بسم ا… الرحمن الرحیم
دقت و توجه در برگزاری هر جلسه ی پنجشنبه به روشنی بیانگر انجام و اجرای اعمالی است که سبب به کار انداختن هر دو نیمکره مغز و بهره گیری از هر دو نیمکره است. نظم، مدیریت، سخنرانی، آهنگ و موسیقی ای که در هر جلسه وجود دارد، فرمانده ی بدن ما را مجاب خواهد کرد تا توانایی استفاده از هر دو نیمکره را در خود افزایش دهد. رهرو باید به موفقیت بیاندیشد و برای رسیدن به هدف و کسب موفقیت سعی کند تا از هر دو نیمکره بهره ببرد. آنالیز چهارشنبه ها و بررسی ضعف ها و قوت ها نیز می تواند ما را در زمزه ی انسان هایی قرار دهد که توانایی بهره گیری از هر دو نیمکره را دارا هستند.
تک تک آیات الهی با توجه به مفهوم، دستور و مضمونی که در خود دارند دارای آهنگ و لحن خاصی هستند. تمرین و ممارست در تلاوت آیات الهی می تواند ما را در بر قراری و اجرای این لحن و آهنگ کمک کند. از آن جائیکه برخی آیات، تذکر دهنده؛ برخی، تشویق کننده؛ برخی انسان هستند، آهنگ و موسیقی خاصی را در تلاوت کردن طلب می کند. زمانی که آیه ای با آهنگ خاص خود تلاوت می شود، درکِ حسیِ خاصی به انسان القا می شود و کسب این درک، سبب نزدیک و نزدیک تر شدن موکلین این آیات به انسان و مدد رسانی و کمک به او می شود. برای انسانِ طالب و مومن، درکِ حسی آیات الهی سبب باز شدن برخی اسرار بر قلب و روح او می شود. تجربه سالیان گذشته در بهره گیری از آیات الهی ثابت کرده که با حس گرفتن در آیات الهی می توان نکات بسیاری را در مسائل زندگی، مسائل درمانی، فکری، اندیشه ای ، راه گشایی و عملی استخراج و اجرایی کرد. همه رهروان توانایی تأمل و تعمق و بهره جستن از آیات الهی را دارا هستند.
زندگی هر انسانی نیاز های متفاوتی از جمله نیاز به معاش، کار و درآمد را دارا است. ارتقاء بخشیدن به زندگی مادی برای رهروان به معنای ثروت اندوزی نیست، چرا که راه و مسلک ما ثروت اندوزی را مجاز نمی داند. وقتی انسانی به تمامی افکار و اعمال خود رنگ و بوی الهی می دهد و در جهت رضای الهی قدم برمی دارد، در بهره گیری از ثروت خود نیز رضای الهی را در نظر می گرد و ثروت خویش را در جهت قرض الحسنه، ابن سبیل، رفع گرفتاری گرفتار و بیمار صرف می کند و علاوه بر پرداخت خمس و زکات به بخشش صحیح مال خود می پردازد. به لطف خدا در خانواده ای قرار گرفته ایم که تک تک افراد این خانواده دارای قلبی وسیع و گذشتی بی مانند هستند و در بخشش کردن در صف بهترین ها قرار دارند. در افراد این خانواده بخشش جزء وجودی و ذاتی رهروان شده است؛ و وجود همین خصلت در نزد خداوند و بارگاه الهی بسیار پسندیده و عالی است. برای فردی که بخشش جز وجودی او شده است، کسب مال و ثروت از مسیری کوتاه و سریع، نگرانی را به همراه نخواهد داشت چرا که آز و طمع در چنین فردی از بین رفته و راه نفوذ شیطان بسته شده است. زیر پا گذاشتن طمع، افراد را در مواجه با مال و ثروت فراوان تغییر نخواهد داد. چنین افرادی که روزگارِ داشتن و نداشتن خود را یکسان و بدون تغییر می گذرانند، خود را تنها ابزاری برای انجام فرایضی که معشوق ار آن ها انتظار دارد، می دانند.
