بسم ا… الرحمن الرحیم
خداوند عاشق شد و خلقت آغاز کرد، انسان را آفرید و از ملائکه خواست تا بر بهترین مخلوقش سجده کنند، همه اطاعت امر کردند جز ابلیس و بدین گونه از پیشگاه الهی رانده شد و در ازای سالیان سال عبادت از خداوند فرصت خواست تا به اغوای انسان ها بپردازد. از بدو خلقت تاکنون میلیون ها میلیون انسان پا بر عرصه دنیا گذاشتند و مورد دعوت و گاهاً حملات شیطان قرار گرفتند. هرچه زمان گذشت و علم به پیشرفت رسید و تکنولوژی رشد کرد، انسان های بیشتری در دام شیطان اسیر شدند؛ چرا که ظواهر فریبنده دنیا بیشتر خودنمایی کرد و انسان ها از شیوه صحیح زندگی خارج شدند. بدیهی است هر قدر انسان ها به پیشرفت و ثروت بیشتری دست یافتند، نفسی سرکش تر و طمع کار تر در خود پرورش دادند و به دعوت های شیطان لبیک بیشتری گفتند.
ساده زیستی و نبود اختلافات طبقاتیِ گذشتگان ما فرصتِ رشد صفاتی هم چون حرص ورزی، حسرت، طمع و حسادت را به آنان نمی داد؛ به همین دلیل بود که مهر و محبت بیشتری جاری بود و افراد از ایمان قوی تری برخوردار بودند. گاهی مواجهه با مشکلات و کمبودها برای ما و در سویی دیگر آرامش و رفاه دیگران می تواند دریچه ای باشد که بر حسب انتخاب لحظه ای، ضعف و قوت ایمان ما را سبب شود. برخی افراد در مواجهه با چنین ضد و نقیض های ذهنی یعنی قرار گرفتن خودشان در سختی و دیدن رفاه و خوشی دیگری مسئله را امتحان الهی قلمداد می کنند و با کنترل بر نفس و ذهن، خود را در ردیف مؤمنان قرار می دهند و برخی نیز با مقایسه مکرر و طلب مادیات خود را بنده شیطان می کنند.
بارها گفتیم ثروت اندوزی مایه ذلت و خواری انسان هاست و بالعکس استفاده صحیح از ثروتِ حلال مایه سربلندی و سعادت انسان. همیشه ورود ثروت با ورود امتحانات الهی و اِغوای بسیار شیطان همراه است. هستند افراد زیادی که به محض ورود ثروت به زندگیشان، آرامش و نشاط و عشق ورزی پیشین خود را از دست دادند؛ چرا که دیدگاه افراد خانواده به سبب ثروت بدست آمده تغییر کرده و جهت منفی به خود گرفته است. دقت کنیم حتی اگر از درگاه الهی طلب مادیات می کنیم از آن بزرگ بی همتا بخواهیم ثروتی طیب و طاهر، قلبی سخاوتمند و فکری غنی به ما عطا کند تا آن ثروت برای ما برکت و نیک بختی فراهم کند نه آن که از ما سربازی برای شیطان بسازد.
دعای انبیا و اولیا دین ما، همواره عطا کردن فرزندی صالح از سوی خدا بوده است. فرمایش پیامبر عظیم الشأن ماست که “فرزند صالح گلی است از گلهای بهشت”. نباید به خواسته ها و حوائج خود اصرار کنیم؛ چرا که خدای دانا و علیم خوب می داند اجابت کردن یا اجابت نکردن کدام یک از حوائج به نفع بنده و کدام یک به ضرر اوست. در دعا کردن، خداوند را بخوانیم و به او توکل کنیم؛ یعنی او را وکیل خود برای رسیدن به نفع و سعادت هر چه بیشترمان قرار دهیم.
انسان هستیم و بر حسب انسان بودنمان صرف نظر از دین و مذهب و نژادمان محتاج خدا هستیم؛ پس باید دست به درگاهش بلند کنیم و خواسته های خود را با او بیان کنیم اما باید توجه داشته باشیم در هر دعایی رضای خداوند را لحاظ کنیم و خود را غرق در خواسته ی خود نکنیم. بی شک همانند بسیاری از رفتارها، نیات و گفتارهایی که خلوص در آن بسیار مهم است، رضای الهی همراه با دعا کردن نیز نیازمند خلوص است.
نمی شود با ریا و نفاق با خداوند معامله کرد؛ چرا که خداوند حاضر و ناظرِ بزرگ و مسلط بر هر بنده ایست. پیش تر نیز گفتیم ریا و نفاق به قدری نکوهیده و ناپسند است که خداوند هرگز آن را نمی بخشد. قدر داشته هایمان را بدانیم و به رضای خداوند راضی باشیم. چه بسیارند ثروتمندانی که عدم سلامتی در آنان لذت خوردن و آشامیدنشان را از بین برده؛ در حالی که همین افراد در گذشته خویش با خوردن کمترین ها قانع بودند و خرسند و سلامت.
