بسم ا… الرحمن الرحیم
رهرو هستیم و به حکم پیروی از مولایمان موظف هستیم دین حقیقی را با مسائل زمانه تطبیق دهیم و با مدد از مولای بزرگوارمان مسئولیت خویش را در خانواده و جامعه انجام دهیم. نمی شود به راحتی شانه از زیر بار مسئولیت خالی کرد و با گفتن نمی توانم و نمی شود از انجام وظیفه غافل شد. وظیفه اصلی ما امر به معروف و نهی از منکر است اما نه امر و نهی که در آن دیگران را وادار به انجام دادن یا انجام ندادن کار یا عملی کنیم. امر به معروف حقیقی امر و نهی است که خود عامل بر آن باشیم و عمل ما الگویی برای تغییر رفتار دیگری است.
در روایتی از حضرت موسی (ع) است که خداوند به حضرت توصیه می کنند که با زبانی دعا کن که با آن گناهی نکرده باشی؟ حضرت موسی (ع) می گویند: چگونه؟ خداوند در پاسخ می فرمایند: از دیگران بخواه تا برای تو دعا کنند چرا که تو هرگز با زبان آنان گناه نکرده ای. اهمیت دعا در حق دیگران نزد خداوند بسیار والاست. به گونه ای که خداوند حوائج و خواسته فردی که برای دیگری دعا می کند را زودتر مورد اجابت قرار می دهد.
بارها گفتیم دین ما دین عدالت، مهربانی و رحمت است اما سوالی که ممکن است پیش آید این است که مسئله تنبیه و حد و حدود شرعی که خداوند برای گناه گناهکاران تعیین کرده، چگونه است؟ خدای ما خدای بخشنده و مهربانی است که چنانچه دستوری را به جهت تربیتی بیان کرده باشد شرایط خاص آن را نیز توضیح داده است. این که برای برخی گناهان حد شرعی تعداد خاصی شلاق زدن است، صحیح است اما خداوند اجرای آن را این گونه بیان می کند که کسی می تواند حد را اجرا کند که خود گناهی نکرده باشد و باید در حین زدن شلاق، قرآن را بین دست و پهلوی خود نگه دارد و در هر ضربه شلاق اجازه ندهد قرآن به زمین اُفتد. با چنین توضیحی بدیهی است که هیچ یک از ما معصوم نیستیم و در ضمن قادر نیستیم تا همزمان قرآن را نگه داریم و با همان دست ضربات شلاق را به گناهکار بزنیم.
در احادیث و روایات زیادی از ائمه، انسان ها توصیه به عیب پوشی شدند. خانه تکانی دل، محل تقویت این صفت والا در انسان است. در خانه تکانی دل باید غبار روبی کرد، استغفار طلبید، به جبران حق الناس ها پرداخت و در نهایت باید صفات الهی هم چون ستارالعیوب بودن را در دورن خود نهادینه کرد. مبادا در رعایت حق الناس ها به خود سخت بگیریم و تلاش خود را کنیم اما عیب کسی را نشانه بگیریم. مدام از او عیب جویی کنیم. خصلت زشت و ناپسند دیگری که چیدمان نیکی ها و زیبایی های درونی را بهم بریزید، حسد است. حسادت هم گام و هم ردیف با دروغ گویی است؛ چرا که در حسدورزی درون و بیرون ما متفاوت است. در درون نمی خواهیم تا فرد مورد نظرمان به موفقیتی دست یابد اما در ظاهر از موفقیت او اظهار شادی می کنیم.
