بسم ا… الرحمن الرحیم
کربلا با همهی حرکات نهفته در آن، الگویی کامل برای زندگی و بندگی انسانهاست. الگویی که برای هر شرایط و موقعیتی درس دارد. قیام و حرکت عاشورا که از ابتدا به رهبری و امامت آقا اباعبدا… (ع) و سپس رهبری خانم حضرت زینب (س) بود، آن قدر غنی و وسیع است که میتوان در دفاع از دین اسلام و انتقادهای وارد بر آن از صحنهِ صحنههای این قیام مدد گرفت و بهره جست.
یکی از مهم ترین و زیباترین درس های عاشورا به بشر و بشریت، درس «مردی و مردانگی» است.
واقعهی کربلا به روشنی نشان داد که می شود، جنسیت مرد نداشت، اما مرد بود و مردانگی کرد. خانم حضرت زینب (س) مرد نبودند اما «قدرت»، «ایستادگی» و «شجاعت» یک مرد را در نبود مردهای کاروان به نمایش گذاشتند، مگر افتخاری بالاتر از آن هست که بگویم شیعهی مولا علی (ع) و حضرت زهرا (س) هستیم.
گفتیم برای رهرو و شیعهی مولا علی (ع) غدیر یک روز نیست، غدیر شناسنامه و اعتبار کسی است که ادعای عشق به آقا امیرالمومنین (ع) را دارد. نمیشود غدیر را نشناخت و به محرم و درس های عمیق آن پی برد. نمی شود بدون تفکر از غدیر عبور کرد و به کاروان نورانی عاشورا رسید. محرم و عاشورا گنجینه و کتابی برای خودشناسی و رشد انسانی است، نباید و نمیتوان محرم و عاشورا را در چند شب عزاداری، گریستن و به سر و سینه کوبیدن خلاصه کرد. هر حرکتی در این قیام بزرگ و جاوید، حرکتی آگاهانه و از روی فکر و اندیشه بوده است. ما نیز مدعی عشق بر این بزرگواران هستیم، آنانی که انتخاب هایشان آگاهانه و به دور از احساسات و جبر است.
نپذیرفتن ولایت آقا امیرالمومنین علی (ع) انسان را به انسانیت کامل نمیرساند و در عالم آخرت انسان را معلق نگه میدارد؛ در مقابل، محب این خاندان بودن و در مسیر این بزرگواران حرکت کردن علاوه بر تعالی لحظه به لحظه انسان، ناجی و مدد کننده است، برای آن هنگام که در گرداب حوادث و ناامیدی ها به سر میبریم. به شیعه بودن خود افتخار کنیم البته شیعه بودنی که توأم با شناخت و شعور ما باشد.
شناخت داشتن، تحقیق کردن، کورکورانه و بدون آگاهی نپذیرفتن از نشانه های بلوغ فکری و بهره وری از قدرت فکر و اندیشه شیعه مولاست.
دین ما، دین احساسات و عواطف محض نیست. رعایت تعادل در دین ما به قدری حائز اهمیت است که در بهکارگیری از احساسات و عواطف باید جایگاه و موقعیت مربوط به آن را شناخت، صرف احساسات نمی توان دیندار واقعی بود.
خودشناسی، مهم ترین گام در حرکت به سوی خداشناسی، تکامل ایمان و دینداری است. آنالیز و بررسی های روزانه و یا هفتگی که بارها بر آن تأکید کردیم نیز از اصلی ترین راههای رسیدن به خودشناسی و کاهش اشتباهات و لغزش هاست. وقتی به حساب اعمالمان میرسیم آن وقت اگر قافله عمر به پایان راه رسید، می دانیم چه داریم و چه کردیم. حساب اعمال را داشتن و حرکت کردن در مسیر خودشناسی و خداشناسی به انسان آرامش و اطمینان قلب می دهد. ادعای عشق می کنیم ولی از شناخت عشق غافل هستیم، وگرنه برای آن کسی که عاشق است، محرم حرف ها دارد و حجاب ها را کنار میزند تا حقایق هویدا شود تا ببینیم، بشنویم و بیاموزیم.
