بسم ا… الرحمن الرحیم
آقا امیرالمومنین (ع) شهید محراب بودند. شهادتی که در آخرین نفس به زبانِ عمل و نه به زبانِ سَر، اعلام کردند که نماز اصل و اساس دینداری و عاشقی است. نماز پایه بندگی است که اگر نبود آقا امام حسین (ع) در شرایط جهاد و جنگ هرگز به نماز نمی ایستادند و یاران با وفایشان هم چون زهیر را به واسطه محافظت کردن از نمازگزاران ظهر عاشورا از دست نمی دادند. نماز خواندن خصوصاً در سحرگاه و ادای نماز صبح چنان برکت و ثمرات بالایی را شامل حال بنده می کند که نمی توان آن را برشمرد.
ثمرات روحی و روانی، ثمرات جسمی و فیزیکی، ثمرات مالی، ثمراتی چون استجابت دعا و گاهاً پدید آمدن معجزات همگی در سحرگاه و آرامش بی مثال آن رقم می خورد. برخاستن از رختخواب به نیت خواندن نماز صبح، ارتباط مستقیم با تقویت اراده و اعتماد به نفس انسان ها دارد. از خواندن نماز صبح غافل نشویم حتی اگر قرائتی اشتباه داشتیم، مطمئن باشیم همین که برخاستیم، محکم ترین مقاومت را در مقابل وسوسه های شیطان داشتیم.
روایت است در گذشته های دور پسر تاجری به شدت بیمار می شود و همه اَطِباء از معالجه او ناتوان می شوند. درویشی در حال گذر از آن حوالی متوجه موضوع می شود و از تاجر می خواهد که این بار پسر را به دعای او بسپارد. تاجر قبول می کند و درویش را به بالین پسرش می برد و با دعای او پسر شفا می یابد. پس از چندی تاجر قصد می کند به پاس محبتی که درویش در حق او و پسرش داشته است، طرز صحیح قرائت دعا و سوره را به او بیاموزد، هنوز به اولین آیه نرسیده بود که خبر رسید پسر تاجر از پشت بام افتاده و از دنیا رفته است.
بدانیم خدای کریم ما، می خواهد بنده به اصل بپردازد و دل و جانش را به او وصل کند نه اینکه آنقدر غرق در حاشیه ها شود که از اصل فاصله بگیرد. درست است که خواندن دعا یا ادای نماز نیازمند تلفظ صحیح و درست کلمات است اما برخی به قدری خود را مشغول آن می کنند که این وسواس آن ها را از ادای نماز بر حذر می دارد و یا آن که توجه، عشق و نیت پاک را در آنان می کُشد و فقط به یک مسیر معطوف می شوند. شعر گویا و زیبای موسی و شبان نیز اشاره مستقیم بر رحمانیت خدا دارد که خداوند بنده را با دل پاک و عاشق می خواهد، هرچند این عشق در قالب کلماتی ساده از زبان چوپانی باشد.
سجده فراوان آقا امام سجاد (ع) و عبادات طولانی آقا امام موسی کاظم (ع) در پشت میله های زندان همگی نشان از اهمیت نماز و ایجاد ارتباط با معبود دارد. باور کنیم در پَسِ هر تکلیفی حکمت هایی عمیق نهفته است که در جهت ساخته شدن انسان بسیار مؤثر است. وقتی تکلیف می شویم که در شیرین ترین لحظات از خواب برخیزیم، بی شک موهبت هایی را برایمان به ارمغان خواهد آورد وگرنه خداوند هرگز دوست ندارد، بنده اش را آزار دهد.
ادای فرایضی هم چون نماز خصوصاً نماز صبح اعتبار الهی ما نزد پروردگارمان را بالا می برد. حضرت رسول (ص) فرمودند: “اجازه نداریم کسی را که حتی یک بار در حال نماز دیدیم، بی نماز بخوانیم”. پس کسی که نماز صبحش را ادا کرده ولی به علت شرایطی نماز ظهرش به قضا رفته را نمی توان بی نماز خواند. چنین فردی مورد مغفرت الهی ست؛ چرا که در خواندن نماز صبح خود کوشیده و شاکر خدا بوده است؛ بنابراین خداوند فرصت های دوباره ای را برای او در نظر می گیرد.
