« بسم الله الرحمن الرحیم »
همه ی انسان ها با هر پیشه ، شغل و حرفه ای که زندگی و فعالیتی را آغاز می کنند خواستار این هستند تا به ازای آنچه از داشته ها و تجربیات در اختیار دیگران قرار می دهند و یا زحمت و تلاشی که برای به ثمر رسیدن هدف خویش ، انجام می دهند نتیجه و بهره کافی را ببرند .
قبل از هر بهره و ثمره ی مادی که تلاش و زحمات هر انسانی برای او به ارمغان می آورد ، دیدن و لمس کردن و شکوفا شدن هدف است که حس رضایت را در انسان ایجاد می کند و انسان را از نتیجه معنوی و درونی تأمین می کند.
هر فصلی زیبایی خاص خودش را دارد و زمانی این زیبایی ها دلنشین است که آن جمع به کمال نزدیک و نزدیک تر شود .
هر باغبانی با این امید فصول را پشت سر می گذارد که لحظه ی شکوفا شدن و به ثمر رسیدن محصولات خودش را شاهد باشد . اما باغبانی که علیرغم همه ی زحمت و تلاش ها ، ثمره و نتیجه لازم از باغش را نمی بیند ، تلاش خویش را از سر می گیرد تا اگر آبیاری کافی نبود، هرس صورت نگرفته و آفت زدایی نشده بود ، با صبر بیشتر موانع را برداشته ، کوتاهی و قصورات برطرف شود و محصولاتش به بار بنشیند .
امروزه با وجود پیشرفت علم و تکنولوژی ، گفتن ، حرف زدن و سخنرانی کردن راحت و بلا مانع است . با وجود امکانات و ایجاد ارتباط گسترده ، هر انسانی می تواند با کمترین فن و مهارتی ، شنوندگان و مخاطبان خویش را در حد توان خود بهره مند کند .
مطمئناً آنچه از دل برآید ، بر دل نشیند .
اما افسوس که تلاش فراوان و بی دریغ باغبانی که سال های عمر پربرکتش را به آبیاری و رسیدگی به نهال های ظریف و نحیف باغ رهروان آقا امیرالمومنین پرداخته است ، نتیجه بخش و ثمر آفرین نبوده است .
بی توجهی و غفلت از آفت هایی که اطرافمان را فرا گرفته و آفت زدایی نکردن ما در غروب هر چهارشنبه این باغ و بوستان عظیم را دچار رکود رشدی کرده است .
طبیعتاً آنچه سیر و سلوک نیاز دارد در کنار روح سالم ، شفاف و زلال ، جسمی سالم است .
سیر کردن در پاسخ به این پرسش که چرا ؟
درس های داده شده که برگرفته از مسولیت و مأموریت باغبان ، باغ ماست نیز مستلزم داشتن همین جسم سالم است .
تغییرات ماه مبارک رمضان در همه ی افراد جمع ما ، خوب ، قابل توجه و مورد رضایت آقا امیر المومنین (ع) قرار گرفته اما کافی نبوده است .
بازتاب اعمال و رفتار ما در اجرای مأموریت و عمل کردن به مسولیت رهبر و راهبرمان قابل قبول نیست .
همه ی ما به نوعی مسافریم و در درون مسافر بودنِ خودمان است که سفر می کنیم .
برای پاسخ به پرسش ذکر شده نیاز است تا به ابتدای راه برگردیم .
جایی که هریک از ما با اعتقاد و ایمانی که نسبت به عشق ، پیر و مرادمان داشتیم ، پا به عرصه ی عشق بازی گذاشتیم . و از جایی که اولین سطر دفتر عاشقیمان را با معنی کردن سرسپردگی آغاز کردیم ……
و نوشتیم : سرسپردگی یعنی :
1.سلب اختیار کردن از خود
- قرار دادن همه چیز در راه رضای خدا و مولا
- تسلیم محض بودن .
- عامل بودن بی چون و چرا از پیاله هایی که از دل آسمان برایمان ارسال می شود .
- حرکت کردن در سرنوشتی که آسمان و آسمانی ها برایمان تعریف کردند.
- سَر را در اختیار یار قرار دادن و راضی بودن به آنچه یار دستور و فرمان می دهد .
همه ی ما می دونیم : سَر فرمانده ی بدن است و جایگاه دستگاه عصبی و مغز در سَر قرار گرفته است .
و در یک جمله سرسپردگی یعنی : فرماندهی را به خدا دادان و در جهت عهد و پیمانی که بستیم حرکت کردن .
در سرسپردگی باید به خاطر داشته باشیم که جایگاه و سر منشأ آنچه می شنویم و درک می کنیم معنوی است و باید کوشا باشیم و خودمان را اِثبات کنیم .
راهی که انتخاب شده ، دُرست است .
باید بی چون و چرا و بدون برگشت باشد .
و باید به سر منزل مقصود برسد .
