راز خوشبختی 02-05-99

بسم ا… الرحمن الرحیم

بسیار از عظمت خانم حضرت زهرا (س) سخن به میان آوردیم و بسیار عشق الهی را نسبت به ایشان و عشق وصف ناپذیر ایشان به قدرت لایزال الهی را توصیف کردیم. بارها گفتیم تنها دلیل پذیرش توبه حضرت آدم نام مبارک حضرت زهرا (س) بود و باز گفتیم زمین و آسمان ها در کابین مهر حضرت زهرا (س) است. اما این عاشق راستین در عمر کوتاه خود در رسیدن به معبود خویش از هر رنج و سختی و امتحانی عبور کرد و هرگز لب به گلایه باز نکرد. ما نیز که مدعی عشق به این خاندان هستیم باید مراقب باشیم که در مواجهه با امتحانات هرگز لب به گله باز نکنیم که در رسم عاشقی باید تمنا کرد و راضی بود به رضای معشوق. باید کوشید و تسلیم بود به حکمت حکیم عالم.

عاشق واقعی هم چون ائمه و معصومین (س) در طلب یار درد و رنجی نمی دیدند، آنان هر چه می دیدند وسیله وصل به خدا می دانستند. مبادا اعمال اندک خویش در مناجات و معاشقه ها را دلیلی بر عبور آسان از وادی عشق بدانیم. انسان هر قدر عاشق و طالب تر، مسیر رسیدن او ناهموار و دشوارتر. اینجاست که این ضرب المثل زیبا به کار بسته می شود: هرکه بامش بیش، برفش بیش تر.

در پیمودن مسیر عشق، صبر در مقابل مصیبت، صبر در مقابل معصیت و صبر در مقابل طاعت لازم و ضروریست. چه بسیار انسان های عارف و عاشقی که در سخت ترین شرایط تسلیم رضای الهی بودند و خواست و خواهش خود را نادیده گرفتند تا معبود و معشوقشان از آنان خشنود باشد. حاجت هایمان را از خداوند بخواهیم و ائمه را واسطه خواسته هایمان قرار دهیم که اگر لب بگشایند و از خداوند برآورده شدن خواسته هایمان را بخواهند، ممکن نیست خدای کریم بر آن مُهر اجابت نزند اما اگر صلاح ما در نرسیدن و نشدن بود، راضی باشیم به آنچه که می داند و ما نمی دانیم.

عاشق واقعی کسی است که معشوق را به خاطر معشوق بخواهد نه به خاطر خودش. اگر امروز ما حضرت علی (ع) را به خاطر این که ایشان فردی برگزیده و بهترین مخلوق خدا هستند بخواهیم، در شناخت عشق و به جا آوردن آن، راه صحیح را برگزیدیم و اگر ایشان را به خاطر دلِ خود بخواهیم، سخت در اشتباه و خطا هستیم. عشق برگرفته شده از دل و میلِ انسان چیزی جز هوس نیست اما عشق نشأت گرفته شده از نور الهی همان است که توانایی بخشش و گذشت به انسان می دهد و به او اجازه نمی دهد تا هیچ ناپاکی و هوسی را به نام عشق در حیطه دلدادگی اش وارد کند. دل مخزن مهر است اما افسوس که در اغلب موارد دلمان منبع کینه، آز، حسد و کبر می شود و از اصل و جایگاه حقیقیش دور می شود.

حضرت فاطمه (س) دختر پیامبر اسلام و نور عین آقا رسول ا… (ص) است که پیامبر در وصف ایشان می فرمایند: خشنودی من در خشنودی فاطمه است و خشم من در خشم او. حضرت فاطمه (س) همسر امیرالمومنین (ع) بودند که در دفاع از همسر و امام زمان خود آتش و فرو رفتن میخ در بطن و وجودش را به جان خرید تا ایشان از گزند دشمن در امان باشد. حضرت فاطمه (س) همان مادری بودند که از دامنشان آقای جوانان بهشت و اسوه صبر و شجاعت برخاست. خانم زینب کبری (س) دختری تمام عیار و کامل برای مولا علی (ع) و حضرت زهرا (س)، همسری کامل و شایسته برای جناب جعفر طیار و مادری نمونه برای دو فرزندشان که شایستگی حضور در کربلا را داشتند، بودند و در وهله ای بالاتر خواهری گرانقدر برای برادران.

