بسم ا… الرحمن الرحیم
ماه مبارك شعبان، ماه پیامبر مهربانی را به اتمام رسانده ایم؛ امید كه از فرصت این ماه عزیز برای توشه گیری هر چه بیشتر استفاده كرده باشیم اما از آن جائی كه خداوند فرصت دهنده مهربان است، هر آن كس كه تاكنون از فضایل این ماه استفاده نكرده، می تواند در این لحظات واپسین، به بهره گیری از این ماه عظیم بپردازد.
هر قدر انسانی خوب و اعمالش مورد نظر الهی باشد تا زمانی كه به ادای نمازهای واجب نپردازد، پرونده اعمال او بسته است و عملی از خیر و نیكی در آن ثبت نمی شود. شیطان به عنوان دشمن آشكار انسان ها، هر صبح تمام تلاش خود را صَرف می كند تا افراد اوج لذت خواب را در همان لحظاتِ اَدای نماز صبح لمس كنند. اهمیت نماز صبح آن جایی به چشم می آید كه هر فردی اطاعت امر الهی را جایگزین استراحت و خواب شیرین صبحگاهی می كند. بارها گفتیم خداوند صمد و بی نیاز است و به نماز و اعمال ما نیازی ندارد اما در ادای نماز صبح اراده، اعتماد به نفس و ساخته شدنی خاص نهفته است. برخاستن از خواب و به جا آوردن نماز در واقع درس دادن به خود در هر سحرگاه است. خودفریبی در تمامی زمینه ها به خصوص در به قضا دادن نماز صبح بسیار زشت و ناپسندتر از خودآزاری است. این نوع خودفریبی كه در واقع شامل (سبك شمردن نماز و موكول كردن آن به دقایق دیگر و نهایتاً به قضا دادن نماز، در بُعدی دیگر برابر با بی اهمیت شمردن معصومین (س) و خداست).
خداوند رحمان كه با كوچك ترین ندامت، بنده ی خویش را مورد غفران قرار می دهد و روزی او را در هیچ صورتی قطع نمی كند، هرگز دوست ندارد تا بنده ای را به آتش دوزخ بیفكند. هر معشوقی چشم انتظار بازگشت یار خویش است. خداوند نیز كه بر بندگان خود عاشق است، در انتظار بازگشت بنده به سوی خود است. چشم انتظاری از عواطف انسانیت است و هر انسانی، علاقه مند بازگشت فرد یا افرادیست كه دوستدار آن هاست. در درجه بالاتر، خداوند عظیم كه بنابر فرموده ی قرآن در هر لحظه قادر است تا خلقی نو بیافریند، در انتظار بازگشت ما به سوی خود است. قوم عاد، هود، ثمود و بسیاری دیگر كه مورد غضب و خشم الهی واقع شدند، بسیار قوی جثه و بلند قامت بودند و از طول عمر زیادی برخوردار بودند اما به اراده ی خداوند در آنی مورد هلاكت واقع شدند. این چنین پروردگار قادر، اوج مهربانی و عشقش را با نزول پیامبران، امامان و فرصت دادن های مكرر به انسان نشان می دهد.
مرگ هر انسانی تلنگر و هشداری برای سایر انسان هاست كه تا فرصت باقی است می توان بهره مند شد و در صف معشوقین خدا كه خود به مقام عاشقی رسیدند، قرار گرفت. مبادا حقانیت مرگ را حس كنیم اما آن را تنها برای دیگری ببینیم. مبادا از وجود دشمن آشكار انسان آگاه باشیم اما تنها دیگران را در دام او جستجو كنیم.
ممكن نیست انسان در دینداری محكم نباشد و از اعتماد به نفس برخوردار باشد. انسان های سست رأی، زود باور و خودآزار، اعتماد به نفس بسیار ضعیفی دارند به طوری كه با كوچك ترین لغزش اعتماد به نفسشان مورد آسیب قرار می گیرد و تخریب می شود. انسانی كه قدرت و عظمت خداوند متعال را باور دارد و همه نیات و اعمالش را رنگ و بوی خدایی می زند، اعتماد به نفس و ساختار وجودیش برای بازگشت به اصلش طوری تعیین می شود كه در نهایت زیبایی و با كوله باری مملو از توشه، راهی سرای ابدی شود.