اراده ی خداوند در بخشیدن مال و ثروت و روزی به هر انسان و به هر مخلوقی در کم تر از آنی صورت می پذیرد و خداوند به هر که بخواهد روزی بی حساب عطا می کند. گاهی خداوند روزی بی حساب خود را از بنده ای که صاحب زهد، تقوا، قناعت و بخشندگی است می گیرد تا مبادا رسیدن این روزی سبب بیدار شدن نقطه ضعف خاموش درونی آن بنده شود و او را هم سو با شیطان قرار دهد و بین عبد و معبود فاصله بیندازد. خداوند دوست ندارد تا بنده ای که عاشق است از معبودش فاصله بگیرد. خداوند مشتاق بنده ی خویش است، وقتی بنده ای از روی ندامت و پشیمانی به درگاه خداوند رو می آورد، خداوند علیرغم شأن خدایی خود، همه فرشتگان را به دیدن بنده دعوت می کند و می فرماید این بنده ی من است که به سمت من روی آورده است. شوق و اشتیاق خداوند برای چنین بندگان بی نظیر، بی مانند است. ما نیز باید تلاش کنیم تا در بندگی چنان شوق و اشتیاق خود را اعمال کنیم که مولا و سپس خداوند یکتا از ما راضی و خشنود باشند.
زندگی امروزه بسیاری از انسان ها به سمت تعویض کردن پیش رفته است. امروزه بسیاری از انسان ها به دلیل تنبلی و راحت طلبی خویش از موارد و مسائل آماده برای تأمین نیازهای خود استفاده می کنند . فرهنگ تعمیر کردن در زندگی امروزه بشر به قدری تغییر کرده است که تعمیرکاران نیز به سمت تعویض کردن پیش رفته اند. از بین رفتن فرهنگ تعمیر کردن، انساها را تبدیل به موجودی مصرف کننده و بی ثمر کرده است. صرفاً مصرف کننده بودن انسان را در خطر قرار گرفتن در دام بزه، گناه، جنایت و خلاف قرار می دهد.
فردی که علیرغم داشتن کسب و کار، مدام دست به گریبان رویای میلیاردر شدن قرار می گیرد و رویای الهی و معنوی را فراموش می کند و عشق بندگی را در وجود خود جاری نمی کند، حرص و طمع را در خود از بین نبرده است و به همین سبب است که مدام رویاهایی پوچ را در ذهن خود می پروراند. فردی که عشق بندگی را در وجود خود جاری می کند و به آموزه های خدا و مولای خویش گوش فرا می دهد برای هر اقدام و حرکتی از خود سوال می کند و درست و غلط بودن اقدام و حرکت خود را می سنجد؛ اما فردی که افکار تعویضی را بر تمام ارکان وجودی و زندگیش حاکم می کند به سرعت تسلیم رویای نفسانی و شیطانی می شود.
گاهی ما دست به تعویض هایی می زنیم که مرتبط با سایز و اندازه وجودی ما نیست. برخی وصلت ها و پیوندها، برخی از مشاغل و کارها از جمله تعویض هایی هستند که ممکن است با درون ما مغایرت داشته باشد. فردی را تصور کنید که به دلیل نیاز مالی، شرایط شغلی را می پذیرد که در آن صاحب کار فردی سست مذهب است. فرد مذکور شرایط شغلی را با فراموش کردن این باور که خداوند روزی دهنده است می پذیرد و شروع به کار می کند. شروع کار این فرد با تعویض افکار، اعتقاد، باور و ایمان او توأم می شود، چرا که فرد، رضایت صاحب کار را ابزار تأمین روزیِ خود قرار می دهد و با تعویض عقیده خود به کسب رضایت صاحب کار بسنده می كند و فراموش می کند که عبور کردن از این امتحان الهی و رسیدن به درجات عالی مالی و معنوی، مستلزم گذشتن از این نیاز مالی و تکیه زدن بر نیاز الهی و حقیقی است .
