برکات عرفه 09-05-99

بسم ا… الرحمن الرحیم

روزهای پربرکت ذی الحجه یکی پس از دیگری گذشت تا روز پر فضیلت عرفه رسید، روزی که در آن نوه رسول خدا علیرغم تقدس و عظمت وجودشان در کمال خشوع و خضوع اعلام بندگی کردند و حج تمتع ناتمامشان را به حج عمره تمام شده بدل کردند و سفر به سوی قربانگاه نینوا را آغاز کردند و وای بر مردمی که نظر به رأی تغییر یافته قاضی شُریح، امام زمانشان را مُرتد خواندند و عزم جنگ با او را کردند.

نگاهی اجمالی به حرکت آقا امام حسین (ع) از مکه تا کربلا به ما این درس را می دهد که در دین مبین اسلام اولویت امنیت و آرامش مردم و زندگی آنان است و همین است که خداوند حقِ بنده بر بنده را ارجح تر از حق بنده بر خدا قرار داده است. خداوند از ما خواسته تا متناسب با شرایط و مقتضیات زمانه خویش مسلمانی کنیم و در به جا آوردن بندگی تنها به رکوع و سجود بسنده نکنیم. نهضت عاشورا بود که قرآن و اسلام زنده ماند. آقا اباعبدا… (ع) لقب ثارا… گرفتند؛ چرا که نهال اسلام به برکت خون پاک ایشان و یارانشان قوت گرفت و جاودانه شد. اسلام هرگز با مسلمان شدن ابوسفیان ها رشد نمی کرد؛ چرا که آنان تنها در رسیدن به منافعِ بیشتر و در ظاهر اسلام آوردند.

دعای عرفه نمونه ای زیبا و عینی از معاشقه کردن و پاسخِ شیرین از یار شنیدن است. دعای عرفه جایگاه حقیقی یک عبد مخلص و یک امام معصوم را نزد خداوند و نزد عالمیان بازگو می کند. دعای عرفه پاسخی روشن بر چگونه عاشقی کردن و شیعه بودن است. دعای عرفه پروازِ دل به سرزمین وحی و مناجات کردن با تار و پودِ وجود آدمی است. در خواندن دعای زیبای عرفه فقط به یک روز در سال اکتفا نکنیم و هر از چندگاهی با قرائت این دعا شیرینی بندگی را در کاممان تازه کنیم.

انسان قادر است صرف نظر از زیارت فیزیکی و حضور جسمی در پیشگاه خدا و ائمه معصومین (س) با عشق و دل به سوی آنان روانه شود. اویس قرنی بزرگ مرد عاشقی بود که در زمان رسول خدا (ص) می زیست. ایشان بسیار بر آقا رسول ا… (ص) عاشق بودند و همیشه آرزوی دیدار ایشان را در دل و جان داشتند. جناب اویس، مادر پیری داشتند که دائماً در مراقبت و مواظبت از او بودند و امکان ترک او را نداشتند. بالاخره روزی فرصت اندکی پیش می آید تا جناب اویس به دیدن پیامبر خدا (ص) برود. ایشان در حالی که سراسر شور و شعف داشتند، عازم مدینه بودند اما متوجه می شوند که آقا رسول ا… (ص) در آن روز مدینه نیستند. از جایی که فرصت اندکی داشتند با دلی مملو از حسرت باز می گردند اما پس از بازگشتِ آقا رسول ا… (ص)، ایشان بوی بهشت را استشمام می کنند و متوجه حضور جناب اویس در عدم حضور خویش می شوند. نقل است که آقا رسول ا… (ص) گاهی با حرکت و اشاره هایی از راه دور با جناب اویس ارتباط برقرار می کردند و ایشان را بر اوامر و احوالاتی آگاه می کردند.

در طریق بندگی کردنِ جناب اویس نکته جالب و قابل تأمل این است که ایشان تا پایان عمر هرگز به صورت جسمی نتوانستند حضرت رسول (ص) را زیارت کنند و این عشقِ ماندگار اکنون پس از هزار و چهارصد سال زبانزد شیعه و اهل تسنن است؛ پس می شود با گوش جان شنید و با چشم دل دید و عبد بود. شرط بنده خالص بودن این است که وجودمان را سراسر خواستن کنیم؛ یعنی بخواهیم که بنده باشیم. آقا امام حسین (ع) در دعای عرفه به وضوح این خواستن را شرح می دهند. سفر به درون و شناخت از خود در حرکت به سوی معشوق لازمه رهروی کردن ماست. ممکن نیست انسانی بخواهد مسیر عرفان را طی کند و نیاز به سفر به درون و خلوت کردن با خود نداشته باشد.

