عمل نیک خود قوی و بدون توقع عمل کنیم که برایمان فرقی نکند، فرد مورد نظر متوجه محبت ما شده یا نه. نیکی کنیم تا آرامش داشته باشیم و به انسانیت نزدیک تر شویم پس با متوقع بودن آرامش خود را از بین نبریم.

براساس علوم روز و بررسی خصایص انسان ها، توقع داشتن بارِ منفی زیادی برای فردِ متوقع ایجاد می کند و در بسیاری مواقع مانع ورود انرژی های مثبت و معنوی از سوی قدرت لایزال الهی به انسان می شود. در برخی موارد توقع، عصبانیت ایجاد می کند و عصبانیت مرزهای مهربانی و انسانی را فرو می ریزد. صبور باشیم و بدانیم چنانچه توفیق محبت کردن، یافتیم باید شاکر خدا باشیم که به واسطه این مهرورزی علاوه بر مزین کردن نامه اعمالمان به خوبی ها فرصت پرورش درونی را به ما داده است.

پروردگار ما همان خالق رحمان و رحیمی است که در حریم امن الهی و در انجام فرایض حج اجازه کوچک ترین ظلم در حق یک مور را هم به انسان نمی دهد، پس چگونه می تواند نخستین امام و پیشوای مسلمین جهان اهل ظلم و خشونت باشد؟ در طی سالیان عمر مبارک مولا علی(ع) و شرکت کردن ایشان در جنگ ها، هرگز ایشان به قصد حمله دست بر قبضه شمشیر نبردند و همیشه در مقام دفاع از اسلام جنگید و هیچ زمان آغاز کننده نبودند. ضرب المثل معروفی که مکرر شنیدیم و کمتر به محتوای آن در خدمت کردن به خود دقت کردیم “ضرب المثل کَس نخارد پشتِ من جز ناخن انگشتِ من است”. اگر می خواهیم به خود خدمت کنیم، توقع و مقایسه را کنار بگذاریم و با خوش رویی و نیکی با دیگران برخورد کنیم.

آگاه باشیم در بسیاری موارد عامل نجات ما در مسائل سخت و سنگین دنیا و آخرت همین نیکی و محبت هاست. دعای آقا رسول ا… (ص) برای امت خویش، عافیت و عاقبت بخیری بوده و هست و در راستای کسب این عاقبت بخیری بهترین راه، دعا کردن پدر و مادر در حق ماست، خواه آنان زنده باشند، خواه در قید حیات نباشند. معادله ساده ایست؛ یاد پدر و مادر باشیم، آنان با دعا بدرقه مان می کنند و خوش به سعادت فرزندی که دعای ناب پدر و مادرش جاده زندگیش را به سمت خیر هموار می کند. محبت همان کیمیای زندگی بخشی است که در حق هر زنده و مرده ای ثمره نیک به همراه دارد.

در مَسلخ عشق جز نکو را نَکُشد                           روبه صفتان زشت خو را نَکُشَد

گر عاشق صادقی ز کشتن مگریز                         مُردار بود هر آنکه او را نکشد

در مسیر عاشقی وقتی به خاطر معشوق و معبود حُسن خلق داریم و دروغ نمی گویم، وقتی از کبر و غرور دوری می کنیم و کینه توزی نداریم، وقتی تواضع به خرج می دهیم و گذشت و بخشش داریم، در جایگاه نیک واقع می شویم. در پیشگاه عشق الهی باید نهراسید از کشتن صفات زشت و ترویج صفات پاک انسانی.

گاهی در حیاتِ خود روزهایی را می گذرانیم که چند بار می میریم و رنج هایی را متحمل می شویم که گویا بارها و بارها سلاخی شدیم. مرگ و قبض روح شدن توسط حضرت عزرائیل آسان و زیباترین جدایی است که عاشق آن را حس می کند و فشار قبر عذابِ بازگشت روح به جسم است که خود حکمت و علت های گسترده ای دارد.

در عالم هستی تنها آفریده خداوند انسان ها نیستند بلکه در آسمان ها و عوالم دیگر مخلوقاتی با ساختار زندگی شبیه انسان وجود داشته و احتمالاً دارد اما از میان همه مخلوقات آن که شایسته لقب اشرف مخلوقات بود، آفریده ای به نام انسان است. صرف نظر از دین و فرامین الهی، هرگاه انسان شاد باشد و این شادی را به دیگران منتقل کند، ابتدا خود اوست که انرژی مثبت درونش افزایش می یابد و در خود احساس رضایت و آرامش می کند. والسلام….

Check Also

بهبود رهرویی با عمل به نكاتی سازنده

بسم ا… الرحمن الرحیم مرور مكرر بر داستان رسیدن بشیر به مدینه و پرسش خانم …