بسم ا… الرحمن الرحیم
هر باغبانی زمانی خرسند و شاد خواهد بود که شاهد به ثمر نشستن کاشته هایش باشد. این قاعده و قانون در رابطه معلم و شاگردی، مریدی و مرادی نیز صدق می کند. طبیعتاً کسی که در مسیر رهروی بی نقص تر و بهتر پیش رود در معرض خطر بیشتری از سوی شیطان درون و برون قرار می گیرد و ممکن است مورد حسادت و هجوم افکار و رفتار منفیِ اطرافیان واقع شود اما باید دقت داشت که در ازای هر پیشرفتی، مراقبت از نفس نیز باید شدت بیشتری بگیرد.
حفظ و تلاوت قرآن از بهترین نوع پس انداز در پیشگاه الهی است. حافظین و قاریان قرآن نسبت به سایرین از اعتبار و اطمینان بیشتری برخوردارند و به همین جهت مسئولیت بیشتری را عهده دار هستند. مبادا از آن دسته انسان هایی باشیم که حفظ قرآن را به نیت نشان دادن خود و در واقع به نیت ریا انجام دهیم. وقتی نیت رهروی در حفظ و قرائت، انس گیری با کلام الهی باشد، بی شک، مورد عنایت و دعای خاص فرشتگان الهی قرار می گیرد؛ در این صورت چنانچه قصور، لغزش و منیتی به سراغ رهرو آید، ابتدا فرشتگان الهی متأثر و غمگین می شوند. هر چند قصور و لغزش در کمین هر انسانی هست و هیچ کس نمی تواند خود را عاری از اشتباه بداند.
در طول تاریخ عرفای بسیاری بودند که علیرغم عبادات خاص و ویژه، دچار لغزش شده و همه اندوخته ی خویش را باطل کردند. شیطان برای به دام انداختن انسان های همواره بیدار و هوشیار آماده است و تسلیم و خسته نمی شود. هر چند شیطان مطرود شده از درگاه الهی است اما او نیز به عبادت خدا می پردازد، چرا که او بر عصمت خداوند آگاه است و تنها در اثر کبر و غرور خویش از پیشگاه الهی رانده شده است. شیطان همه سعی خود را انجام می دهد تا ثابت کند این انسان همان مخلوق گنهکاری است که خداوند فرشتگان را امر به سجده بر او کرد. شیطان با کافرین و خطاکاران کاری ندارد و مدام در تلاش برای گمراهی افراد با ایمان و سالکان الی ا… است.
از نشانه های ظهور منجی عالم بشریت است که دنیا غرق در فساد، تزویر، ریا و گناه خواهد شد و در این میان خوشا به سعادت آنان که قرآن، چراغ راه زندگی دنیوی و اخروی شان بود و وای بر آنان که با همه خوبی ها چنان مورد حمله شیطان قرار می گیرند که خودشان فریاد “واحسرتا” سر می دهند.
انسانی که مأنوس با کلام خداست در احاطه ی خوبی ها و زیبایی است و ضمیر ناخودآگاه او در خاص ترین شرایط، پیام رسان و آگاهی بخش اوست.
حال که انتخاب کردیم که رهرو باشیم به عنوان رهرو با توجه به رفتار و عملکردهایمان عاشق و معشوق هستیم و خداوند نیز عاشق و معشوق ماست. از آن جائی که ما انسان ها دارای دید و درکی مقطعی هستیم و بزرگواران و معصومین (س) دارای علم لدنی، دیدی وسیع و عمیق هستند، رهرو عاشق، عابد و انس گرفته با کلام الهی را مورد شفاعت خویش قرار می دهند و لغزش های او را به برکت اعمال نیک او مورد بخشش قرار می دهند؛ وای بر آنانی که با تصور فرصت داشتن از توبه و بازگشت خودداری می کنند و توبه خود را به آینده موکول می کنند. در حقیقت چنین انسان هایی خود را فریب می دهند نه خالق هستی را که بر همه چیز و همه کس اشراف دارد.
