ESC را فشار دهید تا بسته شود

امنیت وجودی و پرهیز از ناامیدی ۰۸-۰۹-۹۷

بسم ا… الرحمن الرحیم

بشر از ابتدای ورود به جهان هستی به تدریج نیازهای خود را شناخت و در جهت تأمین این نیازها پیش رفت و برای رسیدن به قسمتی از امنیت که همانا در امان ماندن از حیوانات وحشی، باد، باران و عوامل طبیعی بود از قدرت فکر و اندیشه خویش بهره جست و به ساخت بنایی به نام خانه دست زد. امنیت، اولویت هر زندگی است. امنیت فردی، امنیت اجتماعی و خانوادگی از اقسام امنیت به شمار می روند. بی تردید همان گونه که در تأمین امنیت مکان و حریم زندگی در تلاش و کوشش هستیم باید در تأمین امنیت وجودی که ابعادی وسیع تر از انواع دیگر امنیت ها دارد، کوشا باشیم.

خلقت بی نظیر پروردگار در آفرینش انسان به گونه ای بوده است که تک به تک اعضا و جوارح انسان دارای وظیفه و عملکرد مختص خود است و در عین حال هماهنگی شگفت انگیز این اعضا حیات فرد را تضمین می کند. گستردگی و خارق العاده بودن آفرینش انسان نشانی بارز از اهمیت و عشق الهی نسبت به انسان است. روایت و احادیث دینی زیادی مبنی بر ارزشمندی وجود انسان است و انسان موظف به مراقبت از این هدیه بزرگ الهی است. در روایت آمده است که روز قیامت تک تک اعضا و جوارح به سخن در می آیند و عمل خود را شهادت می دهند. به سبب همین ارزشمندی است که گفته شده است تنها زمانی که انسان به دیگران آسیب می رساند نیست که مواخذه می شود بلکه آزار انسان به خود نیز مشمول این مؤاخذه و تنبیه خواهد شد.

ناامیدی از آسیب های جبران ناپذیر و نافذی است که انسان را به ورطه نابودی می کشاند. هرچند برخی معتقد هستند ناامیدی مختص فرد ناامید است و تبعات آن تنها متوجه فرد می شود و به دیگران آسیب نمی رساند اما باید توجه داشت انسان ناامید ضعیف النفس می شود و از اراده او در کنترل نفسش می کاهد. همین طور فرد ناامید خشمگین تر خواهد بود و خشم خود را بیشتر بروز می دهد. ناامیدی در مرتبه شرک به خدا معرفی شده است و گناهی معادل شرک ورزیدن به خداوند دارد. کسی که به لطف و عظمت پروردگار ایمان دارد و بر حاضر و ناظر بودن خداوند باور و یقین دارد، اطمینان دارد که خداوند حافظ سلامتی، جان و مال او است و امورات او را پروردگار تنظیم و تدبیر می کند اما چنانچه همین فرد به ناامیدی تن داده و اجازه ورود شیطان به درون خود را دهد در واقع حائلی را بین خود و خدای خود ایجاد کرده است و خود را از محبت و لطف خداوند محروم می نماید.

پیامبران و امامان نعمات بزرگ خدا برای مسلمانان و شیعیان هستند. فرد ناامید خود را از این نعمات بزرگ نیز محروم می کند. ممکن نیست کسی اعتماد به نفس بالایی داشته باشد و در دام ناامیدی اسیر گردد. ناامیدی حتی هماهنگی و برنامه ارگان های بدن را نیز دچار اختلال می کند. ناامیدی سیستم دفاعی، تغذیه ای و خون رسانی بدن را نیز ضعیف می کند. فرد ناامید حصاری از منفی ها و ترس ها را در اطراف خویش ایجاد می کند. ناامیدی نظم و نظام درون و بیرون فرد را متشنج و آشفته می کند. گاهاً سبب حمله سلول ها به خود می شود و بیماری هایی چون کهیر و ضعف فکر و اندیشه را سبب می گردد.