گفتیم که اساس و پایه رهروی صادق بودن با خود و پرهیز از دروغ و دروغ گویی است، هم چنین گفتیم که پیامبر خدا (ص) فرد دروغ گو را از امت خود نمی دانند، پس باید در خانه تکانی دل از حسادت نیز دور شد تا به واسطه آن دچار دروغ گویی نشویم. بی تردید مرور در یک ساله گذشته ما را متوجه نقص ها و ضعف هایمان می کند. مانند زمان هایی که حسد، عیب جویی، خشم و پرخاشگری فکر، درون و جسم ما را درگیر کردند و مانع رشد ما شدند. بنده ایم و به به فرموده الهی ضعیف هستیم و عجول. ضعیف بودن منبع و منشاء بسیاری از گناهان از جمله ایجاد دشمنی ها و کدورت ها است. کسانی که برای آرامش خود و آشفتگی زندگی دیگران به سحر، جادو و نیروهای شیطانی متوسل می شودند بی شک افرادی ضعیف النفس هستند.
در خانه تکانی دل هیچ کس نباید خود را جدا و عاری از غبار روبی دل و جان بداند. زندگی معصومین ما سرشار از عبادات و مناجات است، این بزرگواران علیرغم معصومیت خود بسیار العفو می کردند و دائم بزرگی خدا و کوچکی خود را عنوان می کردند و از خدا می خواستند تا حافظ فکر، اندیشه و درون آنان باشد تا به خطا نروند و اسیر شیطان و نفس نشوند. همه انسان هستیم و بی تردید دچار خطا، لغزش و اشتباه می شویم اما مهم این است که در صدد جبران اشتباهات خود برآییم و نگذاریم تا خانه دلمان سرشار از منفی ها و ضعف ها شود. خانه تکانی دل در واقع پیش قدم شدن برای تربیت و رشد وجودمان است. دقت داشته باشیم زمانی کلام ما بر دیگری موثر خواهد بود که ابتدا خود در تربیت درون کوشا باشیم. نمی شود خود عامل بر عملی پسندیده نبود و مدام دیگران را امر به آن عمل کرد. لقمه حلال از دیگر مولفه های اساسی و مهم در میزان اثر گذاری کلام و عمل ما برخود و دیگران است. بدانیم و آگاه باشیم تا زمانی که آگاهانه لقمه ای حرام بخوریم و از دادن رد مظالم آن خودداری کنیم نه کلام ما بر دیگران اثر گذار است و نه حتی عمل نیک مان بر ما اثر می گذارد.
بارها گفتیم مومن باید زرنگ باشد. از جمله زیرکی و زرنگی های مومن پیدا کردن راه میانبر یا به نوعی شاه راهی است که ما را از انجام هر اشتباهی مصون نگه دارد. در راه و مرامی که ما انتخاب کرده ایم راه میانبر همان دروغ نگفتن به خود است. وقتی پایبند این شیوه و روش باشیم هرگز به سمت گناه نمی رویم و اگر رفتیم تا جبران حق الناس گرفتن رضایت از فرد مورد نظر پیش می رویم و اشتباه خود را با اندک دعا و احسان دادن و خیرات، رفع نمی کنیم؛ چرا که درون ما می داند که جبران اشتباه بدون رضایت گرفتن از فردی که غیبت، بهتان و افترا به او بسته ایم، دروغ است. بزرگان دین ما تنها زمانی به ما اجازه دادند از اقرار اشتباه نزد فرد مورد نظرمان بپرهیزیم و طریق دیگری را برای جبران اشتباهمان به کار ببندیم که اقرار منجر به از بین رفتن آبرو و از هم گسستن زندگی و یا منجر به قتل و مرگ شود. در غیر این صورت باید به جلب رضایت فرد مقابل بپردازیم و خود را از دِینی که بر عهده داریم، رها کنیم تا اجر اعمال مان تحت تأثیر دِینی که بر عهده داریم واقع نشود و اعمال مان حبس نگردد.
ممکن نیست بنده ای درصدد جبران اشتباه خود بر آید و خداوند او را یاری نکند. خالق ما نیات خالص ما را می داند و به همین سبب راه را برای کمک به جبران حق الناس ها هموار می کند تا اگر کسی فرصت حیات اندکی دارد، در بند و درگیر حق الناس خود در سرای باقی نباشد. گاهی نیز خداوند حساب حق الناس بندگانش را با تحمل رنجی بر او مثل فقر، بیماری و … تسویه می کند.
