ادب و احترام 96.08.25

بسم ا… الرحمن الرحیم

همراه شدن با خاندان رسول ا… در هر زمانی از بزرگ ترین گنجینه های اُخروی برای هر انسان است. ان شاء ا… روزهای پایانی ماه صفر که روزهای عزای رسول ا… (ص) و آل رسول بود را پر بار به اتمام رسانده باشیم و از گذراندن افکار نامناسب که از مکر و نیرنگ های شیطان نشأت می گیرد، ایمن بوده باشیم. می دانیم شیطان برای گمراهی انسان تنها به یک راه و یک روش بسنده نمی کند. این طرز تفکر که 1400 سال پیش اتفاقی افتاده و انسانی حتی بزرگ از دنیا رفته و نیازی نیست تا پس از گذر چندین قرن هم چنان به عزاداری بپردازیم، یکی از روش های اِغوای شیطان است که امروزه انسان های بسیاری را درگیر و در بند خود کرده است.

متأسفانه در لابه لای این همه فریب فراموش کردیم خدایی داریم که عاشق و دوستدار بندۀ خویش و همواره به بهانه های متفاوت در صدد بخشایش بندگان خویش است. خدایی که برای هدایت بشر فرستادگانی را مُعین کرده و کتابی عظیم نازل نموده است. مرور عاشورا همیشه سرشار از درس بوده و هست. عاشورا نشان داد، آقا و امام ما می توانستند در اوج ثروت و آرامش زندگی کنند و قادر بودند همانند کاسۀ سیاح هر چیزی را به لعل و جواهر مبدل کنند اما نه تنها آقای ما چنین نکردند بلکه برای نجات دین و نجات بشر از عزیزترین و ارزشمندترین دارایی خود گذشتند و این بخش از عاشورا صورت نگرفت مگر بر این مبنا که ما به عنوان انسان، مسلمان و شیعه باید بر احوال همسایه، دولت و آشنای خود آگاه باشیم و خود آسوده نباشیم در حالی که همسایه مان یا کودکی یتیم در نزدیکی ما دچار سختی، فقر و تنگدستی باشد.

مولا و پیشوای ما همان امامی بودند که به هنگام افطار در منزل دخترشان خانم ام کلثوم (س)، از میان دو خوراک (نمک و شیر) یکی را میل فرمودند و به فرزندشان یادآور شدند که پدرت هرگز به خوردن دو نوع خوراک نمی پردازند، در حالی که مردمان زیادی در فقر و گرسنگی به سر می برند. آقا امیر المومنین (ع) می توانستند در خفا و پنهان زندگی آسوده و مُرَفه ای داشته باشند اما هرگز چنین نکردند.

امان نامه ی روز عاشورا که از سوی دشمن برای آقا ابالفضل (ع) فرستاده شد، جلوه ای از پیشنهاد دشمن برای فراهم کردن لوازم آسایش برای پهلوان سپاه آقا امام حسین (ع) بود تا بدین وسیله برادر به برادر، پشت کند و جنگ برای دشمن، راحت تر شود و فرود آمدن پرچم اسلام، سهل تر باشد. یزیدیان غافل، یَل ام البنین را به آسایش فنا پذیر و اندک پیشنهاد داده بودند در حالی که ایشان نه تنها این وسوسه دنیویی را نپذیرفتند بلکه عاشقانه تر از پیش در رکاب برادر علیه دشمن تاختند و سعادت ابدی، آسایش جاودانه را برای خود برگزیدند. پس از گذر 1400 سال هنوز نام آقا ابالفضل (ع) و سوگند بر ایشان لرزه بر جان انسان ها اعم از شیعه، مسمان و غیر مسلمان می اندازد. بسیاری از غیر مسلمانان امروزه نیز احترام ویژه ای را برای این پهلوان نامی، رهروی واقعی و عاشق قائل هستند.

