بسم ا… الرحمن الرحیم
در روزهای پایانی ماه صفر هستیم، امید که عزادار واقعی بوده باشیم؛ عزاداری که کردار، رفتار و مَنشی منطبق با معصومین (س) داشته باشد. بارها گفتیم همراهی کردن ما با کاروان عشق و خصوصاً بانو حضرت زینب (س) به این معنا نیست که این بزرگواران به همراهی ما نیازمندند، این ما هستیم که به آنان در تمامی زمینه ها و ابعاد زندگی نیازمندیم.
واقعیت است که بگوییم صبر حضرت ایوب (ع) صبری برگرفته از صبر خانم حضرت زینب (س) است. خاندان رسول ا… (ص) کمال بخشش و بزرگواری اند؛ بنابراین چنانچه با قلبی نادم و عشقی خالص به سویشان روی آوریم قصورات ما را می بخشند. وقتی آقا امام حسین (ع) توبه حر را می پذیرند و با آغوشی باز از ایشان استقبال می کنند، مگر ممکن است ما را مورد بخشش قرار ندهند. برای ما که مدعی رهروی مولا هستیم کسب رضایت نامه در ایام عزای خاندان رسول ا… (ص) بسیار مهم و حیاتی است.
در طی گذر این ایام افراد بسیاری به خدمت و احسان به عزاداران آقا امام حسین (ع) مشغولند اما هر چیز با اهل معنا بودنش است که ارزش و بها پیدا می کند. طلا در حین استخراج از معدن طلاست اما وقتی با هنرمندی افرادی شکل و فرم خاصی می گیرد به ارزش و بهای آن افزوده می شود. در حقیقت رهرو همان طلایی است که در دست هنرمند است اما این که به عنوان رهرو تا چه اندازه رفتار، گفتار و اخلاق خود را هم سو با مولایمان کردیم؟ قدری بسنجیم که آیا در فرصت محرم و صفر امتیاز و ویژگی خاصی را در خود پرورش دادیم که بین خود و دیگران وجه تمایز ایجاد کنیم و سزاوار قرار گرفتن در صف عاشورائیان باشیم؟!
ویژگی هایی که می تواند ما را در تفاوت چشم گیری از سایرین قرار دهد همان صله ارحام، بخشش و توجه به گرسنگان و درماندگان، گذشت و عفو از اشتباه و قصور دیگران است. تخصص و مهارت های فراوانی که هیچ کمکی به افزایش انسانیت، نوع دوستی، برقراری صله ارحام و قدرانی از پدر و مادر برای ما نداشته باشد، برای خداوند نیز مورد پذیرش نیست. صله رحم از توصیه های اکید پیامبر اسلام (ص) است.
هم نشینی با کسانی که فضای زندگیشان به جای داشتن انواع ظواهر زیبا و لوکس تنها بوی دل می دهد و سرشار از صفا و عشق است به مراتب والاتر و مقدس تر از نماز شب ها است. بخشی از صله ارحام معطوف به رفتن ما بر سر مزار پدر و مادر می شود. چنین اعمالی است که از ما، رهروی همراه و همگام با بانو حضرت زینب (س) می سازد و نام ما را در زمره عاشورائیان و عاشقان قرار می دهد. همراهی مالی و حتی همراهی فکری داشتن با نیازمند مالی و فکری نیز از جمله اعمال شایسته برای رهروی مولا است.
تا فرصت هست به دامان خدا پناه ببریم و خود را در دریای بی کران عشق او شستشو دهیم تا از ناخالصی، گناه، اشتباه و قصورات پاک بشویم. به زمان و فرصت هایی که نمی دانیم برایمان مهیا می شود یا نمی شود چشم ندوزیم. از همین فرصت های کنونی بهره ببریم و کلامی هم شده از پیشگاه الهی طلب مغفرت کنیم. فرصت فقط و فقط به دست خداست و انسان ها از آینده و فرصت های پیش رو نا آگاه هستند. مرگ در انتظار هر تک تک ماست؛ همه انسان ها با هر شکل، نژاد، قومیت، سن، وزن و جنسیتی با مرگ روبرو خواهند شد. تقدیر انسان ها غیر قابل تغییر است و مَلک الموت مطابق با برنامه مرگی که هر انسانی دارد به سوی او می رود. تنها خدا از زمان مرگ بندگان خویش آگاه است، حتی آقارسول ا… (ص) نیز از تشریف فرمایی حضرت عزرائیل (ع) برای ستاندن جان مبارکشان آگاه نبودند و با دیدن ایشان از خداوند اندک فرصتی طلبیدند تا ناگفته های خویش را بیان کنند و آن ناگفته چیزی جز طلب شفاعت و نزول رحمت بر امتش نبود.