هنگام تعمیر کردن ها نباید سریعاً به پذیرش و تعویض رسید. گاهی لازم است تا کمی فکر کرد و به تحقیق و تقلا و جستجو در سیره زندگانی و رفتار و گفتار ائمه و معصومین پرداخت و راهی را که قرآن و معصومین فرمودند اجرایی کرد. گاهی در لابه لای این جستجو ها و تحقیق ها، جواب هایی برای مسائل دیگر می توان یافت که به بسیاری از نیازها و مشکلات ما پاسخ می دهد. ما باید قدرت تشخیص را در خودمان بالا ببریم تا در شناخت بین تعمیر و تعویض به خوبی عمل کنیم. مشق عشق و موضوعات زیبای آن، راه گشای بسیاری از بن بست های ذهنی و فکری است که همه ما گاهی در آن قرار می گیریم. انس گرفتن با مشق عشق می تواند بهترین راهنما و یاری دهنده ما در مسائل متعدد و مختلف باشد. قدرت تغییر و تعویض در اندیشه انسان قرار دارد. برای هر مورد و مسئله ای ابتدا اندیشه ی انسان است که شکل می گیرد و سپس این اندیشه به عمل تبدیل می شود. اما آیا هر اندیشه ای قابلیت به اجرا در آمدن را دارد یا نه؟ و یا در صورت عملی شدن، آیا این اندیشه با توجه به راه و مرام ما باید مورد تعویض قرار بگیرد یا مورد تعمیر؟
در بسیاری موارد ایراداتی به دین ما گرفته می شود که به دلیل غنی نبودن ما در پاسخگویی به سوالات مطرح شده، دین ما کوبیده می شود. کمی تغییر پیدا کردن می تواند هر یک از ما را به روز کند و از ما نماینده درست و الگوی رفتاری کامل برای دین پدید بیاورد.
در ماجرای خونین شدن رود نیل، برنده، فرعونی بود که شبانه به گفتگو و راز نیاز با خدا پرداخت و ضعف خود را در پیشگاه ربوبیت اقرار کرد و بازنده موسی پیامبر بود که شب را در خواب و استراحت و آرامش طی کرد و فراموش کرد که علیرغم اینکه پیامبر خداست باید برای پیروزی به سعی و تلاش مضاعفی دست می زد. در بسیاری موارد ما نیز این چنین عمل می کنیم و تنها به این که راه و مرام ما حق است و علی(ع) مولا و محمد مصطفی پیامبر ما است، بسنده می کنیم و فراموش می کنیم برای مریدی و عاشقی باید از مراد و معشوق شناخت پیدا کرد و فراموش می کنیم باید از سخنان، روش، سیره و منش عشقمان اطلاعات و آگاهی بیشتری داشته باشیم. گاهی نیز علیرغم عدم اطلاعات و یا کم بود اطلاعاتِ تئوری ای که از عشقمان داریم، دست به اعمالی می زنیم که تکرار خصوصیات رفتاری، گفتاری، و کرداری عشقمان است. توزیع لقمه در هر پنجشنبه و پخش کردن افطاری در هر افطار ماه مبارک رمضان، معرف خصلت های پاک عشقمان است.
به اندیشه، باور و اعتقادمان اعتبار بدهیم. رفتاها و گفتارهای ما باید با گذشت زمان تغییری مثبت تر و رو به پیشرفت داشته باشد. اگر رفتاری در زمان کنونی خوب، عالی و قابل قبول است، باید بیندیشیم که آیا این رفتار برای سال های آینده نیز عالی و قابل قبول است؟ و به یا داشته باشیم، همان طور که گاهی بیان یک کلمه و جمله از یک انسان می تواند کارساز و زندگی ساز باشد، در جایی دیگر بیان همان کلمه و جمله می تواند ویرانگر و مخرب باشد. والسلام…