ESC را فشار دهید تا بسته شود

پرهیز از بد گویی و بد زبانی

بسم ا… الرحمن الرحیم

ماه محرم، ماه حزن و غم و اندوه آغاز شد. درس بندگی و رفع عیوب بندگی، کسب معرفت، درک معنای بندگی، شناخت مسوولیتها و الزام شناخت از خود و رعایت اصول بندگی و رهرویی، همگی در واقعه عظیم حرکت کربلا به وضوع، به عینه و به عمل برای همه ما مهیا شده تا اگر طالب کسب و رسیدن  به بندگی هستیم در این راستا به تعمیر، تعویض، ساختن، پرداختن و پردازش کردن بپردازیم. در واقع محرم همانند دوران تحصیلی هر انسانی است. دورانی که در آن هر دانش آموزی بر حسب تکلیف انجام داده شده نمره خاصی کسب می کند؛ و یا بر اساس تکلیف و درس داده شده طی دوران معینی، از دانش آموزان امتحان و آزمون گرفته می شود.

ماه محرم زمانی است که مشق عشق رهرو مورد بازبینی و ارزش یابی قرار می گیرد و قبل از این باز بینی، رهرو و شاگرد این فرصت را داراست که مشق ها و تکالیف خود را مورد بررسی قرار دهد و ببیند که آیا درس های عاشقی خود را مشق کرده و یا این که صرفاً در کلاس حضور داشته و عشق را به بعد ها موکول کرده است. معلم رهرو، در چنین مسئله ای قلب هر انسان است. قلب انسان محال است که بی جهت صاحب خویش را به بیراهه هدایت کند و به عداوت و دشمنی با او بپردازد و در مورد او حق کشی به عمل بیاورد. محرم و به خصوص دهه عاشورا بهترین زمان و بهترین مکان برای آگاهی یافتن هر رهرو از جایگاه و موقعیت خویش در پیشگاه الهی است.

همان طور که گفتیم، در حرکت بزرگ کربلا با وجود همه نامردمی ها، ظلم و جنایت ها، سختی ها و مشکلات، تاریخ هیچ گاه شاهد بر بد زبانی، ناسزا گویی، تندی کردن هیچ یک از اعضای کاروان عشق نبود. در صحنه کربلا، نبرد بین آقا ابالفضل (ع) و معارِد ملعون به روشنی بیانگر کنترل خشم و کنترل زبان در افراد کاروان آقا اباعبدا… (ع) بود. معارِد نامی ترین پهلوان و جنگاورترین فرد در سپاه دشمن و عزیزترین فرد نزد ابن زیاد و یزید بود که تحت تأثیر جام شراب و ضرب زر و سیم خوی حیوانی خویش را قوت بخشید و در رویارویی با آقا ابالفضل (ع) بر ایشان تکلیف کرد که در ازای بوسیدن زانو بندش نه تنها از جان او می گذرد بلکه او را به پول و مقام و منصب نیز خواهد رساند. در چنین زمانی آقا ابالفضل (ع) علیرغم کم صبری و کم طاقتی خود برای معارِد ایجاد فرصت می کنند و می فرمایند، امام من، امام حسین (ع)، امام بخشندگی است. همان گونه که از قصورات حر گذشت، از تو نیز می گذرد اما به این شرط که بر پای ایشان افتاده و بوسه بر پای ایشان بزنی.

کربلا چنین درس می دهد که اگر ناراحتی، خشم و عصبانیتی نیز بوجود بیاید، باید در مسیر قرب به معشوق، هدایت و سپس فروکش كند. رویدادهای پیش آمده در تاریخ به روشنی بیانگر کم صبری و کم طاقتی آقا ابالفضل (ع) بوده است. از جمله این رویدادها، زمانی بود که آقا ابالفضل (ع) در جنگ صفین به عنوان نوجوانی سیزده ساله شرکت می کنند و در پاسخ به بدگویی های پهلوانِ نامیِ سپاهِ معاویه که بر آقا امیرالمومنین (ع)  بیان شد، سوار بر اسب و با پوششی از نقاب به سوی او حمله کرده و او را به دَرَک واصل می کنند. آقا امیرالمومینین (ع) پس ار دیدن این صحنه سوال می کنند که چه کسی بدون اِذن من چنین عملی را انجام داد و آقا اباعبدا… (ع) که بر کم صبری برادر خویش واقف بودند اعلام می کنند که او کسی جز برادرم ابوالفضل (ع) نبود؛ و زمانی که آقا امیرالمومنین (ع)  ایشان را فرا می خوانند، آقا ابالفضل (ع) نسبت پدر، فرزندی خویش را نادیده گرفته و در کمال ادب در محضر مراد خویش حاضر می شوند.

بدگویی و بد زبانی نوعی از بیماری است که باید درمان شود. متأسفانه در برخی از انسان ها به کار بردن کلمات و جملات رکیک، فحش و ناسزا به راحتی و به سهولت انجام می پذیرد. ممکن نیست در فردی که این چنین بدزبانی در جریانه نام مبارک مولا امیرالمومنین (ع) برده شود، مناجات و معاشقه با معبود صورت بگیرد. بدگویی و بدزبانی یکی از ابزار های نکوهیده و زشتی است که شیطان به واسطه ی آن در فرد وارد می شود و فرد را وادار به تکرار بر انجام آن می کند.