سخنان پر محتوا و خطبههای با عظمت خانم حضرت زینب (س) در زمان اسارت خاندان نور به ما میآموزد که چگونه میتوان در اوج سختی و مصیبت، محکم و استوار از دین خدا حفاظت کرد و تسلیم بازی زمانه نشد. خانم حضرت زینب (س) به قدری زیبا و گزیده سخن میگفتند و با همان کوتاهی سخن، مقصود و منظور خود را می رساندند که اگر ما میخواستیم این چنین مقصود خود را برسانیم باید ساعت ها مطالعه میکردیم و ساعت ها به توضیح و تفسیر میپرداختیم.
عظمت و صلابت خانم حضرت زینب (س) در کاخ عبیدا… چنان خودنمایی می کند که خانم با همه شجاعتشان در ابتدای مجلس و مقابل سران قبایل و در دفاع از حق و حقانیت پشت به عبیدا… می نشیند تا ذهنیت ها را به این سو ببرند که کیست بانویی که قادر است شجاعانه پشت به پادشاه زمانه کند و مجلس او را به سُخره گیرد. حضرت زینب (س) به این گونه به انسان ها می آموزد که گاهی یک حرکت می تواند پاسخی کوبنده به دشمن باشد و نیازی نیست در مقابل توهین های دشمن عکس العمل های تند نشان داد و دست به دامان ناسزا و فحاشی شد. نوع نشستن خانم در ابتدای مجلس به قدری عبیدا… را برآشفت که او به خود اجازه داد تا هر سخن ناپسندی را از دهان ناپاکش بیرون کند اما باز صبر و آرامش خانم زینب (س) به گونه ای بود که در برابر همه سخنان زشت و ناپسند عبیدا… فرمودند: یابنَ مرجانه تو را همه می شناسند و از فکر و عمل تو آگاه هستند. (در جوامع عرب مردی را با نام مادر خطاب کردن توهینی بزرگ به آن مرد محسوب می شد.) خانم حضرت زینب (س) در جمع سران این گونه مختصر اهانت دشمن را پاسخ گفتند و با ناسزاگویی، تهمت، بهتان و غیبت شخصیت ارزشمندشان را تحقیر نکردند و باز پاسخ بانو خشم عبیدا… ملعون را برآشفت و به بانو حمله ور شد، حرکت ناشایستی که اوج وقاحت و حقارت یک مرد در جامعه عرب را می رساند.
خودشناسی ناگزیر ما را به مقوله مهم تربیتی می رساند، جایی که نوع ادب و تربیت درونی ما آشکار می شود و عاشورا لحظات پدیدار شدن همین ادب و تربیت های درونی بود. در کاخ عبیدا… پس از حمله آن ملعون به خانم حضرت زینب (س)، حضرت رقیه (س)، کودکان هم کاروانیش را فرا می خواند تا دور عمه حلقه بزنند و بدین گونه از رهبر و امام زمانشان دفاع کنند. کودکان فهیم و غم دیده که با همه سن کم و رنج اسارتی که دیدند، مسئولیت دفاع از حریم حرم را با شهامت تمام اجرا کردند.
انسان قادر و توانمند خلق شده است. انسان قادر است خوبی ها را جذب کند و بدی ها را از خود دور کند و درونش را وسعت بخشد. انسان می تواند با افزایش ظرفیتش انبوهی از نیکویی و خردمندی را در خویشتن خویش جای دهد. انسانی که در مسیر الهی حرکت می کند هرگز آن قدر کوچک و ناتوان نمی شود که ظرفیتش با اندکی خوبی پر شود؛ چرا که درون فرد مومن به اقیانوس بی کران الهی متصل است.