در سرشت جهان واقعه عاشورا باید اتفاق می افتاد و این مسئله از سالیانِ سال قبل توسط اولیا، انبیا و معصومینِ پیش از امام حسین (ع) گفته شده تا بشر بداند، حرکت آقا امام حسین (ع) حرکتی از پیش تعیین شده است و مطابق برنامه ریزی الهی بوده و حرکتی برگرفته از احساسات ایشان نبوده است. واقعه عاشورا اتفاق افتاد تا دین خدا پا برجا بماند و ادای نماز سرلوحه امور عاشقان باقی بماند.

حرکت امام حسین (ع) از مکه به قصد عشق بازی با ایزد یکتا برای همیشه کعبه را گریان و سیاه پوش باقی گذاشت. خانه کعبه بنایی است مقدس که سمبل یکتاپرستی و وحدت انسان هاست، همانند بسیاری از تندیس ها که به نشانه صلح، آزادی و… در دید انسان ها قرار می گیرد. مردمی که جهل شان محل نفوذ و منفعت بردن ابوسفیان های زمانه شد، هیچ گاه نیاندیشیدند که کعبه اگر اولویتی داشته باشد باز حسینِ فاطمه (ع) در اولویت آن است؛ چرا که خانه کعبه محل تولد آقا امیرالمومنین (ع)، پدر بزرگوار آقا امام حسین (ع) بوده است. مگر نه اینکه سالیان سال خانه خدا را بت خانه کردند و نذورات مردم را به دندان کشیدند و خوردند اما فقط و فقط تاریخ، تولد پسر فاطمه بنت اسد را در آن ثبت کرد و نامی از بت ها را از خود به یادگار نگذاشت. ما در مقام رهروی چنانچه جایی نیاز به دفاع از دین و مذهبمان داشتیم رجوع کردن به تاریخ و وقایع اتفاق افتاده می تواند بهترین دفاعیه باشد. توجه داشته باشیم در دفاع از دین نباید احساسات را وارد کرد؛ چرا که صرف احساسات در بسیاری موارد انسان را به اشتباه و گمراهی می برد.

در یک جمله مختصر، مفید و موثر باید گفت: آقا اباعبدا… (ع) جنگید تا نماز ما به ورطه غفلت کشیده نشود. نماز ستون محکم بندگی ماست، مگر می شود بنایی بدون ستون از گزند حوادث مصون بماند و پا برجا باشد. مگر می شود ادعای عشق کرد و در فرمان بردن از معشوق به ساده ترین امر الهی (نماز) بی اهمیت بود.

شاید بارها و بارها اتفاق افتاده باشد که با نیت مناجات و دعا خصوصاً در حق دیگری شب زنده داری کرده باشیم و صبح هنگام احساس کمبود خواب نداشته باشیم و بالعکس شب زنده داری در قالب تعریف و صحبت با دوستان و مهمانان داشته باشیم و صبح هنگام احساس کسل بودن را تجربه کرده باشیم. این ها همه نشانی روشن بر قصد و نیات ما در برخاستن از خواب یا شب زنده داری ها دارد، وقتی نیت الهی است معنویات بر نیاز جسمی (خواب) غلبه می کند و ما علیرغم کم خوابی، احساس ضعف نمی کنیم.

نماز صبح نقطه عطف عاشقی ماست، وقتی هر روز صبح از خواب خود می گذریم تا به ملاقات با معبود برسیم قطعاً معشوق برای ما روزیِ جسمی، معنوی و مالی بی شماری تضمین می کند و ما را به سبک و سیاق الهی خود و نه به سبک و سیاق این درک محدودِ دنیوی ما، روزی خواهد داد. خدای ما، خدایِ رحمان و قادریست که نیاز ما را با احتساب همه مصلحت و خیری که برای ما به همراه می آورد، برآورده می کند. خدای ما، خدایی است که خُسران بنده را نمی خواهد. پس به او اعتماد کنیم و به رضای او راضی باشیم که در رضای او جز خیر برای بنده نیست.