هیچ معشوقی، ادعای عشق فرد بددهان و بدزبان را نمی پذیرد. در هیچ یک از شکل های عشق که به صورت مجازی و حقیقی صورت می پذیرد، نمی توان معشوقی را یافت که با بدزبانی و بددهانی، عشقِ عاشق را پذیرفته باشد. هیچ گاه با بدزبانی، فحش و ناسزاگویی، دلبری و دلربایی صورت نگرفته است. چنانچه ویروس خطرناک بدزبانی در رهرو و یا رهروانی وجود داشته باشد، رهرو موظف است تا قبل از هر گونه عمل و عبادتی، جان و بدنش را از این ناپاکی برهاند. گاهی بدزبانی تنها عادت فرد است و در ذات و شأن خانوادگی او وجود ندارد و تنها شرایط و موقعیت موجود و سختی ها و کم طاقتی ها فرد را به این عمل ناپسند عادت داده است. عادت بدزبانی و بدگویی باید در رهرو از بین برود تا رهرو برای عاشقی کردن، بتواند مشق های خویش را انجام دهد.

محرم بهترین فرصت برای پرداختن به نکات و تذکرات سازنده ای است که به گوش جان شنیده ایم. چرا که اجرایی کردن نکته ها و تذکرات و به کار بستن آنچه در مشق عشق گفتیم، شنیدیم و خواندیم، رضایتی بی مانند در ظهر عاشورا، شب عاشورا و شب شام غریبان را برای ما به ارمغان می آورد. اگر هر رهرو چنین رضایت نامه ای را کسب کند یعنی توانسته است عشق خویش را به درستی مشق کند و تکالیف و مسوولیت های خود را عملی کند.

در هر کلاس درسی حداقل هایی برای قبولی در امتحانات و آزمون ها مشخص شده است. کلاس عاشقی ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. هر امتحانی که در کلاس عاشقی برای رهروان مولا صورت می پذیرد با توجه به توان هر رهرویی است، عده ای نمره ی قبولی و عده ای نمره ی عالی کسب می کنند. بارها در کلاس عاشقی بیان کردیم که مقایسه در رهرویی نباید انجام بگیرد. هیچ گاه نمی توان مقام عاشقی آقا ابالفضل (ع) را با حر بن ریاحی و مقام آقا علی اکبرِ امام حسین (ع) را با حضرت قاسم مقایسه کرد. هر یک از این بزرگواران در سبک و سلایق خود و بر حسب توانمندی های خویش به مریدی و بندگی پرداختند. در جایگاه هر یک از یاران حسین بن علی (ع) گذشت، ایثار و فداکاری وجود داشت. مقایسه کردن، انسان ها را به سمت خطا و اشتباه کردن پیش می برد. بهره گیری از تجربیات و منطبق کردن بر خصوصیات توانمندانه و اخلاقیات خوب است اما نه به شکل مقایسه.

حضرت قاسم (س) در شرایطی که یتیم بودند و نیز در شرایط سنی پایینی قرار داشتند که حتی جهاد بر ایشان واجب نبود و در شرایط ازدواج با دختر عمه خویش بودند، وارد میدان نبرد و کارزار عاشقی شدند. حضرت قاسم (س) بر دختر عمه خویش عشق مجازی داشتند اما آن زمان که پای عشق حقیقی به میان آمد از دنیا و عشق دنیایی خود می گذرند تا در امتحان الهی و در عشقی ماندگار، جاویدان باشند.

عشق حقیقی هیچ گاه تعویض نمی شود؛ و واقعیت عشق جز عشق حقیقی و عشق الهی و عشق به مقربین نیست. برای رسیدن و درک عشق حقیقی، خوب است تا انسان از عشق مجازی عبور کند و عشق مجازی را با رعایت تمامی شئونات اخلاقیات لمس کند. در عشق مجازی نیز می توان پاک بود و ضریب خلوص را بالا برد اما از ماندگاری آن نمی توان اطمینان حاصل پیدا کرد.

ما باید راه خوب دیدن را بیابیم. تمامی مشق کردن ها، تمامی رهرویی کردن ها، تمامی تجربیات حاصل از عاشقی کردن بزرگان دین و مقربان الهی برای این است که خوب ببینیم. کسی که غافل، ایستا و راکد است و دل در گرو دنیا می گذارد نمی تواند در زمره ی رهروان و مریدان و عاشقان باشد. کسی که رهرو است نمی تواند بایستد و دل به دنیا ببندد. تلاش های دنیویی یک رهرو تنها ابزاری برای رسیدن به معشوق و به حقیقت است. نگاه کردن و مورد استفاده قرار دادن مادیات دنیا از منظر بهره وری از نعمات الهی آسیبی بر بندگی و انسانیت انسان ها وارد نمی کند. انسان هایی که در جهت عکس عمل می کنند و مادیات دنیا را تنها به خاطر دنیا می خواهند در حقیقت به تخریب دارایی های درونی و اخلاقیات خویش دست می زنند و ناخواسته خود را در صف نزدیک به شیطان قرار می دهند.