صفحه سفید و پاک درونی هر انسانی همان روح دمیده شده از خدای باری تعالی است که هر یک از ما پس از انتخاب و عملکردهایمان این صفحه را پاک یا ناپاک می کنیم و بر آن گَرد گناه می نشانیم و یا با عمل نیک بر درخشش آن می افزاییم. انسان هر قدر در شناخت خود کوشاتر باشد به اصل خود نزدیک و نزدیک تر می شود، مگر نه اینکه انتخاب راه و مرام مولا علی (ع) را به نیت و هدفِ رسیدن به قرب الهی برای خود برگزیدیم، پس باید برای رسیدن به هدف الهی، به کمال برسیم و برای رسیدن به کمال، به خودشناسی، رشد و تعالی دست پیدا کنیم.
عصر، عصر تکنولوژی و پیشرفت در علم و مادیات است، عصری که اگر می خواهیم در آن بنده حقیقی باشیم و راه بندگی پیش بگیریم و بر روزمرگی و آشفتگی ها غلبه کنیم باید میانبری داشت به نام عشق. همان عشقی که خداوند بر آن عاشقی کرد، عشق به آقا امیرالمومنین علی (ع)، عشقی است که خداوند برای عالمیان ترسیم کرد تا همگی به عزتمندی برسند و شیفته و شیدا به اصلشان بازگردند. بارها گفتیم نام بردن از آقا امیرالمومنین علی (ع) و عشق ایشان صرفِ توجه به ایشان و فراموش کردن سایر ائمه (ع) نیست. وقتی از مولا علی (ع) نام می بریم مقصودمان تمام ائمه (ع) هستند؛ چرا که این بزرگواران نور واحد و همگی به قدرت لایزال الهی متصل هستند.
امسال قبل از رسیدن به ماه محرم بکوشیم تا حداقل یک تفاوت را در خود حس کنیم و خود را هر چند اندک پرورش دهیم و به این ماه ورود کنیم. در محرم کمتر بگرییم و بیشتر بیندیشیم و اهداف آقا امام حسین (ع) را بشناسیم و به حد توان بر اجرای آن در بندگیمان همت کنیم. صِرف گریستن و نشناختن اهداف قیام خاندان آقا اباعبدا… (ع) نمی تواند از ما شیعه واقعی به وجود آورد. شناخت ایثار، ادب، جوانمردی، عشق، میزان توقعات و بسیاری درس های دیگر همگی در رسیدن ما به کاروان آقا اباعبدا… الحسین (ع) مؤثر است.
با عشق و حبی که در سینه از عترت آل رسول داریم به شناسایی راه و قیامشان بپردازیم. آن گاه اگر اشکی ریختیم، اشکی با شعور حسینی است که خریدارش حضرت زهرا (س) است. عاشورا همیشه زنده است اما برای کسی که بشناسد و با عاشورا نفس بکشد و با عاشورا حرکت کند و این ممکن نیست مگر با وارد شدن به این کاروان و حرکت گام به گام با آن بزرگواران.
عشق یعنی حرکت بدون بهانه.
مگر نبودند انبوهی از افرادی که نامه نوشتند و امام زمانشان را فرا خواندند اما پس از تعیینِ هدف آقا امام حسین (ع)، بهانه تراشی کردند و هریک به بهانه ای از نور و جاودانگی جدا شدند. هرچند، آنان کسانی بودند که هنوز ایمانشان به اندازه ای نبود که تسلیم نفس مطمئنه باشند و خود را به بهای ناچیز دنیا و امورات فانی دنیا نفروشند. همان شبی که آقا امام حسین (ع) چشم بستند تا هرکسی که نمی تواند از او بیعت بردارد و برود، تنها یک شب و یک پیمان نبود. روزها و شب های ما پر از بیعت برداشتن و یاری نکردن ها و خدا را رازق و حامی ندیدن هاست.
اگر امروز مسلمان هستیم و هم چنان گرفتار و در بند مشکلات، به این دلیل است که هنوز نشناختیم و علیرغم همه راهکارهایی که ائمه (ع) در لحظه به لحظه زندگیشان، خطبه ها و دعاهایشان داشتند، بهره نجستیم.
ان شاا… بتوانیم عاشقانه و عارفانه در محرم وارد شویم و رضایت نامه عاشقی مان را از دستان مبارک بهترین مادر عالم، حضرت فاطمه زهرا (س) دریافت کنیم. والسلام…
دیدگاهتان را بنویسید