عاشق واقعی عشقش را به چند صحبت خلاصه نمی کند، او در عمل و اجرای فرامین چنان مشتاق عمل می کند که معشوق میزان عشقش را بداند. نماز صبح اوج تسلیم یک بنده در مقابل پروردگارش است. وقتی ادعای عشق اهل بیت رسول خدا را داریم، باید بدانیم که آن بزرگواران نماز را اولویت بندگیشان می دانستند و هرگز در هیچ شرایطی برای خودشان و امتشان معافیت بی مورد در انجام فریضه نماز را لحاظ نکردند. سخن بیهوده و تفکر نادرستی است که برخی فکر می کنند عاشقان مولا علی (ع) نیاز به خواندن نماز ندارند؛ چرا که مولایشان این وظیفه را انجام داده و دیگر نیازی به انجام آن نیست. هر انسانی برای رشد یافتن مکلف به انجام نماز است.
ایام محرم از جمله ایام دعا و توسل است اما باید توجه کرد که برای دعا و توسل هم نیاز به اعتبار داریم و همانطور که گفتیم اعتبار به دست نمی آید مگر با انجام فرامین الهی. در دعا کردن همانند حضرت زهرا (س) باید وسعت نظر داشته باشیم و فقط به دعا برای خود و عزیزانمان بسنده نکنیم. وقتی که در دعا کردن بخل نمی ورزیم و قبل از خود برای دیگران دعا می کنیم، موج مثبت دعا قبل از اینکه به دیگران برسد به ما می رسد.
گذشت ها و بخشش های ناب حضرت زهرا (س) اتفاق افتاد تا بیاموزیم که در نیکی کردن باید شتاب کنیم و برخی نیکی ها را آشکارا انجام دهیم تا همگی بدانند می شود با کمترین ها، بهترین بخشش ها را کرد و به نگاه و رحمت الهی امید داشت و از بخشیدن نهراسید. خدای ما خدایی است که از نهان و آشکار با خبر است. او می داند و می شنود ندای دلی را که می خواهد ببخشد اما نمی تواند و در دل آرزو می کند کاش می توانستم چنین کنم. اینجاست که خداوند نیت زیبای او را به حساب عمل انجام شده در نامه عملش درج می کند.
آن کسی که دل به دل شکسته و درد کشیده حضرت زینب (س) می دهد و آرزو می کند کاش در کربلا بودم و هم پای شما در تسکین درد یتیمان و اسیران می کوشیدم، اجری والا دارد اما همه این ها منوط به داشتن یک جواز ورود به نام نماز است. قطعاً کسی که نماز بخواند و دستور الهی را اجرا کند، سایر اعمالش خواه نیتِ دل باشد یا عمل به او در جهت داشتن زندگی و آخرتی بهتر کمک می کند.
تو اول بگو با کیان دوستی پس از آن بگویم که تو کیستی؟
آیا ما به جایی رسیدیم که ادعا کنیم که با خدا دوست هستیم تا به عنوان عبد واقعی در آسمان ها شناخته شویم و مشمول رحمت خاص خدا باشیم؟ در حالت عادی خداوند رحمت عام خود را شامل حال همه موجودات می کند اما اگر می خواهیم ویژه ترین بنده باشیم باید ویژه تر بندگیِ خود را به اثبات برسانیم.
باقیات صالحات گاهی در قالب یک کلمه، حرف یا امر به معروفی صحیح است. کسی که تحت تأثیر سخن یا عمل ما، عملش را الهی کند، در ازای هر عملِ نیکش اجری برای ما در نظر گرفته می شود و بدین ترتیب سود سرمایه مان افزایش می یابد.
شیطان دشمن آشکار و آگاه انسان است و بر نقاط مثبت و ضعف ما واقف است، همیشه از مسیر انحراف و منفی ما را دعوت به گناه و لغزش نمی کند، گاهی با ورود به خواب ما و خواب دیدن ها به دشمنی با ما بر می خیزد. “پسر نوح با بَدان بنشست و خاندان نبوتش گم شد.” شیطان نقطه ضعف پسر نوح را شناخت و از این راه او را دعوت به کفر و بی ایمانی کرد.