خداوند برای بندگانی كه كم ترین گناه و حق الناس ها را بر عهده دارند، زندگی دنیویی را طوری قرار می دهد كه مصائب، سختی ها، بیماری ها و … سبب صاف شدن حق الناس های آن ها شود. در توصیف بهشت همان قدر كه زیبایی و نعمات ویژه وجود دارد، باید بدانیم در جهنم هم به همان میزان عذاب و سختی دردناك موجود است. خداوند عادل محض است و دقیقاً مشخص كرده در ازای چه گناهی، چه كیفری خواهد داد اما از آن جائی كه جود و بخشش الهی اولی بر قهر و غضب اوست، در دنیا شرایطی را فراهم می كند تا بنده، از قصورات و حق الناس هایی كه بر عهده دارد، مُبرا شود و از عذاب سخت در سرای باقی در امان باشد اما سختی ها تنها شامل حال انسان های گنهكار نمی شود و انسان های مقرب نیر به جهت امتحان و ابتلای الهی در حیطه مصائب و مشكلات دنیویی نیز ورود پیدا می كنند تا در مقامی والاتر به آخرت كوچ كنند. مرور بر تاریخ و مطالعه زندگی صد و بیست و چهار هزار پیامبر الهی نیز نشانی روشن بر زندگی سخت و دشوار این بزرگواران در دنیاست.
مرتكب گناه شدن برای انسانی كه در معرض گناه و آلودگیست اما خود را چنان تربیت كرده كه از انجام آن خودداری می كند، ارزشمند است و امتیاز محسوب می شود نه انسانی كه در خلوت سُكنی گزیده و از قرار گرفتن در بسیاری از دام های شیطان ( به سبب عدم حضور دیگران و فراهم نبودن شرایط گناه ) در امان است. در دورانی به سر می بریم كه دوستی با شیطان به سهولت اتفاق می افتد و زمینه فساد و گناه بسیار گسترده است، در چنین زمانی است كه دینداری و مطیع امر الهی بودن و دل را با یاد خدا جلا دادن از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار است.
وجود پیامبر خاتم (ص) و ماه كه به نام ایشان در اختیار ما به عنوان فرصت قرار داده شده و الگوگیری از زندگی شخصی، اجتماعی، دینی و اقتصادی و … ائمه (ع) و معصومین (س) و بهره مند شدن از دایرة المعارف كربلا، در حقیقت بیمه نامه ی هر فردی برای مصون ماندن از طغیان و سركشی نفس اوست.
در زندگینامه آقا رسول ا… (ص) خواندیم كه ایشان با وجود همه محرومیت و محدودیت ها، باز هم حُسن خُلق را در بهترین صورت عملی می كردند. حُسن خلق تا پیوستن ایشان به لقاء ا… همراهشان بود. نهایت عمر مقدس خانم حضرت زهرا (س) هجده سال بیش تر نبود اما می بینیم مهربانی، عظمت و عشق را در عدم امكانات لازم چگونه شكوفا می كنند. خانم فاطمة الزهرا (س) و اولاد بزرگوارشان در هیچ لحظه ای به دلیل كمبودهای دنیویی دست از این خصلت های انسانی خود دست نكشیدند. در داستان خرابه شام و دوستی حضرت رقیه (س) با دختر بچه ی شامی نیز خواندیم كه با وجود از دست دادن پدر و عموی با شهامتشان و با وجود همه ی ستم، سختی و گرسنگی ها هرگز دست در برابر خلق خدا دراز نكردند و این در حالی است كه ما فكر می كنیم تا زمانی كه از مال دنیا بهره مند نشدیم، نمی توانیم خوب باشیم و ببخشیم.
ائمه (ع) و معصومین (س) هیچ گاه در طلب مال دنیا برای رفاه و ثروت اندوزی نبودند كه اگر بودند مجالی برای ظهور معاویه و یزیدیان ستمكار زمان پدید نمی آمد.
وعده ی خدا حق است و خود فرموده كه هر كس توبه كند، بخشیده می شود؛ بنابراین چنانچه معاویه در اواخر عمر توبه می كرد، بنابر وعده ی الهی بخشیده می شد و در روز رستاخیز همسان با مولای پاكی قرار می گرفت. از عدل خداوند به دور است كه انسانی جبار و ستمگر با توبه ای، دوشادوش و هم ردیف انسانی پاك و معصوم قرار گیرد. بیاموزیم هر نعمت، آسایش و لذت دنیویی كه شامل حال انسان ها می شود خیر و بركت نیست، گاهی افزون شدن این نعمات دلیلی بر غرق شدن او در دنیا و از یاد بردن توبه و جاری شدن عدل الهی است. دقت كنیم در هر آرزویی به سر ببریم از همان نقطه امتحان می شویم.
