بسم ا… الرحمن الرحیم
تنها حقیقت محض خداست. اول و آخر عشق نیز خداست. اوست که پاک و منزه است و از هر زشتی و ناپاکی مبرّاست. عشق است که باعث آفرینش انسان شد و پاکی عشق را نمایان کرد؛ این ها همه بدان معنا است که بدانیم: ما انسانیم و باید مقام انسانی مان را بشناسیم.
از میان پیامبران الهی که عده ای اولوالعزم، عده ای نبی و جمعی مُرسَل بودند، پیامبران اولوالعزم از جایگاه بالاتری برخوردارند و از میان این پیامبران آقا رسول ا… (ص) از والاترین جایگاه نزد خدا برخوردارند. وظیفه، مسئولیت و رسالت همه پیامبران به راحتی صورت نپذیرفت. این جهان، فانی است و جهان دیگری در انتظار انسان ها است و هر انسانی با توجه به اعمالش در جهان آخرت یا به سوی نیکی، رفاه و راحتی جهت می یابد یا به سوی عذاب حرکت می کند که در قالب بهشت و جهنم معرفی شده است.
پیامبر ما در منطقه ای سراسر جهل، نادانی و اوج خُرافه که در بدترین نوعش بت پرستی بود، به رسالت برگزیده شدند. پیامبری که انتخاب شده بود، از نظر مادیات و مال دنیا چیزی نداشتند، ایشان در کودکی نیز یتیم شده بودند و هیچ کس را نداشتند و در دامان عموی خویش ابوطالب پرورش یافتند. به اقتضای شرایط و سن برای کسب روزی حلال ابتدا به چوپانی و سپس به تجارت مشغول شدند. در راستای تجارت با بانوی صاحب منصب، مقام و مال به نام بانو خدیجه (س) آشنا می شوند و در عرصه های مختلف از جمله تجارت، امین و درستکار بودنشان را به اثبات می رسانند.
دقت کنیم هدف از امین و امانتداری صرفاً به امانت گرفتن شی یا پول به مدت مشخص نیست بلکه حرف ها، رازها و اسراری که دیگران نزد ما می گذارند نیز امانت است. حفاظت و بهره وری از داشته ها و نعمات الهی، عین امانتداری است. شرط مبعوث شدن پیامبر این بود که در میان مردم به «امین بودن» معروف شدند و و به اذن خدا راه ابلاغ دین و هدایت انسان ها را پیمودند و بسیار در این مسیر با دشواری و سختی، آزار و اذیت ها مواجه و یاران گشتند و اصحاب ایشان نیز متحمل عذاب و فشارها از سوی دشمنان شدند که در میان این آزارها نقشه ی قتل آقا رسول ا… (ص) توسط دشمنانشان بود که با شجاعت، شهامت، وفاداری و رهروی مولا حبط شد و از بین رفت؛ پس از آن سوزاندن خانه دوستداران رسول ا… (ص) و ماجراهایی چون شعب ابی طالب و اتفاقات پر مشقت پس از آن…
در رأس دشمنی آقا رسول ا… (ص) ابوسفیان و پس از او همسرش هِنده بود اما در غزوه ی اُحد می بینیم که چطور محمد امین بنا بر وفای به عهدی که داشتند، پس از پیروزی، خانواده ابوسفیان را امان می دهند و از یاران خویش می خواهند که به حریم ابوسفیان تجاوز نکنند. پیامبر علمی لدنی داشتند و می دانستند که پس از ماجرا، شهادتین گفتن ابوسفیان بر حسب ریا بوده اما بر اساس وظیفه الهی که در ابلاغ دین خدا داشتند، آمده اند تا بگویند: ای انسان، تو اشرف مخلوقاتی، بر اساس عشق آفریده شده ای و همه نعمات برای انسان آفریده شده است. ما نیز باید توجه کنیم که آیا عامل به این فرمایش عظیم پیامبر و امامان خود هستیم؟
جریانات بسیار و عظیمی مبنی بر ارزشمندی و جایگاه والای مولا وجود داشته است. شنیدن ناله شیطان و ماجرای معراج آقا رسول ا… (ص)، حضور داشتن در غار حَرا، نشان بر عظمت مولا دارد. مولا امیرالمومنین (ع) بر تمامی علم الهی تسلط دارند، ایشان بر ایامی که نیامده، نیز مسلطند. لوح محفوظ در سینه پر نور آقا امیرالمومنین (ع) قرار دارد. عمروعاص فردی سَیّاس و حیله گر بود که ضربات زیادی را به خاندان رسول ا… (ص) وارد کرد اما لحظه ای پیش آمد که همانند گنجشک در چنگ عقاب افتاد؛ لیکن از جایی که می دانست که مولا در خشم تصمیم نمی گیرند و خداوند اذن اجرای خودسرانه احکام، عِقاب و عذاب را به ایشان نمی دهند، به صورت مبارکشان آب دهان انداخت چون می دانست که مولا علی (ع) از روی خشم تصمیم نمی گیرند و می تواند بگریزد. بی شک اگر عمروعاص در آن جنگ توسط دستان پر قدرت مولا کشته می شد مسیر تاریخ عوض می گردید.