مبادا فرصت ها را به امید روزها و سال های آینده نادیده بگیریم. انسان از آینده خود بی خبر است چرا که آینده مشخص نکرده است که ما توانایی و فرصت انجام کار مورد نظر را داریم یا نه؟ از تنبلی و اتلاف وقت بپرهیزیم. شاکر خدا بودن و پرداختن به خود در اندک زمانی قابل اجرا است، پس به بهانه های واهی زمان ها را از دست ندهیم. در داستان شَبان و حضرت موسی (ع) خواندیم که چگونه شَبان با زبانی ساده و مملو از عشق و خلوص به سپاس و ستایش خدا می پردازد و خداوند چگونه خریدار چنین مناجاتی است. وقتی عشق خالص و وجود ترتیب یافته باشد می توان خدا را تا جایی نزدیک دید که حجاب ها برداشته شود و برای کسی که مَحرم اسرار الهی می شود، دنیا و ظواهر دنیا بی ارزش و بی مقدار است.
آرزوی بسیاری از انسان ها این است که در حین جان دادن معصومین (س) در کنارشان باشند. حضور این بزرگواران در لحظه احتضار به نوعی سفر کردن با نور به سرزمین بقا است بدون این که فرد سَکرات و دشواری های جان دادن را متوجه شود. خداوند هیچ گاه از بنده نخواسته تا تنها در حال عبادت، گریه و زاری باشد و خود را از نعماتی چون خوردن، آشامیدن ، آرامیدن، پوشیدن و تفریح محروم کند بلکه خدا می خواهد تا بنده در همه ی امور رضای الهی و انسانیت خویش را مورد توجه قرار دهد. وای بر انسانی که در انواع لوازم آسایش و رفاه غوطه ور باشد در حالی که نزدیک ترین افراد به او در فقر، تنگدستی و بیماری باشند.چنین انسانی هر قدر هم به عبادت و عزاداری برای ائمه (ع) بپردازند، خداوند از او خشنود و خرسند نخواهد بود، چرا که خداوند قبل از هر چیز از ما انسانیت را طلب می کند و صله رحم از جمله ملزومات ارتقای انسانیت است.
وقتی خداوند انسان را اشرف مخلوقات لقب داد و فرشتگان را امر به سجده در مقابل او کرد، خواست تا به انسان گوشزد کند که باید از شرافت و عزت برخوردار باشد. متاسفانه گاهی در تصور خود، خود را برنده و صاحب حق می نامیم غافل از این که شرایط موجود امتحانی برای تعیین سطح ما در عالم آخرت است. امیدواریم که در روزهای پایانی ماه صفر با مددگیری از آقا و مولایمان به سنجش درونی خود پرداخته باشیم و رضایت مولایمان را از ابراز حُب و عشق نسبت به خاندان بزرگوارشان کسب کرده باشیم. قلب رهرو پاسخگوی او خواهد بود. آرامش پس از سنجش خود یعنی همان دریافت رضایت و چنانچه این آرامش را کسب نکنیم نباید نا امید بود می توان از بزرگوارانی که روزهای پایانی ماه صفر به نام ایشان رقم خورده، مدد گرفت و آن بزرگواران را واسطه قرار دهیم. اهل بیت هرگز دست رد به سینه شیفتگان و عاشقان خود نمی زنند. فقط دقایقی را به سفر به درونمان اختصاص دهیم تا بهره های وسیعی کسب کنیم.