از خدا باید ترسید اما اگر توانستیم در کنار ترس از او به مقام عاشقی برسیم یعنی به سر منزل مقصود رسیدیم. ترس از خدا به چگونگی تعبیر ما بستگی دارد اما در قالب کلی آن باید از افتادن در راه شیطانی ترسید. باید از حلال و حرام خدا آگاه بود و از افتادن در حرامی ها ترسید، باید فرامین الهی را شناخت و از عدم فرمان برداری ها ترسید.

آقا امیرالمومنین (ع) اُسوه صحیح از ترس و عشق هستند. ایشان در داستان تنور خانه پیرزن در مقابل آتش می ایستند و می فرمایند: این آتش پاسخ فراموشی تو از خانواده ایست که ولی و سرپرستش در جنگ حق علیه باطل شهید شد. ایشان مدام می گریستند و از آن آتش به عنوان آتش جهنم یاد می کردند و استغفار می طلبیدند. اما در جایی دیگر وقتی رسول خدا (ص) رطب در دهان مبارک مولا علی (ع) می گذارند، پروردگار خود بر حضرت علی (ع) نوش جان می گوید. حضرت علی (ع) و خاندانشان بشر آفریده شدند تا انسان ها بدانند هرکسی می تواند به مقام عشق برسد و حلاوت هم صحبتی با یار را درک کند.

انسان ها می توانند به درجه ای از عشق برسند که نعمت بهشت برایشان کمترین اهمیتی نداشته باشد. گاهی تنبیه های الهی به گونه ای رقم می خورد که انسان به سوی عشق پیش رود. توبه حضرت آدم و تنبیه الهی ایشان، نمونه ای از این نوع عشق بود. ایشان وقتی نام مبارک حضرت زهرا (س) را بر زبان آوردند، توبه شان پذیرفته شد؛ پس خداوند خواست اولین نبی و اولین مخلوقش ره عشق بداند. خداوند میخواهد بنده اش بندگی کند تا به دلدادگی برسد و وقتی دل داد، خداوند به او دل دهد و او را در آغوش پرمهرش جای دهد.

خداوند عادل است وقتی می بیند، بنده ای بندگی می کند، عشق به معصومین (س) را در نهان او قرار می دهد تا او طعم شیرین عشق و تنها مسیر رسیدن به قرب الهی را بچشد و بفهمد. وقتی حضرت علی (ع) با همه عظمتشان مدام از ترس از خدا سخن می گویند و می گریند؛

یعنی بدانیم که غرور همیشه در کمین انسان است و باید با ترس از خدا و مدد از او، خود را در حصار امن الهی قرار داد.

یعنی بدانیم که بنده هستیم و مطابق فرمان الهی باید بندگی کنیم.

یعنی بدانیم که انسان مدام باید مراقبه کند و نفس سرکش خود را خاموش کند.

چه بسیار انسان های خوب و با ایمانی که در یک لحظه تبعیت از نفس به بدترین انسان ها بدل شدند. همه انسان ها همانند مایعات که از نقطه جوش و ذوب برخوردارند، دارای نقاط ظرفیت متعدد هستند، تکلیف و جایگاه انسان ها ارتباط مستقیمی با ظرفیت آنها دارد.

عدل خداوند تزلزل ناپذیر و وعده او حق است. نباشیم همچون موسی که به گمان نبیِ خدا بودن تمام شب را خوابید و فرعونی که با اقرار به گناه و ناحق بودنش تمام شب به دعا نشست. خداوند خود فرمود: “مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را”. فرعون هم خدا را خواند و اجابت شد. دین ما سرشار از همین الگوهای راستین، زیبا و اثرگذار است. گنجینه الهی در عالم معنا پایان ناپذیر است، این ما هستیم که به انتها و پایان خواهیم رسید. پس با عشق و بندگی به منبع پایان ناپذیر عالم متصل شویم که هر آنچه خیر و زیبایی است در عالم معنا نهفته است و بس. والسلام….

Check Also

غدیر

بسم ا… الرحمن الرحیم غدیر اعلام عشق بود و حقانیت که برخی علیرغم دیدن این …