بسم ا… الرحمن الرحیم
توصیه و سفارش برای پرداختن به سوره هود با توجه به دوره و عصری که در آن زندگی می کنیم و هم چنین انتخاب مسیر رهروی نکته و کلیدی است تا مصمم و با آگاهی و ایمان بیشتر به ادامه مسیر بپردازیم. در قسمتی از این سوره داستان اولین پیامبر اولوالعزم حضرت نوح (ع) را می خوانیم که چگونه رسالت خویش را به انجام رساندند اما فرزند او علیرغم شرایط ویژه پدرش در گمراهی بسر برد و از فرصت بهره نجست و خداوند نیز علیرغم رحمانیت و اختیار تام خود در لحظه او را منقلب نکرد تا او و همه بشریت بدانند قانون خداوند است که هر انسانی پاداش یا کیفر انتخاب و تصمیمات خود را خواهد دید.
فطرت انسان خداجو است و انسان ها با هر آئین، رسم و قومیتی در هر جای جهان دیر یا زود در طلب شناخت خدا بر می آیند. بی شک دین اسلام کامل ترین دین در هر عرصه و زمینه است. اما افسوس که غفلت ما در دینی که پذیرفته ایم به قدری زیاد است که دیگران با آیین و دینی دیگر در صدد جمع آوری اطلاعات و آگاهی از دین مبین اسلام شدند و در پی آن به موفقیت های متعددی در زمینه اخلاقیات، انسانیت، پیشرفت علم، کنترل و هدایت ذهن و افکار رسیدند.
متأسفانه مسلمانی ما در عزاداری آقا امام حسین (ع) آن هم بدون شناخت از حرکات و قیام آن بزرگوار خلاصه شده است. در حالی که افراد غیر مسلمان در حال بهره وری بیشتری از داشته های ما هستند. داشته هایی که خود داریم اما امروزه در قالب اسم و رسمی دیگر از غیر مسلمانان تحویل می گیریم و به کار می بندیم.
دین اسلام از ابتدا انسان ها را دعوت به خودشناسی کرده و راه رسیدن به خداشناسی را در شناخت از خویشتن خویش دانسته است. در مسیری که ما نیز انتخاب کردیم همواره توصیه به شناخت از خود و سفر به درون و آنالیز فکری، اخلاقی و عملی شده است.
دلیل واضح درجا زدن های ما و بهره نبردن های ما در شنیدن ها و عمل نکردن های ما خلاصه می شود. ائمه و معصومین گرچه نور واحد هستند و یک هددف مشترک را داشته اند اما هر یک براساس مقتضیات زمان خود موظف بودند تا بر نکته و مسئله ای بیشتر تمرکز کنند و مردم را بر اهمیت آن مسئله روشن کنند.
به طور مثال ترویج و توسعه علم در زمان آقا امام جعفر صادق (ع) و آقا امام محمد باقر (ع) بسیار بیشتر از سایر ائمه بود و در زمان آن دو بزرگوار بزرگ ترین دانشمندان تربیت یافتند. حتی رهبر و پیشوای چهار فرقه تسنن نیز شاگرد و تعلیم یافته مکتب آقا امام جعفر صادق (ع) بودند.
در مأموریت پیامبران الهی نیز وضعیت به همین منوال بوده یعنی در هر دوره از زندگی صد و بیست و چهار هزار پیامبر مسئله ای مهم تر بوده و پرداختن به آن در اولویت مأموریت پیامبر زمان بوده است. در میان پیامبران که عده ای نبی و عده ای مرسل و عده ای اولوالعزم و صاحب کتاب بودند. تورات موسی و انجیل عیسی و قرآن حضرت رسول (ص) معروف تر و غنی تر از زبور داوود و صحف ابراهیم بودند و در میان همه کتاب ها قرآن، جامع ترین و کامل ترین بوده است.
حال قدری تصور کنیم و خود را در سنجش قرار دهیم. کشتی نجات حضرت نوح را در زندگی خویش تصور کنیم و بسنجیم در زمانی که به اذن خدا فرصت یافتیم تا زندگی کنیم بر روی این کشتی چه چیزها و چه کسانی را سوار کردیم؟ هر رابطه و آمد و شد و داد و ستدی که در زندگی شخصی ما شکل می گیرد در واقع مسافران کشتی زندگی ما را تشکیل می دهند. سیره معصومین (س) هر یک دایرة المعارفی از درس زندگی و بندگی است که در اختیار ما قرار گرفته است.
زندگی و فرمایشات پر محتوای مولا امیرالمومنین (ع) بهترین راهنما برای روانشناسان و جامعه شناسان بزرگ دنیا بوده و هست. متأسفانه غیر مسلمانان آگاه بر اسلام با راه کارهای دینی و به کار گرفتن صفات زیبای الهی زندگی خویش را به سمت پیشرفت و ترقی هدایت کرده اند و این در حالی است که در توصیف خدا و اسلام برای ما مسلمانان شعار جبار بودن خدا و ضعف در اسلام را بیان می کنند.
به لطف خدا و توجه و نظر آقا امیرالمومنین (ع) از مشق عشق نکات و درس هایی را آموزش می بینیم که در جهت ساخته شدن و پر پرواز داشتن ما بسیار اثرگذار است. از شکرگزاری نعمات، بخشندگی و گذشت تا آنالیز و سفر به درون، حذف عقده های کودکی و جایگزین کردن آن ها با کارهای زیبا و پسندیده، رفع نقاط ضعف و افزایش اعتماد به نفس و پرهیز از منیت، کبر و غرور و نزدیک شدن به صفات زیبای الهی تا داشتن خانواده معنوی و رشد یافتن در کنار یکدیگر از آموزه های مسیر بندگی و عاشقی ما بوده است. هر چند تا کنون علیرغم همه کوتاهی و قصورات چیزی از روزی معنویمان کم نشده است و از لطف و فضل مولا (ع) در حقمان کاسته نشده است اما خوب است بدانیم در نقاط زیادی از جهان برای دریافت چنین آموزه هایی هزینه هایی هنگفت پرداخت می شود.