یکی از تصمیمات زیبا و به جایی که در زمان کنونی می توانیم به عنوان رهرو داشته باشیم کمی فاصله گرفتن از دنیای مجازی و گوشی هاست. غرق شدن دنیا در ارتباطات مدت هاست که رابطه های بین زوجین، فرزندان، والدین و در کل بین افراد را به گسستگی سوق داده است. ناگزیر لازم است از خود شروع کنیم و علیرغم پیشرفت و آگاهی یافتن از علم روز کمی به فاصله گیری از ابزار ورود به دنیای مجازی بپردازیم و به کنترل و مدیریت زمان برای بهره وری هر چه بیشتر از فرصت عمر بپردازیم و زمان هایمان را به نور تقوا برکت بخشیم. جز تقوا راهی به سوی قرب نیست. همان طور که کارها و مشاغل سخت، ابزار مخصوص به خود را دارد (همانند فضانورد) رفتن به سوی قرب نیز ابزار خاص خود را دارد که این ابزار همانا تقوی است و برای ابزار مناسب و مرغوب داشتن نیاز به نور الهی است و برای دریافت نور الهی نیازمند دریافت نور اهل بیت هستیم. رمز عبور ما نور معصومین (س) است. خداوند بخشنده ای که انبوهی از گناهان بنده را می بخشد و به او فرصت مجدد می دهد در هیچ چیز سخت گیر نخواهد بود و با عنایت نور الهی خود را نیز به بنده اعطا می کند.
هر جایگاه نیکی که خداوند بخواهد برای بنده ای در سرای آخرت تثبیت کند در این سرا او را به امتحانات و آزمایشات الهی مبتلا می کند؛ بنابراین با دقت و هوشیاری با امتحانات مواجه شویم تا به سرانجامی زیبا دست یابیم. بارها گفتیم مرور و ممارست بر مشق عشق برای پرورش و ساخته شدنمان است. درگاه خداوند همیشه به روی توابین گشوده است و علیرغم همه قصورات گناهان و تکرار طغیانگری ها، خداوند هم چنان فرصت پشیمانی و بازگشت را در اختیار انسان گذاشته است. گاهی گناهان و قصورات ما از نافرمانی انجام واجبات و رعایت نکردن حلال و حرام ها است که بر ما حق ا… و حق الناس ها را فراهم می کند. از جمله شرایط پذیرش توبه کسب حلالیت و رضات از فرد مورد نظر است اما اگر این اِقرار سبب فزونی دشمنی شود و یا فرد در دسترس نباشد می توان از قانون “رَد مظالم” بهره جست و به نسویه حق الناس ها پرداخت.
در سویی دیگر اگر کسی خطایی نمود و طلب بخشش کرد، مطابق با فرمایش بزرگان باید عذرخواهی او را پذیرفت. در برخی مواقع ندامت و حس شرمساری و پذیرفتن گناه در فرد بسیار مشهود است. در حس ندامت و طلب بخشش باید از امامان نیز الگو گرفت. متنبه شدن از اصول بازگشت است. وقتی پشیمانی و ندامت در فرد ایجاد نشود ممکن است فرد مجدداً به گناه پیشین روی بیاورد اما اگر پشیمانی واقعی باشد و در انسان حس شرمساری و حُجب و حیا را سبب شود، می تواند برای همیشه فرد را از اُفتادن در دام گناه نجات دهد و او را ترغیب کند تا به جبران اشتباه و گناه خود، شناخت داشتن از قبح گناه و خطا نیز می تواند ما را از اسیر شدن در دام گناه در امان بدارد.
گاهی در اوج قدرت و توانستن باید از تقصیرات دیگران گذشت. برخورد درست داشتن با فرد خاطی و گناهکار می تواند اسباب بازگشت او از گمراهی به صراط مستقیم باشد. دقت کنیم برخی از تنبیه ها نه تنها باعث دور شدن گناهکار از گناه نمی شود بلکه موجب وسعت گرفتن دامنه گناه می شود؛ بنابراین می توان با توجه به الگوگیری از معصومین (س) در مقابل اشتباهات سایرین طوری برخورد کرد که فرد از خدای خود شرمسار باشد. مبادا به اندک توبه و استغفاری که در ایام خاص سال همچون ماه رمضان و ماه محرم داریم، مغرور شویم و به امید فرصت داشتن و بخشیده شدن به خطا و گناه خود ادامه دهیم. مطمئن باشیم خدای رحمان چنانچه پشیمانی واقعی و شرمساری را در ما ببیند خود در جبران حق الناس ما برمی آید. گاهی این جبران به شکل بیماری برای پاک شدن فرد نمایان می شود تا فرد پشیمان پاک و پاکیزه به سرای باقی کوچ کند.
غرض از این که مدام می گوییم باید به درون سفر کرد، دیدن حق الناس هاست و شتاب کردن برای بر طرف کردن آن ها است. همه انسانیم و به حکم انسان بودن در معرض حملات مکرر شیطان هستیم. شیطانی که از دریچه های ضعف ما وارد شده و در قالب نفس و هوی و هوس ما را اسیر گناه می کند. به خود آمدن و تصمیم راسخ داشتن برای اجرای احکام الهی خود نعمتی است که نشان از مورد نظر خدا بودن دارد. اگر گناه کردیم و شرمی در خود حس نکردیم بدانیم خدا ما را به حال خود رها کرده است. پشیمانی، نعمت و توفیقی الهی برای بازگشت بندگان به مسیر الهی است. مبادا اجازه دهیم تکرار گناه حس شرم و پشیمانی را در ما کم رنگ کند و گناه برای ما تبدیل به عادت شود.
نافرمانی از امر الهی موجب نافرمانی های دیگر می شود. بی شک کسی که امر خدا را به جا نمی آورد، نمی تواند همراهی مناسب باشد. شرم داشتن نشانه ای از سوی خدا است که بدانیم خالق رحمان فرصتی دیگر را برای ما مهیا کرده است. هرگز در مقابل خدا گردن کشی نکنیم و اگر گناهی مرتکب شدیم خود را تنبیه کنیم و سر به زیر بیاندازیم تا دوباره به سمت اشتباه نرویم.
ماه محرم و صفر و دیگر ایام خاص زمان هایی بی نظیر برای توبه و استغفار است، چرا که در این ایام خداوند بیشتر بر بنده رحم می کند. رفتن به مکان مقدس، ابراز پشیمانی، گریه و ناله زدن به درگاه الهی می تواند در روند بخشیده شدن ما مؤثر واقع شود. خداوند برای جنگیدن و رقابت بندگانش را خلق نکرده است بلکه از روی عشق و مهر دست به خلقت انسان زده است. در ایام عزای آقا اباعبدا… (ع) بسیار بودند مردگانی که عذاب از آنان برداشته شده و بسیار انسان هایی که مورد بخشش واقع شدند. پس قدر این ایام را بدانیم و از آن در جهت استغفار بهره بگیریم که این ایام از ارج و قرب بسزایی برخوردارند.
ایام محرم و صفر ایام برپایی امتحانات سخت خاندان رسول ا… (ص) بود. در این زمان همراه شدن با غم این خاندان علیرغم همه ی دردها و سختی هایی که خود داریم، عنایت و توجهی خاص از سوی خدا و ائمه (ع) را نصیبمان می کند.
بهتر است به عنوان رهرو خلوتگاه راز و نیاز داشته باشیم و محلی را برای نماز و قرار ملاقات با حضرت دوست معین کنیم. شرمندگی نزد خداوند اوج عزت و شرمندگی بنده اوج ذلت است. پس تا زمان باقی است از خلوتگاه عاشقی استفاده کنیم که خداوند بر هر قلبی آگاه و بصیر است. در خلوت با خدا به اقرار بپردازیم و اگر شاهد لرزش دل بودیم باز آن را لطف خدا بدانیم و بدانیم که خدا ما را رها نکرده است. خوشا به سعادت کسانی که بخل نمی ورزند و داشته هایشان را در اختیار سایرین نیز قرار می دهند. انجام واجبات را نمی توان ترک کرد و به دنبال سطوح بالاتری در بندگی بود. برای مسلمان و در مرتبه ای بالاتر عاشق، انجام واجبات رکن است. ان شاء ا… نامه اعمال ما با قلم رضایت حضرت زهرا (س) به امضا رسیده باشد و خداوند به حرمت این بزرگواران شرم و حیا را چنان در وجود ما قرار دهد که در اولین گامی که به سوی گناه بر می داریم، شرم و حیا بازدارنده ما از ارتکاب به گناه باشد. والسلام