قدرشناس نعمت و امتیازی که خداوند داده باشیم. کشش و استعداد حفظ قرآن، نعمت و توفیقی عظیم است. عاشورائیان شاخصه و الگویی واضح بر این هم کلامی با قرآن هستند. کسانی که گرسنگی، تشنگی و شرایط سخت جنگ، آن ها را از عشق بازی با معبود و انجام تکالیف الهی بر حذر نکرد. در فرامین الهی هرگاه مسلمانی در حرج و سختی واقع می شود خداوند او را از برخی تکالیف معاف می کند. برای کسی که در جنگ با سپاه دشمن هستند نیز شرایط به همین منوال خواهد بود اما امام حسین (ع) و یارانشان در اوج سختی نه تنها از انجام تکالیف شانه خالی نکردند بلکه به زیباترین شکل عابد و عاشق بودنشان را ابراز کردند. به گونه ای که مقربین به تماشای این عشق بازی نشستند.
لحظات تلاوت قرآن از جمله بهترین لحظات وصل است، لحظه ای که باید از خداوند طلب کرد. لحظه ای که حضرت رسول (ص) انسان ها را مورد عنایت و توجه خود قرار می دهند.
زمانی که پای عشق در میان است، میزان و مقدار عمل بی معناست و آنچه مهم است کیفیت عمل است. خداوند برای چنین عاشقی محافظ قرار می دهد. قدرت جذبه ی عشق را نمی توان در واژه و کلمه بیان کرد. عشق به حضرت علی (ع) و اولاد پاکشان بی نیازی را برای انسان می آورد و او را از حرص و آز در امان نگه می دارد.
در طول تاریخ بسیار کاخ ها به ویرانی و بسیار امپراطوری ها به زوال و نابودی کشیده شدند. قدرت، زیبایی، پول و مقام، هیچ زمانی باقی نمانده و فریادرس صاحبانشان نبوده است. بخشنده واقعی کسی است که کمترین امکان و دارایی خود را در عین نیاز به نیازمندی دیگر می بخشد. پاداش و اجر چنین بخششی، نهادینه کردن عشق در تار و پود وجود فرد بخشنده است.
بسیار گفتیم خداوند عاشق شد و انسان را خلق کرد. در خلقت آدم ابوالبشر (ع)، پنج نور بزرگوار حاضر بودند اما هرگز امر به سجده در برابر حضرت آدم (ع) نشدند. توبه حضرت آدم (ع) نیز به برکت نام مقدس حضرت زهرا (س) مورد پذیرش قرار گرفت و آیا ما همانند حضرت آدم (ع) برای پذیرش توبه و بازگشت از گناهانمان به دامان پاک حضرت زهرا (س) توسل جسته ایم؟ آیا از کربلا، عاشورا و عاشوراییان شناخت پیدا کرده ایم؟ آیا خودمان را شناخته ایم؟ همین عدم شناخت هاست که ما را از رهروی و در نهایت از عاشقی محروم می کند.
وقتی رهرو هستیم، می بینیم، می شنویم و حس می کنیم با کسانی که ندیدند، نشنیدند و نمی دانند، متفاوتیم. همان طور که خداوند در تکالیف الهی، وسع بندگان خود را در نظر می گیرد، در ثواب و عذاب نیز وسع بنده را مود توجه قرار می دهد. گناه و خطای رهرو، سنگین تر و سخت تر از فرد عادی است. هیچ کس مالک چیزی نیست. انسان نه مالک عشق عرفانی و نه مالک داشته های خویش است. مالکیت همه چیز و همه کس در دست خداست. به صلاح و حکمت الهی ایمان داشته باشیم. چه بسا فقر به صلاح ما، برای حفظ ایمانمان باشد.
در عدالت خدا دخالت نکنیم و ایمان داشته باشیم که وعده خدا حق است. وقتی خداوند وعده کرده که استغفار و توبه را می پذیرد، بی تردید فرد تواب را می بخشد اما خارج از عدل خداست که توبه و استغفارِ انسان ظالم و گنهکار را ببخشد و او را در ردیف سالکان و عاشقان قرار دهد؛ از این روست که برخی انسان ها به واسطه وفور نعمت، چنان سرمست و مشغول به امور دنیوی می شوند که از یاد خدا و استغفار به پیشگاه او غافل می شوند. توجه داشته باشیم که هرگز نباید امکانات دنیوی را ملاک مورد نظر خداوندی خدا قرار دهیم؛ ملاک دوست داشتن خداوند تقوی است و بس.