کسب علم فریضه و توصیه دین خداست. در دعایی از بزرگان دین هست که می فرماید “بارالها علم مرا اسباب طغیان و سرکشی ام قرار مده”. این جمله به ما یادآوری می کند در آموختن علم نیز باید از خداوند خِیر خود را طلب کنیم. از پروردگار خویش بخواهیم که علم ما را مایه هدایت، رشد و تعالی ما قرار دهد و بین ما و خود جدایی نیفکند.
خداوند با عشق و محبت بنده خویش را آفرید و هرگز نمی خواهد و دوست ندارد تا آنان را عذاب کند. باغبانی را تصور کنید که سالیان سال برای پرورش باغ خود تلاش کرده است، آیا می تواند پس از به ثمر نشستن باغش آن را به آتش بکشد؟ پس روشن و واضح است که خداوند نیز مایل نیست با برآوردن حاجتی که خیر و صلاح بنده در آن نیست او را به سمت نابودی ببرد. خداوند برای لحظه لحظه ما برنامه دارد و لحظه به لحظه یار و یاور ماست. این در حالی است که گاهی با اجابت دعایی و گاهی با ارسال هشدارها و رنج هایی کوچک، ناجی و مددرسان ماست.
روایت است فردی مؤمن و متدین سال های عمرش را در نوکری آقا امام حسین (ع) سپری کرد و از هر آنچه خیر و نیکی بود در راه خدا و امامش کوتاهی نمی کرد، ایشان سالیان پایانی عمر خویش دچار شکست مالی شدند و پس از آن در بستر بیماری قرار گرفتند. یاران و دوستان همه متعجب از زحمات ایشان و سرانجامِ وی، روزی از او سؤال کردند، چگونه است که شما با همه خدمت خالصانه ای که در حق امام و در حق دیگران داشتی چنین شدی؟ ایشان گریان و لرزان گفتند: سپاس خدایی را که بر من رحم کرد و کوتاهی مرا با نزول این رنج ها جبران کرد تا پاک و پاکیزه سرای دنیا را ترک کنم. ایشان گفتند: هر سال در آغاز محرم و در تدارکات پذیرایی از عزاداران آقا اباعبدا… (ع) میزانی قند به خانه می بردم و با قندشکن می شکستم، در حین شکستن قدری خاک قند و قندهای ریز به این سو و آن سوی خانه پرتاب می شد که آن ها را اهالی منزل جارو می کردند و دور می ریختند، این ها همه تاوان همان دور ریختن هاست. خدای ما خدایی است که حساب همه چیز در دست اوست. همان خدایی که به انسان ها در مورد حق کشی و حق الناس بسیار هشدار داده و از انسان خواسته تا فرصت باقیست به جبران حق الناس هایش بپردازد.
در هنگام دعا بدانیم، هستند گناهان و حق الناس هایی که دعایمان را حبس می کنند و اجازه نمی دهند تا آسمان ها بالا رود. بخواهیم که خداوند ما را بر گناهانی که فراموش کرده ایم، آگاه کند تا به جبران آن بپردازیم و درهای رحمت الهی را بر خود بگشاییم. متأسفانه بسیاری از ما هم چنان غرق در حق الناس، از خداوند می خواهیم تا امکانش را فراهم کند تا ما نیز به کار خیر بپردازیم، غافل از این که بزرگ ترین کار خیر برای ما حلالیت گرفتن از کسانی است که به صورت مادی و معنوی مدیون آن ها هستیم. تمرین کنیم تا بر اراده و نفس خود مسلط باشیم تا اگر نیازی به پیشگاه خدا بردیم، خداوند آن را اجابت کند و نباشیم از جمله افرادی که خداوند اجابتشان نمی کند؛ چرا که برآورده شدن حاجتشان با گمراهی و سرکشی نفسشان همراه است.
از کوچک ترین کارهای حسنه و خداپسندانه غفلت نکنیم که در بسیاری مواقع نجات ما همان نیکی هایی است که در نظرمان نمی آمد. بنده ای که خداوند را وکیل خود قرار می دهد و بر حاضر و ناظر بودن خدا ایمان دارد، سخت ترین و مشقت آورترین شرایط نیز نمی تواند خللی در ایمان او وارد کند، چنین انسانی حرص و طمع را در خود از بین برده و مراتب بندگی را طی کرده است. به نفسمان نه بگوئیم قبل از اینکه دیگری به ما و نفس ما نه بگوید. چشم و دل سیر باشیم و از تنهاخوری و خودخواهی به دور باشیم تا شایستگی خیر رسانی به دیگران را بدست آوریم.
ان شاءا… باشیم از دسته مؤمنان و عاشقانی که هر کار ما باعث ناامیدی و یأس شیطان شود و لبخند و مهرورزی ما به سایر مخلوقات الهی، شیطان را وادار به گریستن کند. خداوند دوستدار متوکلان است. باشد که از بهترین توکل کنندگان باشیم. والسلام…