در بحث احترام باید در نظر داشت که ادب و رفتار، گفتار و کردار، جایگاه ویژه ای در شکل گیری شخصیت انسان دارد. مباحث دینی ما سرشار از اصولی است که انسان را برای رسیدن به موفقیت در هر زمینه ای خصوصاً مباحث مرتبط با رعایت احترام و ادب یاری می کند. پایبندی به همین اصول است که در بسیاری از کشورهای غیر مسلمان اجرا می شود و آنان را به موفقیت و پیشرفتی چشم گیر رسانده است. غربی ها در انجام امور خود بسیار بر صداقت، راست گویی و اطمینان داشتن از صحت آن چه بیان می شود مُصِر هستند و آن را زمینه ی اعتماد و سرمایه کاری خود لحاظ می کنند. در دین مبین اسلام رفتارهای انسانی به روشنی و دقیق بیان شده و در عمل توسط معصومین (س) به انسان ها ارائه شده است.

عاشورا نمونه عملی بسیاری از رفتارها و کردارها را به ما نشان می دهد. فرستادن آقا علی اکبر (ع) به عنوان اولین فرد از سپاه امام حسین (ع) به میدان جنگ، یکی از این نمونه های عملی در هدایت انسان ها است. متأسفانه بسیاری از ما علیرغم داشتن چنین اُسوه و الگوهایی در بروز رفتار و ایجاد ارتباط با دیگران، نگاه و عملکرد مغایر داریم. به طور مثال چنانچه یکی از افراد خانواده یا اقوام برای رفع نیازی به ما مراجعه کند، از آن پس رفتارهای ما نگاهی بالا به پایین و طلبکارانه خواهد بود و روزهای پیش از مطالبه شخص و رابطه قبل از آن را فراموش می کنیم.

در کربلا، آقا ابالفضل (ع) مأمنی امن و پناهی محکم برای اهل حرم خصوصاً کودکان و دختر بچه ها بودند و کودکان برای نرفتن عمو به میدانِ جنگ دست به دعا برداشتند و به عمه خویش، حضرت زینب (س) متوسل شدند اما ایشان فرمودند که عمو عباس (ع) همواره با ما خواهند بود اما ایشان باید به میدان بروند. جنگیدن قدرتمندانه آقا ابالفضل (ع) امید و قوت قلبی برای اهل حرم بود اما پس از ورود امان نامه به خیمۀ امام حسین (ع) و اِذن آقا امام حسین (ع) به برادر برای تصمیم گیری بدون اجبار، آقا ابالفضل (ع) بار دیگر صحنه ای عاشقانه و عارفانه خلق کردند؛ ایشان از برادر و خواهرشان در اوج تواضع و خضوع التماس کردند تا به عنوان سرباز در سپاه اسلام نبرد کنند. آقا ابالفضل (ع) اسوه ادب و حیا بودند؛ هرگز تاریخ ندیده و نشنیده که آقا ابالفضل (ع) نیم قدمی جلوتر از آقا امام حسین (ع) برداشته باشند.

کربلا معدن و منبع عظیم نکاتی است که انسان ها را برای داشتن روابطی مستحکم تر می آموزد. ادب و احترام نگذاشتن به بزرگ ترها خصوصاً پدر و مادر از جمله دلایل از بین رفتن برکات در خانه و خانواده است که قهر و غضب الهی را به دنبال دارد. احترام و ادب هم چون خون در رگ های آقا ابالفضل (ع) جاری بود. هنگامی که آقا ابالفضل (ع) کودک پنج ساله ای بودند، بیمار شدند و در بستر خوابیده بودند که برادرشان، آقا امام حسین (ع) به دیدارشان آمدند. پس از بیدار شدن، متوجه شدند وقتی خواب بودند، آقا امام حسین (ع) به عیادتشان آمده بودند، بسیار ناراحت شدند و از آن پس با خود عهد بستند در جایی که برادرشان آقا امام حسین (ع) حضور دارند، نخوابند.

ادب و احترام را هر کسی نمی تواند به راحتی به دست بیاورد. باید خواست و در اولین گام باید توقعات را در خود حذف کرد. پاسخ بی ادبی را با بی ادبی دادن، شخص متفاوتی را از ما نشان نخواهد داد اما بی ادبی را با ادب و اصول پاسخ گفتن، شأن و شخصیت ما را بالا برده و فرد را متوجه رفتار زشت خود می کند. خداوند بنده ای را که دیگران را محترم می شمارد، محترم و گرامی می دارد.