ماه محرم، ماه ساخته شدن  و ماه نشان دادن عشق است. ابراز عشق، نمایش عشق درون، نمایش ضریب عشق، نمایش وفا به عشق همگی در محرم خلاصه می شود. ماه محرم، ماه نمره گرفتن از معشوق و معبود و ماه صله گرفتن از عشق است؛ و چقدر زیبا است عشق معنوی ای که فاصله ها را از بین می برد، ترس و 
ناامیدی را از بین می برد و جایگاه انسانی را تا رعایت صحیح وظیفه ها و مسوولیت ها پیش می برد.

وقتی انسان نمره قبولی در عشق را می گیرد کلام عشق که همانا آیات الهی است برایش بیشتر قابل درک می شود. هر قدر در عشق، در رهرویی و در بندگی نمرات بهتری بگیریم، برداشتمان از آیات الهی بیشتر و بیشتر می شود. همان طور که قبلاً اشاره کردیم هر آیه الهی از هفت تا هفتاد تفسیر را دارا است؛ اما آیا انسان ها به طور یکسان از این نعمت برخورد دار می شوند؟ مسلماً خیر. برداشت و شناختی که آقا امام حسین (ع) از آیات الهی داشتند را نمی توان با انسان های دیگر مقایسه کرد، چرا که ایشان امام و معصوم بودند. با توجه به نمره ی هر رهرو و هر عاشقی، امتیاز شناخت درک و معرفت حاصل شده از آیات الهی با یکدیگر متفاوت خواهد بود. هر چه این شناخت بیشتر باشد ضریب عشق بیشتر و هر چه ضریب عشق بالاتر، کمال و شعور و معرفت بالاتر خواهد بود. دنیا در نظر چنین عاشقی به قدری ناچیز می شود که همانند مولا دنیا را بی ارزش تر از کفش پاره ای می بیند. آن وقت است که در برابر از دست دادن مالی غمگین نمی شود و در برابر پیشرفت مادی دیگران به هم نمی ریزد.

دنیا در نگاه آقا اباعبدا… (ع) نیز به قدری کوچک و ناچیز بود که ایشان در برابر جام گوارای آب، تشنگی  را فراموش می کنند و تنها برای هدف والای خود ادامه نبرد می کنند. در حقیقت کربلا، سیاح و جهانگردی غیر مسلمان شاهد و ناظر بر تمامی ظلم و ستمی بود که سپاه یزیدانیان بر آقا امام حسین (ع) و آل ایشان وارد کرده بودند. سیاح در زمانی که آقا امام حسین (ع) تمامی یاران خویش را از دست داده و خود آماده ی ورود به میدان نبرد می شوند، در محضر ایشان حاضر می شود و جامی از آب گوارا را تقدیم به آقا امام حسین (ع) می کند و در حالی که تصور می کرد آقا امام حسین (ع) آب را بنوشد، آقا آب را بر زمین می پاشند و جام سیاح را به منظور پاداش، پر از ریگ و شن بیابان کرده و به سیاح می بخشند، در پیش چشمان سیاح ریگ و شن بیابان تبدیل به زر و جواهر می شود و سیاح بیش ار پیش حیران و بهت زده می شود که با وجود این توانایی و ایجاد معجزه، چگونه انسانی با این مقام والا به همراه خانواده، در چنین نبرد سنگین و نابرابر، عزم ورود به میدان کرده اند. در این زمان آقا امام حسین (ع) از سیاح دعوت می کنند تا از بین دو انگشت ایشان، عالم معنا و آنچه در عالم معنا در انتظار این بزرگواران هست را تماشا کند و سیاح جز زیبایی، فراوانی و چشمه های جوشان آب ندید.

محرم بهترین زمان برای بررسی وجودی رهرو و ترک عادات مخربی است که به همراه دارد. رهرویی و عاشقی با عادات زشت و ناپسندِ حسادت، کینه، بدگویی و بدزبانی و بسیاری عادات نادرست دیگر سازگار نیست. فراموش نکنیم، کلامی که در عصبانیت بر حسب عادت بر زبان ما جاری می شود حق الناس های ما را تشکیل می دهد. فکرهایی که در مورد افراد به ناحق از ذهن ما عبور کند نیز مشمول همین حق الناس ها می شود و اندوخته های منفی ما را سنگین تر می کند.

منصف بودن و انصاف داشتن را در دعاهای خودمان وارد کنیم و همان گونه که انتظار داریم تا به فضل و کرم مولا و خداوند، بخشیده شویم. ببخشیم و مهربان باشیم و همانند پیامبر عظیم الشأنمان سرشار از حُسن خُلق باشیم و به جای ناسزا گفتن و به وجود آوردن حق الناس، به دشمن لبخند بزنیم تا دشمن خود دچار خود آزاری شود. دعا برای دشمن رسم مولا و خاندان و اصحاب او است. رهرویی جز راه عشق و درس معشوق چیزی دیگری نیست. والسلام…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *