بسم ا… الرحمن الرحیم
مرور كردن روزهای گذشته رهرویمان می تواند ما را از میزان مسوولیت پذیریمان در خانواده داری و عضو خانواده بودن آگاه كند؟ می توانیم بررسی كنیم كه آیا اشكالات رهرویی ما به سبب عدم شناخت ماست و یا به سبب عملی نكردن درست مسوولیت ها و یا به سبب وجود من و منیت است؟ می توانیم بررسی كنیم كه آیا شهامت پذیرفتن قصورات و شهامت عذرخواهی كردن را پیدا كردیم یا نه؟ اقرار كردن به قصورات و كوتاهی ها نه تنها از وِجهه و بزرگواری انسان ها كم نمی كند بلكه خود نشانه ای است بر شهامت و شجاعت رهرو و سالك ا… .
همان طور كه در ایام عاشورا بارها و بارها گفته شد: از حجة الوداع آقا امام حسین (ع) و یارانشان تا ظهر عاشورا و از ظهر عاشورا تا اربعین حسینی، تماماً، ترسیم تابلویی است از وقایع، شرایط و مسوولیت های انسان هایی كه عزم بر بندگی و عاشقی كردند و مسیر تقرب جستن را در پیش گرفتند. الگوگیری از این تابلوی عظیم و كامل، هر انسانی را به مقابله با شیطان و نفس اماره پیش می برد و مسیر رسیدن و شناخت حاصل كردن را هموار و هموارتر می كند.
در واقعه ی كربلا تمامی انسان هایی كه در بر پایی این بزرگترین انقلاب الهی نقش داشتند، ایثار، گذشت و فداكاری را در اوج خود اجرایی كردند. در كارزار عاشقی عاشورا، آقا ابوالفضل (ع) در یك سو اوج ادب، تواضع، ایثار و گذشت را به نمایش گذارند و در سوی دیگر در حین مبارزه با دشمن حد اعلای شجاعت خویش را هزینه می كنند، شجاعتی كه دشمن را نیز به تحسین وا می دارد.
حضرت زینب (س) نیز با وجود تمامی احساسات زیبا، لطیف و ظریف زنانه خود چه در نقش مادر، چه در نقش همسر و چه در نقش خواهر و با وجود تمامی مشكلات و معضلات زمان خویش به دفاع از دین الهی می پردازند و با رهبری بی نظیر خود، نقش امامت موقت خود را به بهترین شكل ارائه می كنند. سالیان سال است كه در پس رخداد واقعه عظیم عاشورا، جهان و جهانیان هم چنان در حیرت و بهت شجاعت، خود باوری و اعتماد به نفس چنین بانویی به سر می برند. شجاعت، خود باوری و اعتماد به نفس خانم حضرت زینب (س) كه در طغیان حوادث سخت زمان صورت می گیرد از باور خلل ناپذیر و كسب مقام علم الیقینی خانم نشأت می گیرد.
اگر قرار نبود انسان ها و به خصوص امت حضرت رسول در پیروی از بخش امامت و ولایت آقا امیر المومنین (ع) توانایی رسیدن به مقام و جایگاه انسانیت را نداشته باشند، هیچ گاه مسیر سبز عاشقی و سالكی بر انسان ها ارائه نمی شد. هر بخشی از هدایت ها و احادیث كه بر حسب تكلیف از سوی خداوند توسط پیامبر (ص) و آقا امیرالمومنین (ع) بر انسان ها بیان شده برای رسیدن انسان ها به مقام انسانیت بوده است.
فرستاده شدن رسولان، انبیاء و اولیاء بر انسان ها به این سبب است كه دنیا و پرداختن به دنیا غفلت و فراموشی، تنبلی و كاهلی را برای انسان به بار می آورد. خداوند در قرآن می فرمایند: كه انسان ها قادر بر شنیدن وحی الهی اند. اگر انسان قادر نبود تا به مقام بندگی و به مقام انسانیت برسد، نیازی به بیان كردن و تكلیف كردن بر انسان نبود؛ و عشق سخاوتمندانه از مولای عشق در قلب ما قرار گرفت و راهی كه راه عاشقی كردن مقربان و نزدیكان و صحابه بوده را به روشنی بر ما نمایان كرد.
گاهی ما علیرغم عشق زیبایی كه در نهاد و وجودمان نقش بسته، دست به اعمالی می زنیم و لب به سخن هایی می گشاییم و درِ مغز و اندیشه یمان را بر افكاری باز می كنیم كه شایسته ی همراه بودن و هم نقش شدن با آل رسول ا… نیست. فكر كردن به مقام، جایگاه و عشقی كه در وجود هر یك از ما شكل گرفته می تواند بهترین باز دارنده برای افكار و اعمالی باشد كه بدون توجه به شأن عشق، از ما سر می زند. خداوند قدرت اندیشیدن و بیان كردن و انتخاب نمودن را به هر یك از ما انسان ها عطا كرده است. دلیل روشن رسیدن به كاستی ها، ایرادها و عدم موفقیت ها، خود انسان ها هستند، اگر نه انسان توانمند آفریده شده و خداوند انسان را توانا خلق كرده است. خلقت خداوند بیهوده و باطل نبوده و بر اساس آمد و شد انسان ها شكل نگرفته است، هدف خداوند از خلقت انسان رسیدن او به رشد و تعالی است.
اهمیت به تكلیف رسیدن انسان (دختر در 9سالگی و پسر در 15 سالگی ) نیز در رشد و بالندگی او نهفته شده اگر نه انسان نیز مانند حیوان با اندكی اختلاف پا به عرصه جهان می گذاشت و زندگی ای پست و حیوانی را سپری می كرد و ترك دنیا می كرد. همه اتفاقات، سرگذشت ها و پرداختن به قصص قرآنی به جهت ساخته شدن، رشد و تعالی پیدا كردن و راه الهی را پیمودن است كه بیان شده است. اگر خلقت انسان به گونه ای بود كه انسان در پیمودن سیر صحیح زندگی نیازی به دین ، راهنما و راهبر نداشت خداوند نیز رسولان و انبیاء را برای هدایت انسان ها نمی فرستاد.
از جمله عواملی كه در طول تاریخ باعث سقوط انسان در دامن شیطان شده بكار بستن من و منیت هاست. همان طور كه گفتیم انسان توانمند آفریده شده و موردی نیست كه وجود توانای انسانی قادر بر خرد كردن و خارج كردن او از خود نباشد. انسان بر حسب تصمیم و تلاشی كه از خود ارائه می دهد می تواند از اندیشیدن بر افكاری نادرست و یا انجام دادن عملی ناپسند خود داری كند. بهره جستن از تجربیات و اندوخته ها نیز می تواند انسان را در تصمیمات خود مبتنی بر پارسایی و پرهیزكاری استوار تر نگاه دارد.
منیت در هر زمان و در هر عرصه مخرب و ویران كننده وجود انسانی است. گاهی تصورمان این است كه خویش را عاری از من و منیت می بینیم و درست زمان مواجه شدن با امتحانات الهی آنچه یاد گرفتیم و باید عملی كنیم را فراموش می كنیم و غرور نهفته خویش را پیدا می كنیم. گاهی ما با به وجود آمدن كوچكترین تغییرات، دیو سیاه غرور و منیت را به خود مسلط می كنیم؛
و گاهی قلمرو تسلط دیو منیت تا جایی گسترده می شود كه حرف و سخن همسفران و اطرافیانمان را نوعی توهین قلمداد می كنیم. تمامی ابراز منیت ها، از یك نقطه سر چشمه می گیرد و آن زمانی است كه ما در سفر به درون و در بُعد شناخت از خود، مقوله بدبینی و بد اندیشی را در خودمان از بین نبردیم. بدبینی و بد اندیشی باید به طور كامل از وجود رهروی آقا امیر المومنین (ع) خارج شود. به یاد داشته باشیم صرف قرار نگرفتن در جمع خانوادگی ما، انسان ها را از عاشقی كردن بر آقا امیر المومنین (ع) محروم نمی كند. هر فردی در هر مكانی كه عشق آقا امیر المومنین (ع) را در دل و فكر خود می پروراند، دین آقا امیر المومنین (ع) را نیز پذیرفته و اطاعت می كند.
رفتارهای ما به عنوان رهرو باید جاری و ساری شود، رفتارهای ما نباید بایگانی شود و در هر عصر پنجشنبه مورد بررسی قرار بگیرد. رفتارها و اعمال ماست كه بیانگر تفاوت ما در خارج از مكتب خانه ی آقا امیرالمومنین (ع) است و همین تقاوت هاست كه نام نیك به دنبال می آورد، آمرزش و غفران الهی و رضایت مولا را به همراه دارد و وسیله رسیدن ما به سالك ا… شدن و رسیدن به قرب الهی را فراهم می كند. قرب الهی در افراد متفاوت، مختلف است و خداوند است كه تصمیم می گیرد كدام یك از بندگان خود را در كدامین جایگاه تقرب قرار بدهد. به كار گیری من، در قرار گرفتن در جایگاه های تقرب به هیچ عنوان جایز نیست. از بین بردن منیت نیز در وجود هر فرد با فرد دیگر متفاوت است، ممكن است منیت در فردی با لطافت و نرمی و در فرد دیگر با خشونت و سختی از بین برود. البته به كار بستن خشونت برای دفع كردن منیت به معنی خشونت با دیگران نیست. حاضر جوابی از جمله مسائلی است كه انسان های بسیاری را دچار ضرر و زیان می كند. چرا كه انسان حاضر جواب، انسان اهل تأمل و تعمق نیست و در جوابگویی به دیگران عجله و شتاب می كند و پیرامونش را نمی سنجد.