یادداشت کردن ضعف ها و اشتباهات در خانه تکانی دل موثر است؛ چرا که به ما کمک می کند تا با نگاه کردن و یادآوری چند باره آن به طور قطع از انجام آن اشتباه اجتناب کنیم و یا به رفع نقطه ضعف خود بپردازیم. می شود میزان حق الناس ها و تعداد کسانی که ما را بخشیدند و از ما رضایت شدند را نیز یادداشت کرد و پیگیر سایر حق الناس ها و کسانی که رضایت ندادند، شد. توجه کنیم چنانچه برای کسب حلالیت به سراغ فرد مورد نظرمان برویم و او ما را نبخشد خداوند خود به کمک و یاری ما می آید و شرایط را برای گرفتن حلالیت مهیا می کند. صرف این که باور داشته باشیم خداوند ارحم الراحمین است و گناهان ما را می بخشد برای رشد و تعالیم ما کافی نیست. ما بندگان به منزله کودکی هستیم که اشتباه یا خطایی می کند. آیا تا زمانی که پدر یا مادر خطای او را گوشزد نکنند کودک متوجه اشتباه خود می شود؟
در امر به معروف و نهی از منکرها حد خود را بشناسیم و خارج از مسئولیت و وظیفه مان به حریم دیگری تجاوز نکنیم. خداوند به هیچ بنده ای اجازه زورگویی را نداده است. امر به معروف و نهی از منکر به جهت جذب انسان ها به سمت و سوی دین و راه خداوند است. مطمئناً هر رفتار یا بیانی از ما که موجب دافعه انسانی از راه خدا و راه انسانیت شود گناهی عظیم را برای ما ایجاد می کند. بخشش و گذشت های ما در بسیاری مواقع همان جنبه جاذبه و تعلیمی خواهد داشت. امر به معروف و نهی از منکر ما زمانی اثر گذار خواهد بود که خود عامل باشیم و زمانی می توانیم خوب عامل باشیم که بتوانیم از خود خوب شناخت حاصل کنیم.
وسعت دل خود را بالا ببریم و اگر در نقش پدر یا هر بزرگ تری هستیم به گونه ای رفتار کنیم که فرزندان یا کوچک ترها بتوانند به ما اعتماد کنند و در مواقع لازم با ما صحبت کنند. ائمه معصومین در هر موردی، راه گشایی برای ما ترسیم کردند. در مورد کلیات می توان مسائل را با مسائل روز جامعه تطبیق داد و به حل کردن آن ها پرداخت. آقا امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه به روشنی به تربیت به روز فرزندان اشاره کردند. اسلام دین مهربانی و دین عشق است. هر آرزویی خوب نیست و انسان را به سر منزل مقصود نمی رساند. انسان باید آرزوهایش را بشناسد و آنالیز کند. انسان در تعیین اهداف بزرگ باید هدف را با شرایط خود تطبیق دهد و چنانچه توانمندی لازم را داشت برنامه ریزی و تلاش کند.
از چند روز پایانی سال در جهت رسیدگی به درون و خانه تکانی دل استفاده کنیم و این رسم را بین خانواده و اطرافیان خود رواج دهیم تا دیگران نیز بیاموزند که می شود بخشید و می شود تغییر کرد. اما در بخشیدن دقت کنیم که در چه زمان و چه مکانی باید در خفا و پنهان ببخشیم و چه زمان می توانیم در دید سایر افراد ببخشیم تا تأثیر گذار باشد. در خفا بخشیدن باید برای حفظ شأن و شخصیت فرد دریافت کننده باشد و در دید دیگران بخشیدن برای گسترش مهر، عطوفت و بخشندگی است. در بخشش و گذشت الگو باشیم تا به سبب هر بخششی کارنامه اعمال ما نیز درخشان شود. والسلام….