دین ما مردم را به اصلاح و جایگزینی خوب به جای بد یا درست به جای نادرست دعوت می کند که آن هم ریشه در رحمانیت و مهربانی خالق ما دارد، در حالی که علوم شناخته شده توسط بشر مردم را به ریشه کن کردن بدی ها و نادرستی ها دعوت می کند که کاری بس خشن و سخت خواهد شد.
تمامی علوم نهفته در سینه آقا امیرالمومنین (ع) و ائمه علوم لدنی است که در قرآن کریم نهفته است. کتابی سراسر راه گشا که ما تنها به جنبه قرائت آن در مراسم عزا یا تزئین سفره هفت سین بسنده کرده ایم. نقطه تلاقی آب شیرین و شور دریاها، چگونگی زندگی پرندگان، پستانداران، خزندگان و بسیاری از علم کشف شده بشر از ابتدا در کلام خدا بوده است.
قرآن همانند خورشید که منبع نور و گرما برای جهانیان است منبع تغذیه روح، رشد و آگاهی بشریت در تمامی ادوار است. شیعه و شیدای مولا (ع) هستیم و باید همانند ایشان کوه اعتماد به نفس باشیم و در مقابل ناملایمات به سرعت تسلیم نشویم. نه به طور یکسان توانمندی داریم و نه اجازه مقایسه داریم هر یک از ما مخلوق منحصر به فرد خالق بی نظیر خویش هستیم پس نباید با قیاس، رقابت ناپایدار و منفی ایجاد کنیم و اعتماد به نفس خود را دچار تزلزل کنیم. مقایسه حسادت و بخل را به وجود می آورد و زمینه حضور شیطان در کنار ما را فراهم می کند. مغزی که درگیر و در بند حسادت و توطئه چینی برای رقابت های منفی می شود، از مسیر صحیح خود منحرف شده و تخریب سلولی و عصبی را سبب می شود. چنین تخریب هایی زود باوری، زود رنجی و زود قضاوت کردن ها را ایجاد می کند و انسانیت را وارد بیراهه های ظلمانی می کند.
عملکردهای درست و پسندیده مربوط به زمانی است که فرد اعمال و افکار خود را مورد آنالیز و بررسی مرتب قرار داده باشد و لغزش و اشتباه ها را حذف و رفتارهای مثبت و پسندیده را جایگزین کرده باشد. گاهی جایگزین نکردن های به موقع خاطراتی را تداعی می کند که بسیار ما را می رنجاند. در این مواقع مظلوم نمایی و پذیرفتن طعم تلخ خاطرات نه تنها کمکی به ما نمی کند بلکه فقط باعث می شود تا به خود ظلم کنیم.
نماز همان قرار ملاقات عبد و معبود است که در آن بزرگ ترین مسئول و مدیر عالم برای بنده خوش وقت می گذارد و به او فرصت هم صحبتی می دهد. اگر برای نماز توصیه به حضور ذهن و حضور قلب می شود به منظور همین قرار ملاقات عظیم بین نیازمند و بی نیاز است. اما افسوس که از در کنار خدا قرارگرفتن فقط به گریستن و درخواست کردن های دنیوی تن می دهیم و از عظمت مخلوق غفلت می کنیم. نماز تمرین کسب آرامش و دریافت قدرت از غایت عشق و عظمت است. اگر چنین بنده ای شدیم که نماز مایه آرامش و تأمین توانمندی های ما شد هرگز در مقابل سختی ها نمی شکنیم. درخت ریشه دار ممکن نیست با اندکی بی آبی خشک شود؛ چرا که ریشه هایش را رشد می دهد تا منبعی آب بیابد و خود را سیراب می کند. همانند درخت بودن عین امیدواری و تلاش گر بودن است. برای امیدوار بودن تنها دعا کردن و نشستن برای مستجاب شدن کافی نیست. مغز فرد امیدوار هدف را می بیند و سلول خود را مطابق با میزان تلاش لازم برای رسیدن به هدف تنظیم می کند.
تلاش، توکل را به همراه دارد و توکل شکرگزاری را به ارمغان می آورد. انتهای هر نماز بهترین فرصت برای شکرگزاری از نعمات و داده های الهی است. همیشه نباید منتظر مورد یا مواردی بود تا شکر خدا را به جا آورد. زندگی هر یک از ما سرشار از نعماتی است که شکر بر آن ها واجب است. به صورت کلی نیز شاکر نباشیم تا نظر و دید خداوند نیز بر ما کلی نباشد.
فرموده حضرت رسول (ص) است که ارزش هر انسانی به نوع درخواست اوست. از خداوند خدا را بخواهیم؛ چرا که ارزش و بهای هر انسانی که خویش را شناخته است، خواستی متفاوت و بزرگ است.
ایمان و باور قوی و توانی درست را از خدا خواستن یعنی بها دادن به درونی که غنی شده از صفات عالی الهی است، صفاتی که وقتی بالفعل شوند می توانند ما را از افتادن در هر گرداب و یا سرابی مصون بداند. والسلام….