بسم ا… الرحمن الرحیم
همیشه به یاد درگذشتگانمان باشیم و آنها را یاد كنیم و بدانیم كه روزی، ما هم نیازمند دعای دیگران خواهیم بود. قصد داریم با مدد گرفتن از خداوند كریم و امیرالمومنین علی (ع) و ائمه معصومین (س) خصوصاً خانم حضرت زینب (س)، خصوصیات این خانم بزرگوار را با دید باطن و با عشقمان درك كنیم و ایشان را الگوی رفتاری زندگی خودمان قرار دهیم.
حضرت زینب(س) از چهارسالگی مصیبتهای فراوانی دیدند و مطمئناً حضرت ایوب (س) و حضرت یعقوب (س) اگر صابر شناخته شدند صبرشان را از زینب (س) دارند. شجاعت، شهامت، صبر، استقامت، عبادت، گذشت و ایثار، عدالت و همه خصوصیات ایشان در بالاترین سطح بوده است.
یكی از مواردی كه باید در زندگی روزمره مورد توجه قرار گیرد، مسئله عدالت و قضاوت است.
خیلی از لطمه هایی كه به ما در زندگی روزمره وارد می شود به خاطر قضاوتهای اشتباه است. وقتی ما در قضاوتهایمان عجله كنیم، مطمئناً مرتكب بهتان میشویم و تهمت و افترا خواهیم زد و چه بسا حقی را پایمال كنیم. نوكری اهل بیت فقط به شعار نباید باشد. ائمه معصومین(س) در اوج توانایی از قدرت خود استفاده نكردند. ائمه معصومین (س) با تمام امكاناتی كه در اختیارشان بود و میتوانستند خیلی راحت زندگی و فرمانروایی كنند و قصر، كاخ، ثروت و قدرت داشته باشند، ولی وقتی در زندگی هر كدام از آنها دقت میكنیم، میبینیم خودشان را از همه این مسائل دور كردند و در اوج توانستن از توانایی خود استفاده نكردند. اصل آن است كه در اوج ثروت باشم و ثروت اندوزی نكنم و بخشندگی را پیش بگیرم و یتیم نوازی را مدنظر قرار دهیم. با درد دیگران بسوزم و با شادی دیگران شاد شوم.
موضوع عاشورا مسئلهای نیست كه فقط با عزاداری بتوان ادای دین كرد. چه درسی گرفته ایم؟
هر یك از حركات آقا امام حسین(ع) و كاروان ایشان، از مكه به سمت كربلا درس و نمونههای اخلاقی است. در هر شرایطی برای ما درس زندگی را به یادگار گذاشتند. مطمئن باشیم كه اگر ما ذره ای از راه و روش این بزرگواران را مدنظر قرار دهیم و رهروی آن ها را در پیش بگیریم مسئلهای به نام افسردگی، ناراحتی، رنج و غم و اندوه در ما راه نخواهد داشت. وقتی آن ها را الگو قرار دهیم، خودمان را بینیاز از خلق خدا بدانیم و فقط نیازهایمان را به درگاه خداوندی ببریم، به همه چیز به دید مثبت نگاه خواهیم كرد.
فصل بهار است و می توان از این فصل درس های زیادی گرفت. بهار درس عشق می دهد. بهار درس مهر و محبت را می دهد و میتوان در این فصل مهر و محبت را یاد گرفت. گذشت و بخشندگی را یاد بگیریم. یاد بگیریم كه چطور زندگی كنیم و در مورد دیگران چطور قضاوت كنیم. قضاوت كردن صحیح میتواند جلوی خیلی از كج رویهای ما را بگیرد و سعی كنیم زود تصمیم نگیریم و سریع قضاوت نكنیم. فرقی نمی كند این قضاوت چه در مورد دیگران باشد و چه در مورد خودمان. اگر حرفی به ما زده می شود كه به ناحق گفته می شود برای دقیقه و ثانیه ای به یاد صبر خانم زینب (س) بیفتیم و بعد قضاوت كنیم. چقدر اختلاف ها و مشكلات به خاطر قضاوتهای ناعادلانه پیش می آید حتی در مورد خودمان هم حق قضاوت نداریم.