اگر کمی دقیق باشیم و منصفانه برخورد کنیم ، خواهیم دید که جلسه های تشکیل شده در غروب طلایی پنجشنبه ها ، محصول و چکیده ای از اعمال ، رفتار و اتفاقاتی است که در تمامی طول هفته برای یکایک ما رقم خورده است . و این در حالی است که ، محفل سبز پنجشنبه ها را گاهی تعریف و تمجید و گاهی تذکر ها ، هشدارها ، و ذکر نقاط ضعف شکل می دهد .
رهرو حقیقی و سرسپرده ی واقعی کسی است که : نه تعریف و تمجید ها و نه تذکر و هشدارها قادر به فروپاشی درونش باشد .
ما باید به این باور برسیم که :
هر آنچه در قالب تعریف و تشویق و یا ذکر نقاط ضعف بیان می شود همگی صلاح و مصلحت ماست .
فراموش نکنیم : هر چند تعریف ها از ما الگو و اسوه پدید می آورد اما مسولیتی را از دوش ما برنمی دارد .
و فراموش نکنیم : ذکر نقاط ضعف برای رسیدگی بیشتر ما به درونمان و آفت زدایی کردنِ سریع تر وجودمان است .
متأسفانه اگر از مجموعه ی ما معدل گیری صورت بگیرد ، معدل به دست آمده نشان می دهد که قافله ی ما هنوز در دامنه ی کوه و هنوز در اولین پیچ های مسیر در حال حرکت است و تا فتح قله فرسنگ ها فاصله دارد .
وقتی عشق در روح ، جسم و قلب آدمی قرار می گیرد و انسان را به واسطه ی مراد و مولای خویش به معبود متصل می کند ، همه ی حرکات و رفتارهایی که با منشأ آسمان شکل می گیرد خوشایند و قابل قبول است .
وقتی ادعای عشق می کنیم و دوست داشتن مرادمان را الفبای عاشقیمان قرار می دهیم ، آن وقت است که نه تنها از تند و تیز بودن گفته ها و سخن های مرادمان دلگیر نمی شویم بلکه آن را نوعی معاشقه تلقی می کنیم و تمامی طول هفته سازِ بندگیمان را با صدای ایشان تنظیم می کنیم . چرا که عشق با خشونت ، بی معرفتی ، انتقام جویی و کوبیدن بیگانه است .
عشق یعنی شناختن ، یعنی ایثار ، یعنی گذشت ، یعنی فداکاری ، یعنی ذوب شدن در عشق .
فاصله و دیوار و گروه بندی واژه هایی هستند که در عشق هیچ گاه معنی نمی شوند .
و حالا لازم است تا کاروان آقا امام حسین (ع) را بهتر و کامل تر نگاه کنیم .
زمانی که کاروان به طور کامل غربال می شود تا هر کس در کاروان باقی می ماند عاشق حقیقی و سالک واقعی باشد .
و این سِر است و غربال با انتخاب ، اختیار و آگاهی کامل افراد از فردای پیشِ رو صورت گرفت و کاروان اَلک شده راهی میدان عشق بازی شدند .
کاروانی که ابتدا ، انتها و میانه ی آن در عاشقی یکسان و برابر بودند .
در کاروان آقا ابا عبدالله (ع) : قدر و اندازه ی عشق آقا امام سجاد (ع) در بستر خفته و بدون شمشیر ، قدر و اندازه ی عشقی بود که آقا حضرت عباس (ع) در میدان جنگ به عرصه ی ظهور گذشت .
قدر و اندازه ی عشق خانم رباب (س) که در همسری امام زمان خویش بودند و تنها دارایشان را با عشق تقدیم عشق کردند ، قدر و اندازه ی عشقی بود که خانم حضرت زینب (س) را در عرصه ی نابرابر بین حق و باطل در کاخ عبیدا.. پیروز گردانید و ایشان را در بعدازظهر عاشورا امام موقت دین و رهبر و حامی کاروان عشق قرار داد .
در کاروان عشق آقا ابا عبدالله (ع) عشق ادب می آفریند . و ادب عشق را زنده و پایدار نگه می دارد .
و حاصل این ادب کنیزی حضرت رباب در مقابل حضرت زینب و ادب وصف ناپذیر آقا حضرت عباس در مقابل آقا ابا عبدالله بود .
و عشق اعضای کاروان را چنان مسول نگه می دارد که هیچ کس در مقابل گرسنگی و تشنگی و بی پناهی و در خرابه بودن تسلیم نمی شود و همگی تا آغاز امامت آقا امام سجاد (ع) رنج رسیدن به کوی یار و رضایت معشوق و معبود خویش را تحمل می کنند .
شهادت عزیزترین عزیزان افراد کاروان در غروب غمگین عاشورا نه تنها از عشق افراد کاروان نمی کاهد بلکه به چندین برابر افزون می شود .