امروز خانم های عزیز در هر نقشی هستند، بکوشند تا با آگاهی و ایمان راستین به آنچه الگو و اسوه ها، ما را به آن امر کردند، جامه عمل بپوشانند و همگی بیاموزیم در خط مش عاشقی، مرز بین خواسته های برگرفته از میل انسانی و خواسته های برگرفته از عشق را بشناسیم و خود را در زمره بندگان با اعتبار و عاشق قرار دهیم تا هرگاه او را خواندیم اجابت شویم. وقتی بنده ای به نقطه وصل رسید و معصومین (س) را واسطه قرار داد، ممکن نیست خداوند او را نشنود و نبیند. حال اتصال ایجاد نمی شود مگر به سبب میانبر عشق. هرگز نماز فراوان، دعای بسیار، گریستن مداوم به تنهایی عامل وصل نخواهند بود. آنچه به اعمال اندک ما قدرت بالا رفتن به آسمان ها را می دهد، عشق و حُبی است که در دل پروراندیم.

عشق بود که بیرون کشیدن تیری دردناک از پای مبارک مولا علی (ع) را برای ایشان سهل کرد. عشق بود که حضرت زینب (س) در مقابل عظمتِ ظاهری عبیدا… قدرت ایستادگی یافت. عشق بود که رنج مصیبت های عزیزانِ خانم حضرت زینب (س) را برای ایشان تبدیل به گنج کرد و به ایشان شهامت و شجاعت بخشید تا نهراسند و در مقابل مردان ظالم و ستیزه جوی دوران سر خم نکنند. عشق است که اگر در منِ کمترین اثر کند، همانند بزرگان دین خواهم توانست در رویارویی با مشکلات قد علم کنم و نشکنم.

مرگ برای بنده خالص خدا و عاشق راستین آغاز سفر و زندگی زیبای الهیست. اشتیاق انسان مومن به مرگ از لحظاتی شروع می شود که اعمال پاکش او را لایق کنار رفتن حجاب ها و دیدن عالم معنا کرده است، پس بشتابیم به سوی عاشقانه و عابدانه زیستن و در راستای این حرکت بدانیم آنچه بر اعمال و رفتار ما مُهر تثبیت و تائید می زند، انجام فریضه نماز است. انسان های برجسته در زهد و پارسایی همگی بر این باورند که هر آنچه کمالات و فضایل کسب کردند همه به سبب نمازهای صبح و ذکرهای سحر آنان است. خداوند نمازگزارانش را در هر سپیده دم نشان فرشتگانش می دهد و به آنان فخر می فروشد، خصوصاً وقتی بنده ای پس از ادای نماز به شکرگزاری و سپاس از خدای خویش می پردازد و درست اینجاست که اگر دستمان به دعا بالا رفت، صفی از فرشتگان الهی به جهت استجابت دعای ما، آمین می گویند.

خوشبختی انسان ها در اجرای سه مرحله مهم قطعی خواهد شد:

  1. فراموشی تلخی های دیروز
  2. غنیمت شمردن شیرینی های امروز
  3. امید داشتن به فرداهایی روشن و زیبا

افسوس خوردن مدام برای گذشته، هیچ نتیجه ای جز افسردگی و ناامیدی در پی نخواهد داشت و یأس و ناامیدی نیز خُسران های جسمی و روحی فراوانی به بار خواهد آورد و زندگی و بندگی ما را به شدت تحت الشعاع قرار خواهد داد.

مبادا از جمله افرادی باشیم که به سبب رفتار، گفتار و اعمال نادرست مان فقیران را فقیرتر و ثروتمندان را ثروتمندتر کنیم. بی تردید برای خیلی از ما پیش آمده که به دست فروشی برخورد کردیم و خواستیم تا از او جنسی با تخفیف زیاد خریداری کنیم اما درست در نقطه عکس، برای خرید وارد مغازه ای شیک می شویم و نه تنها تقاضای تخفیف نکردیم بلکه به پولِ بیشتری که بابت آن جنس دادیم، فخر فروختیم. چنین رفتارهای نابخردانه ای که عمدتاً در بین افراد رایج است از جمله رفتارهای است که به ایجاد فاصله اجتماعی و مالی بسیار زیاد بین اقشار جامعه منجر می شود. گاهی افراد فراتر می روند و در این نوع رفتار نادرست به تحقیر کردن افراد دست می زنند، افراد با توان مالی کمتر را مورد تحقیر قرار می دهند و افراد ثروتمند را هر قدر هم از دانش و سواد پایینی برخوردار باشند، بی دلیل بزرگ می کنند و به کبر و غرور او می افزایند. والسلام….

Check Also

خوشبختی و بدبختی 95.05.28

بسم ا… الرحمن الرحیم خوشبخت بودن یک مفهوم عامه است و ارتباط مستقیمی به دیدگاه …