بنا بر فرمایش مولا ناامیدی نه تنها لطمه های جسمی بلکه لطمه های روحی فراوانی را به انسان وارد می کند و فرد را بدون این که بداند گرفتار انبوهی از گناه و حق الناس می کند. خشم که ریشه در ناامیدی دارد گاهی باعث بروز رفتارهایی ناشایست هم چون ناسزاگویی و فحاشی می شود و فرد را زیر بار حق الناس های سنگین می برد. همین طور بیماری افسرگی نیز زاییده ناامیدی است. تقریباً هیچ فرد ناامیدی یافت نمی شود که ارتباط معنوی و عبادی خوبی با خدا داشته باشد. ناامیدی سلاح قوی شیطان در گمراهی و نابودی انسان است. نفسی که در اسارت ناامیدی است پس از پذیرفتن دعوت نامه شیطان، فرد را به گونه ای درگیر و دربند می کند که فرد خود جملات منفی و مأیوس کننده به کار می برد و خود تصمیم می گیرد تا از نماز، عبادت و رحمت خدا فاصله گیرد؛ چرا که دائماً فکر می کند که به درگاه خدا و امامان رفتن ثمره ای ندارد در حالی که غافل است از این که خود او بندهای اسارت را به فکر و اندیشه و توانمندی های خود زده و دریچه های امید را بر خود بسته است.

اعتماد به نفس سنگری محکم در برابر حملات شیطان و قوی ترین سد در مقابله با ناملایمات و سختی هاست. بررسی عادلانه و بدون غرض در مورد سخن چینی، بهتان، غیبت و دروغگویی ها نشان می دهد که بسیاری از این رفتارها ناشی از ناامیدی در موفقیت، ناامیدی در بروز توانایی ها نسبت به دیگری است. یاس و ناامیدی از رحمت الهی، بالاترین گناهان است. وقتی ناامید هستیم یعنی عظمت خداوند را قبول نداریم و خداوند را سدی برای رسیدن به اهداف خود می دانیم. اما وقتی امیدوار هستیم یعنی توانایی و عظمت حضرت حق را پذیرفته ایم و باور داریم که وعده های خداوند حق است و درست به دلیل همین اتصال است که حتی خداوند از قصورات ما چشم پوشی می کند تا حیات و ممات خوبی داشته باشیم.

امیدواری روحیه مبازره با سخت ترین شرایط و صعب العلاج ترین بیماری ها را به انسان می دهد. خداوند هرگز کسانی را که از رحمتش قطع امید نکرده اند، رها نمی کند و حوائج و خواسته های ایشان را به بهترین وجه و در مناسب ترین شرایط به آنان عطا می کند. گاهی برآورده شدن حاجات یا خواسته ای ممکن است زیان ها و ضررهایی را متوجه انسان کند اما از جائی که خداوند بنده اش را که به رحمتش امید بسته رها نمی کند، حاجت او را در شکلی زیباتر و موثرتر در اختیارش می گذارد. صرف دعا نمی توان ما را به حاجت هایمان برساند. چگونه دعا کردن و با چه زبان و چه حسی دعا خواندن است که مهم است. همیشه گفته ایم کیفیت در عمل، دعا و عبادت مهم تر از کمیت آن است. زمانی که کیفیت در هر عملی رعایت می شود دل خانه خدا می شود و لایق دریافت نعمات و موهبت های الهی و بدین گونه است که عُرفا شایسته آن می شوند که کعبه به طواف آنان می آید.