در کاروان آقا ابا عبدالله (ع) کوچک ترین فرد کاروان نیز با طلب نکردن آب ، سر خم نکردن در مقابل دشمن ، فریاد عاشقی و عشق بازی سر می دهد . و عشق در كاروان آقا امام حسین (ع) به قدری اوج می گیرد كه زنان و كودكان خسته و تشنه با عشق به معبود و معشوق خویش اسارات را به جان می خرند تا در تسلیم دشمن نباشند .
ادب و نگه داشتن حریم و حرمت افراد در كاروان عشق ما نیز حُكم است و در همه ی سنین و با هر كِسوتی باید رعایت شود .
باور كنیم از چشم افتادن و فراموش شدن در كاروان عشق جایگاهی ندارد و خداوند درست در زمانی كه خودمان را از یاد رفته و از چشم افتاده می بینیم با حاجت و نیازی ما را متوجه عشق و جایگاهمان می كند .
اعمال ، گذشت ، ایثار ، صبر و خاك خوردن های ما نه تنها فراموش نمی شود بلكه در دفتر امام ، مولا و سرورمان ثبت و ضبط می شود و سودهای بی شمار الهی به آن تعلق می گیرد .
همه ی ما به یك سفر و بازنگری كامل نیاز داریم تا اشتباهاتمان را رفع كنیم و متوجه جایگاه با ارزشمان باشیم .
مكتب خانه ی عشق آقا امیر المومنین (ع) محل عشق و عشق بازی است .
نفرت ، منفی گرایی در مكتب خانه ی عشق مولا علی (ع) جایگاهی ندارد .
ریاست مكتب خانه ی در دست وسیع و منور مولایی است كه بر قاتل خود نیز با رحم و جوانمردی برخورد می كند .
مبادا اعمال ما به گونه ای باشد كه دیگران را وادار به قضاوت كردن نسبت به مكتب خانه ی عشق آقا امیر المومنین (ع) كند .
مبادا اعمال ما زمینه ساز ترویج تربیت نادرست در مرام مولای عشق و عاشقی باشد .
علف های هرز كنارمان را بچینیم تا خوب ، بهتر و كاملتر رشد كنیم و از جلسه های آنالیز ، پرسش و پاسخ چهارشنبه ها یمان غفلت نكنیم تا زودتر و سریعتر با كاروان عشق هم پا و هماهنگ باشیم.
مرام آقا امیر المومنین (ع) نمی طلبد تا هم كاروانی ها و هم خانواده هایمان را نادیده بگیریم و به تنهایی راهی راه شویم .
فرصت دادن و كمك كردن به اعضای خانواده یمان سریعتر ما را به سرمنزل مقصود می رساند.
فراموش نكنیم مجموعه كاروان ما با هر سرعتی كه پیش رود، در نهایت با هم به مقصد خواهیم رسید.
زیبایی دستورالعمل و صحبت هایی كه در هر جلسه پنجشنبه بیان میشود به این است كه ما دستور العمل برای خودمان بدانیم و به این شكل دروغ ضعف های خودمان كوشا باشد .
هر چند كه گاهی این دستور العمل ها برای ما صادر نمی شود اما توجه به آن ها اسباب پیشرفت و ترقی ماست.
گاهی دانسته های انسان در معرض فراموش شدن قرار می گیرند.
تذكرها و توصیه های (مرامی) لازم بیداری و هشیاری درونیمان است.
دیدمان نسبت به خاطرات تلخ ، نادانسته ها و سنت های اشتباهی كه در گذشته زندگی به هر یك از ما تحمیل شده عوض كنیم تا با منفی گرایی، كم بودها و عقده ها را برای خودمان فراهم نكنیم .
وقتی فكر و وجودمان با عقده ها و كمبودها هم مسیر میشود، دید ، براشت و روش زندگی ما را تحت تأثیر خودش قرار میده.
حسن خلق بزرگترین و بارزترین ویژگی خاتم الانبیاء (س)- آقا رسول ا… (ص) هر یك از ما به عنوان رهرو راه آقا امیر المومنین (ع) باید حسن خلق را در درون و بیرونمان پدیدار كنیم.
بد خلقی و عبوس بودن سنجیده یا نسنجیده در راه و مرام مولا امیرالامومنین (ع) جایز نیست .
فداكاری و گذشتمان را به قدر كسوت و وسعت قلب و به قدر وسعت مراممان گسترده كنیم.
به آنچه به حكمت و مصلحتمان است راضی و خرسند باشیم و سرسپرده بودن حقیقی را تمرین كنیم.
چرا كه امنیت و آرامش درتسلیم محض عشق است كه خلاصه می شود. عاشق، ایمانی قاطع دارد.
عاشق با گله و شكایت میانه ای ندارد.
گله وقت عشق بازی را می گیرد.
عاشق همه روزهایش به گذشت وبخشش مزین می شود.
بال پروازمان را با نادانی نشكنیم.
والسلام.