رهرو آقا امیرالمومنین (ع) در تمامی مسائل باید محكم، استوار و مقاوم باشد، بسوزد تا كوبیده شود، تا شكل بگیرد و شكل بگیرد تا نزدیك شود و به قرب برسد. شمشیر، شمشیر است، آنچه به شمشیر ارزش معنوی و شخصیت می دهد و از دیگر شمشیرها متمایز می كند، دارنده ی آن شمشیر است. ما باید به عنوان رهرو مولا عاری از منیت ها و بدبینی ها حركت كنیم و همه چیز را در اطراف و اطرافیانمان درست و زیبا ببینیم. رهرو باید تمام وجودش ساطع كننده ی نیروی مثبت باشد. مبادا این نیروهای مثبت را با بدبینی، تندی و بد زبانی از بین ببریم. به لطف خدا در انجام همه ی كارهای خوب، نیك و شایسته، همه ی اعضای خانواده با دل و قلبی عاشق و ادب و تواضعی وصف ناپذیر پیش قدم می شوند.
به لطف خدا در انجام همه کارهای خوب، نیک و شایسته، همه اعضای خانواده با دل و قلبی عاشق، و با ادب و تواضعی وصف ناپذیر حاضر می شوند و کسب نیروی مثبت الهی می کنند. همانطور که گفتیم، خانواده ی معنوی ما ارزش والاتر و مقامی ویژه تر از خانواده دنیوی ما را دارا است .در مقابل ابراز این همه زیبایی، محبت، خوبی و خوب بودن، پرداختن به جزئیات بی ارزش تنها عملی مخرب است که تمامی خوبی ها و زیبایی ها را تحت اشعاع خود قرار می دهد.
محبت ها را در وجودمان به گردش در بیاوریم و فکرهایمان را به گوشه ی قلبمان ببریم و با چاشنی محبت، آمیخته اش کنیم تا عمل ما تنها با محبت از وجودمان خارج شود. آن وقت که بزرگترها در جایگاه خود و کوچکترها در جایگاه خود قرار می گیرند و ادب در درون همه اعضای خانواده نهادیده می شود و پیشرفت های خانوادگی شکلی واقعی تر می گیرد .همه ما در مقابل اعمال، گفتار و موفقیت های یكدیگر می توانیم تنها دو دیدگاه داشته باشیم؛ یا اینکه خوش بین باشیم و از موفقیت ها شاکر، خوشحال و خرسند بشیم و یا اینکه بدبین باشیم و مدام به اختلاف نظرات و اختلاف سلیقه ها بپردازیم. خوش بینانه تر به مسوولیت ها و وظایف اعضای خانواده نگاه کنیم
.در مقابل تندی و فریاد بزرگتر به کوچکتر نگاهی خوش بینانه داشته باشیم و این تندی را بعدی از دلسوزی و مهربانی برای پیشرفت آینده تلقی کنیم؛ اگر چنین نباشد و بدبینی شکل بگیرد، حسادت و درپی حسادت نفرت، و در پس نفرت غبار آلو شدن قلب و روح صورت می گیرد و به دنبال این غبار آلودگی، غیبت و گناهان دیگر شکل می پذیرد. برای چنین قلب و روح آلوده ای هم نشینی و هم جواری با طیب ترین و طاهرترین بنده خداوند عملی نیست.
دیدگاه منفی داشتن ضررها بسیاری را متوجه فرد منفی باف خواهد کرد. هر منفی گرایی ای خود آزاری را به همراه می آورد و خود آزاری، خود بزرگترین خیانت در امانتی است که خداوند در خلقت به هر انسانی عطا فرموده است. منفی گرایی، فرد منفی گرا را دچار آسیب های روحی و جسمی بسیاری می کند و به یاد داشته باشیم به عنوان عضو خانواده معنوی باید با دیگر اعضای خانواده با بزرگ منشی برخورد کنیم؛ و به یاد داشته باشیم گاهی گذشت های ما تأثیر گذارتر از بدترین تنبیه ها است.
رهرو آقا امیرالمومنین (ع) باید عاری از هر گونه منفی بافی، دروغ، غیبت و هر گونه غبار آلودگی روحی، فکری و قلبی باشد. ما باید به عنوان رهرو مولا زیبایی های فکری، قلبی و وجودیمان را به کمال برسانیم تا اجازه شرف یابی و تقرب جستن در محضر یار را پیدا کنیم. والسلام ….