این زندگی كه خداوند به ما بخشیده مسئولیت است. تمام چیزهایی كه خداوند آفریده، نعمت و حكمت است. مریضیها و فقر همه امتحان است و حتی قضاوت در این موارد خطاست. تا كسی مشكل برایش پیش می آید سریعاً می گوید خدا با من این كار را كرد. خدا مرا دوست ندارد. خدا به من بی توجه است. چرا این طور فكر می كنیم؟ چرا فكر نمیكنیم خداوند خواسته ما را تنبیه كند یا هشدار دهد یا بلای عظیمتری جلوی پایمان بوده كه جلوی آن گرفته شده است.
در مواقعی كه فقر، درد و رنج و مریضی برای ما پیش میآید به الگوهای خود نگاه كنیم. حضرت زینب (س) هم یك زن بود با تمام خواستهها و علایق كه در وجود انسانهای دیگر میباشد. می بینیم چطور از اولاد خودشان می گذرند. در هیچ زمان عهد و پیمانشان را با امام حسین (ع) نمیشكنند و همیشه به ایشان وفادار بودند. با این كه هم عاشق و معشوق و هم خواهر و برادر هستند ولی در جایی كه لازم است مرید امام خود می شود و بی چون و چرا از امامش تبعیت میكند. آن همه مصیبت در زندگی میبیند و دچار ضعف نمیشود و با هر مصیبت قدرت میگیرد.
بارها گفتیم كه تعریف آن است كه دشمن از ما بكند. خانم حضرت زینب (س) چنان در كاخ ابن زیاد می نشیند كه ابن مرجانه از حالت نشستن ایشان به وحشت میافتد. از طرف دیگر وقتی با یك بچه یتیم یا با یك مستحق و یا با یك دردمند روبرو میشوند همین بزرگواران را میبینیم كه چقدر افتاده میشوند و چقدر خودشان را با آن بندگان همراه میكنند. از محالات است كه دختر علی (ع) كسی را گرسنه ببیند و سیر بخوابد یا درد كسی را ببیند و كمك به درمان او نكند.
همان طور كه صحبت شد خدا بالاترین نعمت را به شیعیانش داده است و وای بر ما كه نمی فهمیم. وای بر ما اگر نفهمیم دین ما بهترین دین و پر از رحمت و بخشش است. چرا باید از دین و دینداری ترسید؟ چه كسی گفته خوب زندگی نكنیم؟ چه كسی گفته خوب نپوشیم؟ چه كسی گفته خوب نخوریم؟ همه اینها را خداوند برای ما آفریده است اما به شرط دوری از افراط و تفریط.
خداوند بارها فرموده است كه بندهی من همه چیز را برای تو آفریدم الا خودت، كه تو را برای خود آفریدم و این مقام انسان است.
بهترین شكر و بهترین سپاس آن زمانی است كه اگر مریضی و یا درد و یا مشكل مالی داری به درگاه او شكر كنی تا به اثبات برسانی كه خدا را به خاطر خدا بودنش میپرستی و در مقایسه نیستی كه چرا به دیگری مال زیاد داده و به تو نداده است. خیلیها ممكن است به دعاهای ما چشم دوخته باشند. دل خود را از مهر خاندان علی (ع) پر كنیم. دل و قلب خود را از مهر و كرم خدایی آكنده كنیم و فقط به خودمان فكر نكنیم و برای دیگران دعا كنیم. به خودمان اثبات كنیم كه ما میتوانیم همه را دوست داشته باشیم و كمك دیگران باشیم و همهی این مسائل باید فقط و فقط برای خدا باشد. ساده ترین مسائلمان را هم به خاطر خدا كنیم و با این كار سعی كنیم وظایف بندگی را ادا كنیم. والسلام…
انتخاب شعر توسط یكی از رهروان:
آهِ زهرا تا ابد جاری بود
دست مولا، تشنه یاری بود
چون علی شد بی كس و بی هم نفس
گفت، یا زینب! به فریادم برس!
تا قلم لب بر مُركّب میزند
بوسه بر جای پای زینب میزند
میگذارد سر به صحرای جنون
مینگارد نقشی از دریای خون
میكشد آه از نهادی سوخته
وز خمیر خیمهای افروخته
كربلا میمرد اگر زینب نبود
شیعه میپژمرد اگر زینب نبود
ای پرستار پرستوهای من
مرهم زخم تكاپوهای من
ای زبان صدق و تصدیق و صفا
اولین بیمار چشمت مصطفی
عصمت زهرا، عزیز مرتضی
در تو جاری رستخیز مرتضی
عصر عاشورا عَلَم در دست توست
كُرسی لوح و قلم در دست توست
دیدگاهتان را بنویسید