بی احترامی به ساحت برزگ ترها و والدین است که دعاها را بی اثر و برکات را از زندگی انسان ها دور کرده است. پوشش مناسب داشتن نمونه ای از احترام گذاشتن به بزرگ ترها است و عدم آن فاجعه ای اجتماعی و اخلاقی چون تجاوز به کودکان را به همراه می آورد. نپاشیدن شیرازه هر خانواده ای مستلزم رعایت همین احترام  و ادب ها است. برای جلوگیری از ناهنجاری های اجتماعی یا باید همانند غربی ها کودکان و نوجوانان را آموزش داد و یا این که همانند گذشتگان حرمت ها را رعایت کرد.

عدم پیشرفت و در جا زدن های ما ناشی از رعایت نکردن قواعد و احکامی است که دین ما برایمان مُعیّن نموده و ما موظف هستیم به ازای “قَبِلتُ” که به “لا اِلهَ اِلا ا…، مُحَمَد رَسولَ ا…، عَلیّ وَلیُ ا…” گفته ایم، قواعد را رعایت کنیم. کتاب ما کتاب قرآن است و به همین سبب آگاهی و علم دینی بیشتری داریم؛ بنابراین مسئولیت بیشتری داریم و هر قدر ایمان، اعتقاد و باورمان بیشتر باشد، باید پایبندی مان هم بیشتر باشد.

اگر تلاش ما در راستای دینداری تنها به دلیل عشق بود و از دریافت ما به اِزا، بهشت و جهنم دوری کردیم، بدانیم رسم رهروی به جا آورده ایم. اگر عاشقی پیشه کنیم و عشق مولا و آل ایشان را سر لوحه زندگی خود قرار دادیم، دیگر در اِزای بدی، بدی نخواهیم کرد بلکه مهربان خواهیم بود و مهربانی خواهیم کرد و تنها به رضای معشوق می اندیشیم. البته باید توجه داشت پاسخ بدی را با نیکی دادن به معنای زیر بار ظلم رفتن و دفاع نکردن از حق و حقوقمان نیست اما در دفاع از حق نیز می توان ادب را در نظر داشت.

حیف است زبانی را که می توان با قرائت قرآن، گفت و شنود از کربلا و ائمه (ع) آراسته کرد را با ناسزا گویی، تهمت، غیبت و اِفترا آلوده کنیم. برخی رفتارهای منفی ما هر چند کوچک، دریایی از نیکی را حَبط نموده و از بین می برد. این درست به مانند نِجاسَت کوچکی است که می تواند مقدار زیادی از غذا را نجس کرده و از بین ببرد.

مبادا از جمله افرادی باشیم که با ترویج برخی بی ادبی ها و رفتارهای نادرست در اعتقاد و ایمان عده ای تزلزل ایجاد کنیم، آن وقت است که با هر رفتاری که از سوی آن ها صورت گیرد ما نیز در گناهشان شریک خواهیم بود. با ادب رفتار کردن، شاید در یک جلسه هم نشینی بر دیگری تأثیرگذار نباشد اما بی تردید به تدریج تأثیرگذار خواهد بود. البته باید به یاد داشت تلاش ما در ابراز رفتار درست و مؤدبانه از دید خداوند دور نخواهد ماند.

همان طور که قبلاً اشاره شد رهرو حقیقی کسی است که همه اعمال و رفتارش خدایی و برای جلب رضای خدا باشد؛ در این صورت خداوند هم حساب ویژه ای برای او در نظر می گیرد. بهشت همیشه آن باغ و درخت توصیف شده نیست؛ گاهی مستجاب شدن دعایی در لحظه اضطرار و سختی، نمایی از بهشت است. رفتارهای عاشقانه در جهت جلب معشوق سپرده ای است که عاشق را هر لحظه از بهره خود، برخوردار می کند و هرگز از اصل آن کاسته نمی شود.

عبادات و مستحبات ما زمانی در آسمان ها ثبت می شود که در زمین بی حرمتی و هتک حرمتی به دیگران مخصوصاً مادر و پدر نداشته باشیم. بهترین هدیه برای هر انسانی دعای خیر بزرگ ترها در حق او است؛ از این هدیه خود را محروم نکنیم که دعای خیر سعادت دنیا و آخرت را برای ما به ارمغان می آورد. به امید رستگاری و سعادتمندی تک تک عاشقان. والسلام

Check Also

ضرورت خودشناسی در رسیدن به قرب

بسم ا… الرحمن الرحیم در بندگی خداوند خودشناسی اصلی ترین و اساسی ترین طریق در …