هر عاشقی خواستار و دوستدار شنیدن صدای معشوق است. نماز صبح از جمله زمان های فارغ شدن از دنیا و خلوت كردن با یار است كه می توان به صحبت و درد و دل ( خارج از مسائل دنیویی ) با خداوند پرداخت. در هر دین و مذهبی با هر شكل عبادی، توصیه به شب زنده داری و عبادت در نیمه شب شده است. نیمه شب ها نیز از ساعات خاص و ویژه برای خلوت گزینی و عشق بازی با معبود یكتاست. برای انجام هر كاری انگیزه لازم است، انگیزه گاه محرك هایی را ایجاد می كند كه باعث تغییر و دگرگونی قابل توجه ای در انسان می شود. تكریم شعائر دینی برای رهروی مولا، زمان درس گیری و ساختن فرصت است. گاهی فرصت دادن به دیگران ارزشمندتر از عمل به همان كار نیك است.
از داشته ها بخشیدن و از نداشته ها گذشت كردن بود كه حضرت زهرا (س) را به چنین عظمتی رسانده و خدا را به وجد می آورد؛ بدین گونه است كه خداوند با خشم زهرای اطهر (س) خشمگین و با دعا و بخشش ایشان می بخشد و مورد غفران قرار می دهد. به شهادت رسیدن آقا امیرالمومنین (ع) در محراب در حین نماز؛ ادای نماز آقا امام حسین (ع) در ظهر عاشورا و در اوج جنگ، مصیبت و سختی، دلیل روشنی بر جایگاه نماز نزد خداوند دارد و این یعنی حجت بر انسان ها تمام نمی شود و نمی توان صِرف در دل دوست داشتن خدا، خود را بنده ی خاص دانست.
امروزه علم روانشناسی نیز ثابت كرده تكرار جملات، كلمات، ابراز عشق و محبت، حكم درمان دارد و لازمه ی بهبود زندگی و ساخته شدنِ انسانی است. نماز ابراز عشق و دوستی ما به خداست. یاد كردن خدا در حقیقت شكوفایی نیكی، خوبی و مثبت ها در وجود انسان است. یاد كردن خدا به منزله ی پوشیدن لباس ضد گلوله و رفتن به میدان جنگ است (به همان میزان ایمنی و امنیت را برای انسان فراهم می كند).
برخاستن برای نماز صبح شهامت و شجاعت را در انسان ایجاد می كند و باور او را در مهرورزی تقویت می كند و به او داشتن مناعت طبع و دوری از حرص و طمع را یادآور می شود و به او یاد می دهد تا از داشتن دیگران شعله های حسادت را در وجودش روشن نكند.
رویارویی شیطان در وجود همه ما با نام نفس اماره وجود دارد اما وقتی خانم حضرت زهرا (س) را الگوی قرار می دهیم، دلمان محكم می شود كه بانویی هزار و چهارصد سال پیش این چنین با گذشت و مهربانی زندگی كردند و هم اكنون نیز دل های بسیاری از شنیدن نام مقدسشان به لرزه در می آید. ماندگاری خانم حضرت خدیجه (س) با آن همه مال، مكنت، شكوه و عظمتی كه داشتند تنها به دلیل الهی كردن مالشان و بخشش بیكرانشان بود. مال و ثروت در هر صورت فانی و از بین رفتنی است، پس نباشیم از جمله كسانی كه مالشان هیچ عمل خیر و نیكی را برایشان به ارمغان نیاورد و در نهایت در دست انسانی دیگر مورد استفاده قرار نگرفت.
وقتی پشتیبانمان را خدایی بلند مرتبه و معصومین (س) قرار می دهیم، بی تردید از ترس فاصله می گیریم. بسیاری از بدبختی انسان ها زائیده ی ترس است. وقتی ایمان ما این باشد كه خداوند خالق و نگه دارنده ی ماست، هرگز ترس به سراغمان نمی آید. البته نترسیدن نباید باعث جرأت داشتن ما در انجام امور نادرست شود. چرا كه انسان با ایمان می داند امتیاز او در تقوای اوست نه در ظاهر و زور بازوی او. بلال حبشی یك برده سیاه پوست بود؛ مادر بسیاری از امامان نیز از بردگان و كنیزان بودند و این ها یعنی تنها پارسایی و پرهیزگاری هر انسانی مورد توجه خداست و نه ظاهر فرد.
بارها گفتیم معاش لازمه زندگی هر فردی است. انسان باید برای مسئولیت هایی كه بر عهده دارد تلاش کند؛ انسان تنبل مورد نفرت خداست. معاویه راحت طلب بود در حالی كه مولا تا لحظه ی آخر در نخلستان كار می كردند و از دست رنج خود بهره می بردتد.
وقتی خداوند بخشنده می گذرد و می بخشد، ما نیز باید ببخشیم اما دقت كنیم كه تكرار خطا در پیشگاه الهی قابل بخشش نیست. ماه ضیافت الهی در راه است، همان طور كه برای رفتن به یك مهمانی از مدت ها قبل تهیه و تداركات لازم را می بینیم، برای رفتن به مهمانی خاص الهی نیز باید آماده و مهیا باشیم. والسلام…