رهروی مولا باید یاد بگیرد که همه چیزش در راه رضای الهی باشد. انسان فراموشکار است و ممارست، تکلیفی بر او برای تداوم ایمان اوست. برای رهرو، ممارست یعنی همان مراجعه و مرور مشق عشق.
خدای صمد نیازی به نماز ما ندارد اما ادای نماز به طور مرتب و منظم یعنی تذکر و یادآوری و این که ما بنده ایم و خدای رحمان شاهد و ناظر بر هر لحظه ماست. اعمال عبادی بهترین تذکر و یادآوری برای زندگی بندگان خداست. خداوند هیچ اجباری در پذیرش دین ندارد و هیچ بنده ای را مُجاب به انجام عمل و دستوری نکرده است. همه انسان ها از اختیار و انتخاب برخوردارند و می توانند خودشان انتخاب کنند که در عافیت و عاقبت به خیری قدم نهند یا در ضلالت و گمراهی.
تمامی تذکرات بر اساس مصلحت اندیشی به افراد داده می شود.
شیطان به اشکال مختلف به سراغ بنده های خدا می آید و هیچ کس از شر او ایمن نیست. برای رهروی نیاز به مرور و ممارست مشق عشق داریم. نفس اماره مانند موریانه ای از درون مشغول بلعیدن داشته ها و اندوخته هاست و این در حالی است که در بسیاری موارد، تصور ماست که خدا به ما نظر کرده و بدین گونه از درون فرو می ریزیم.
هر انسانی که اهل تفکر و معنا نباشد، ناگزیر به بدترین دشمن برای خویش بدل می شود. گذشت از خصوصیات بارز رهرو می باشد و جزو جدا نشدنی از راه و مرام مولاست. حُسن خلق نیز از ملزومات رفتاری رهرو است.
پس از خلق شدن حضرت آدم (ع)، ایشان از حضرت جبرئیل (ع) در مورد پنج نور حاضر پرسیدند و حضرت همه بزرگواران را با انتساب به بانوی دو عالم حضرت زهرا (س) معرفی کردند.
هیچ یک از معصومین (س) به عشق و حب ما نیاز ندارند و واقعیت این است که ما نیازمند نظر و عنایت این بزرگواران هستیم. بارها گفتیم، رهروی کردن و دیندار بودن به معنای زندگی نکردن نیست. الگوی ما در رهروی باید نظم الهی برگرفته شده از نظام جهان هستی و آفرینش خداوند باشد. خلق و خوی رهرو باید شایسته و متناسب با راه و مرام او باشد. تلاش رهرو نیز باید در جهت کسب رضای خدا باشد.
روایت کردن مکرر داستان شمس و مولانا از این رو می باشد که بدانیم در عالم مرادی و مریدی اگر تکلیفی داده می شود، همگی موظف به انجام آن هستیم. وقتی افراد شرایط و موقعیت یکدیگر را درک کنند، مقایسه نکنند و تلاش خود را بر پایه
خلوص قرار دهند و مثبت گرایی بیشتری داشته باشند، قطعاً خانواده معنوی را به معنی واقعی آن شکل داده اند. هیچ یک از ما معصوم نیستیم و معصوم نخواهیم شد و مادامی که در مسیر بندگی قرار داریم، از گزند شیطان در امان نخواهیم بود؛ پس باید به مراقبت و محافظت بیشتری روی آوریم. چهره یک رهرو باید مُبلغ راه و مرام و سرشار از حُسن خلق باشد. جناب مالک اشتر
نمونه ای زیبا و کامل از رهروی بودند که علیرغم همه دشمنی ها و فحاشی ها نسبت به ایشان، به دعا برای دشمنان و غافلان می پرداختند. ما نیز باید با الگوگیری از آن بزرگواران به دعا در حق سایرین به خصوص مخالفانمان بپردازیم. امید که درس های عاشورا و عاشورائیان راه گشای ما در مسیر بندگی باشد. والسلام…