دین و مذهب، عشق و علاقه ما به خاندان نور باید با افزایش اطلاعات به روز شود تا قدرت تشخیصمان افزایش یابد و شیطان قادر به نفوذ و گمراهی ما نشود. نمی شود ادعای ایمان و عشق کرد و بدون تلاش نشست تا ایمان باقی بماند. آنچه از حضرت ابالفضل العباس (ع) با وجود امان نامه یار وفادار ساخت، عشق به خدا و باورهای عمیقش بود و آنچه از حضرت رقیه (س) که گرسنه، خسته و رنجور بود، دختر وفادار به عهد و پیمان ساخت، آگاهی از جایگاه بی نظیرش در سرای ابدی بود. ما نیز می توانیم عاشق راستین شویم و از همه این موهبت ها برخوردار شویم اما باید بخواهیم و در مسیرِ خواستن، هر گام سخت و دشواری را برداریم و از باور و ایمانمان فاصله نگیریم.
دیدگاه ضعیف و بیمارگونه ایست که برخی انسان ها همه چیز را برای خود می خواهند و برایشان رنج و غم دیگران کوچک ترین اهمیتی ندارد. فرمایش آقا امیرالمومنین (ع) است که “آنچه برای خود می پسندید برای دیگران نیز بپسندید و آنچه برای خود نمی پسندید برای دیگران نیز نپسندید”. مطمئناً کسی که در بروز بیماری و گرفتاری ها از خدا می خواهد خودش در امنیت باشد و برایش ابتلای دیگران کمترین اهمیتی نداشته باشد، در رنج، سختی و دردی که دیگری متحمل می شود، شریک است.
مومن در دعا و درخواست کردن باید زیرک و باهوش باشد. باید از خدا، خدا را خواست تا به واسطه درخواست، خدای بزرگ همه نعمت ها که زیر مجموعه این درخواست است به زندگی ما ورود پیدا کند و یا اینکه به سبب درخواست خدا از خدا، آنقدر قوی شویم که داشتن ها و نداشتن ها آزارمان ندهد.
کربلا مکان به مکان و لحظه به لحظه اش درس دارد. دائم گلایه می کنیم و دست به دامان حضرت زینب (س) می بریم؛ در حالی که ذره ای از مرام و مسلک این بزرگ بانو را درک نکردیم که اگر می شناختیم، می دانستیم که ایشان با وجود آن همه مصائب هرگز لب به گلایه نگشودند و مشکلاتشان را جز درِ خانه خدا نزد هیچ کس نبردند و صبر پیشه کردند.
خداوند در قرآن بارها فرموده است صابران را دوست دارد و تأکید بر صبر و صلاة (نماز) تواماً داشته اند. حضرت زینب (س) و حضرت عباس (ع) که بر آن ها توسل می کنیم اسطوره صبر، اخلاق و وفای به عهد بودند اکنون خود را محک بزنیم که چقدر در مسلک آنان رسم عاشقی و عابدی آموختیم؟ و چقدر از ایشان مدد طلبیدیم و توقع داشتیم؟
متأسفانه در اثر کمترین ناملایمات بهم می ریزیم و مهر و مهربانی و گذشت را به دست فراموشی می سپاریم. پایبند اصول اخلاقی که این بزرگواران به ما یاد دادند، باشیم تا هرگاه در سختی و مشقت به درِ خانه شان رفتیم، با روی سپید و غنی بازگردیم. در ادای حقِ علمدار کربلا قدمی کوچک برداریم و هرگاه لبان تشنه مان را با آب گوارا سیراب کردیم علاوه بر سلام بر سیدالشهداء (ع)، سلامی بر آقا ابالفضل العباس (ع) هدیه کنیم. باشد که تا ابد زیر پرچم این بزرگ مرد عالم، بندگی کنیم. والسلام….
دیدگاهتان را بنویسید