چه کسی جز مولای عظیم الشأن می توانست دردهای وارد شده به فرزندانشان توسط مردم جاهل زمان را تحمل کند؟! این صبرها و رنج هایی که مولا و سایر امامان داشتند به این دلیل بود که امت و شیعه ایشان بدانند که اگر مرتکب گناه شوند و از امر الهی سرپیچی کنند، در دو مسیر قرار می گیرند یا در اثر غفلت در کفر و گناه باقی می مانند و مورد عذاب الهی واقع می شوند یا در اثر هوشیاری و توفیق الهی استغفار می طلبند و در صدد جبران اشتباه بر می آیند و مورد آمرزش قرار می گیرند. ایام استغفار در راه است و شب های قدر نزدیک. استغفار طلبیدن هزینه دارد و نیازمند جبران حق ا… و حق الناس ها است و پذیرش توبه نیز تنها به دست خدا است و هیچ انسانی نمی تواند در مورد توبه و استغفار طلبیدن دیگری قضاوت کند.
در مسیر شناخت پیدا کردن از خود، برای جلوگیری از قضاوت های عجولانه خود را ارزیابی کنیم که آیا ما نیز دچار گناه و سرپیچی امر الهی نشده ایم؟ آیا هم اکنون مورد مغفرت الهی هستیم؟ آیا می توانیم خود را پاک و خوب بدانیم و دیگری را ناپاک و بد؟ خدا خود به حساب بندگانش رسیدگی خواهد کرد و جزای هر خوب و بد، هر فرمانبری و نافرمانی را خواهد داد. روایات فراوانی مبنی بر افکار منفی و قضاوت های نادرست مردم بر گناهکار بودن انسانی بوده، در حالی که گناهکار نبوده و نزد خدا از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده، وجود دارد.
بدانیم که نیت رهروی معصومین (س) را در دل داریم، باید از قضاوت کردن های بی مورد و نابجا جلوگیری کنیم تا نه تنها حق الناسی بر عهده نگیریم بلکه افراد را با خصوصیات واقعی خودشان بشناسیم. بسیار گفتیم و شنیدیم که به خودشناسی بپردازیم، خود را پیدا کنیم و ظرفیت خود را افزایش دهیم. نام حضرت زینب (س) همیشه ما را متأثر و گریان می کند. حال به نام رهرو بهتر نیست قبل از گریستن کمی از خصلت های الهی ایشان را دریافت کنیم و در ناملایمات کمتر بهم بریزیم و در برآورده شدن حوائج از ایمانمان نکاهیم؟
وعده های خداوند تنها برای امامان و پیامبران نبوده، ممکن است خداوند برای یک بنده عادی شرایطی را فراهم کند که در آن به تحقق وعده خود بپردازد؛ از جمله «داستانی که در آن پسر تاجری بیمار می شود و همه طبیبان از معالجه او عاجز می شوند. درویشی در حال عبور از نزدیکی تاجر از او می خواهد تا فرصتی دهد و او دعایی کند تا فرزندش شفا یابد؛ آن درویش دعا می کند و پسر تاجر از بیماری نجات می یابد. پس از چندی که باز درویش از آن مکان عبور می کند، تاجر از او سپاسگزاری می کند و به پاس کمکی که به فرزندش کرده تصمیم می گیرد تا قرائت صحیح سوره حمد را به او بیاموزد، اندکی بعد خبر می دهند که فرزند تاجر در اثر حادثه ای فوت کرده و این یعنی گناه، قرائتی غلط با دلی پاک و اتصال یافته وعده الهی را محقق و حوائج را برآورده خواهد کرد.
به ظاهر نگاه نکنیم، خدای ما خدای بخشنده ای است که به هر بهانه ای در صدد بخشیدن بندگان خویش است و وای بر ما اگر مانع تراشی کنیم و در قالب مقابله با افراد، به مقابله با خدا بپردازیم. بسیاری از ضعف ها و اشتباهات ما در قصوری است که در خودشناسی هایمان داریم. خود را رها می کنیم و در ویترین های دیگری به دنبال موهبت ها و توانمندی ها هستیم؛ خود توانمندیم و توانمندی را در دیگران جستجو می کنیم و به نظاره می نشینیم.
شناخت یافتن مستلزم پیمودن راه و یافتن آدرس هاست. باید حرکت کرد و رفت تا به شناخت رسید. گاهی ما نیز از خود آدرس های ناشناخته داریم و تنها به برخی از آدرس های ظاهری و سطحی بسنده می کنیم. از خود بهره گیری می کنیم در حالی که به ظرفیت درونی خود آگاه نیستیم و میزان آمادگی مان را نمی شناسیم. از فرصت باقی مانده تا ماه مبارک رمضان استفاده کنیم، خود را بشناسیم تا برخوردی صحیح تر و زیباتر ارائه دهیم تا اگر توان روزه داری جسمانی را نداشتیم، توفیق روزه داری اخلاقی را داشته باشیم.
می دانیم بالاترین عبادت خدمت به خَلق و برداشتن باری از روی دوش دیگری است و پاداش این خدمت، اوج پاداش ها یعنی کسب رضای الهی است. تاکنون پهن کردن سفره آقا امیرالمومنین (ع) در ماه مبارک رمضان برای دریافت حاجت نبوده و ان شاء ا… که هرگز در آینده هم از این سفره به دنبال حاجت نباشیم بلکه به دنبال خدمت و ادای عشق باشیم. امید که از خادمان صاحب حُسن خُلق این سفره باشیم و رضایت مولایمان را به دست بیاوریم. والسلام….