صرف خواندن نماز و گرفتن روزه نمی شود انسانی را مومن و عاشق خواند. متأسفانه همین نماز و روزه در بسیاری مواقع مایه توقع و معامله با خدای بی نیاز می شود به این صورت که اگر خداوند حاجتی را برآورده نکرد، بنده به خود اجازه می دهد تا دیگر عبادت نکند. نماز فرمان و دستور الهی است و داد و ستد نیست تا هر زمان خواستیم آن را ترک کنیم. اگر ادعای عاشقی داریم در ادای واجبات نباید شرط و شروطی قائل شویم. عشق بازی در بسیاری مواقع پیشی گرفتن یا به فرموده الهی سبقت در خیرات است. بخشش و گذشت در زمانی که خود نیازمندیم از جمله پیشی گرفتن هاست. چنین گذشت هایی به کارگیری رحمت الهی در قلب و درون ما و ثمردهی به پیرامون ماست و زندگی ائمه الگویی عملی و کامل از ابعاد گوناگون زندگی بشر (در زمینه اقتصادی،  اجتماعی، خانوادگی، سیاسی، جامع شناسی و روانشناسی) است.

اما افسوس که گنجینه هدایت بشر که همانا کلام خداوند است تنها در برخی موارد هم چون مرگ یا ازدواج اطرافیان، سر سفره هفت سین و یا ماه مبارک رمضان قدری قرائت می شود. قرآن کتاب زندگی و محل صحبت خدا با ماست. نماز صحبت بنده با خدا و اقرار بی نیازی خداست، پس توصیه برخواندن قرآن نیاز خدا نیست و نیاز بنده برای هدایت یافتن و رسیدن به رستگاری است. به قرآن باید با دل گوش فرا داد و با دل تلاوت کرد. آن وقت است که قرآن کلید می دهد و راهنمایی می کند. هیچ چیز در عالم نیست که بر قرآن پوشیده باشد. قرآن متعلق به همه دوران و همه انسان هاست. در تلاوت قرآن ارتباط برقرار کردن با کلام خداست که زیبا و در عین حال راه گشاست. در توبه و بازگشت هم قرآن است که کلید می دهد و یاری می کند. انسانی که با قرآن مأنوس باشد هرگز در مجلس گناه و غیبت حاضر نمی شود و اگر شد باید جست و جو کند که نگهبانان امنیتی، فکری و مغزی او دچار چه اخلال و ضعفی شده اند و چرا اعتماد به نفس او دچار تزلزل شده است.

اگر خشم بر ما چیره شد باید بدانیم چرا؟! مومن باید به قدرت تشخیص برسد تا در یافتن چراهای رفتاری خود دقیق تر عمل کند. متأسفانه برخی افراد ناخواسته و در اثر ناامیدی از رحمت خدا و غفلت از توانمندی خویش به سمت سحر و جادو روی می آورند و خدمتگزاری شیطان را رسماً می پذیرند. سلول های مغری برای فردی که ناامیدی را پذیرفته است، صحیح عمل نمی کند و دستورهای ناقص و یا اشتباهی به اعضای بدن صادر می کند. هواپیمایی که ارتباط خود را با مرکز قطع کند بی شک سقوط می کند. انسانی که ارتباط خود را با خالق و مرکز جود و کرم قطع کند بی شک نابود می شود. کسی که از رحمت خدا مأیوس می شود، زمینه وجودش را برای تسط و فرمانروایی نفس مهیا می کند. از وظایف و تکالیف رهرو مولاست که در هیچ شرایطی تسلیم ناامیدی نمی شود. رخنه کردن ناامیدی در بندبند وجود اهالی کوفه بود که به جای همراهی امام زمان خود رویاروی ایشان ایستادند و با شمشیر جهالت سر از تن با برکتش جدا کردند. در ناامیدی هاست که دست به کارهایی می زنیم که گاهاً جبرانش غیر ممکن است. راهکارهای زیبا و مدبرانه ای در حل مشکلات انسان ها توسط ائمه ارائه شده است. عمروعاص سَیاس و حیله گری بود که در دشمنی کردن معاویه نسبت به ائمه بسیار به او کمک کرد. آقا امیرالمومنین (ع) چند مرتبه فرصت داشتند تا عمروعاص ملعون را به درک واصل کنند اما چنین نکردند تا به این وسیله سایر انسان ها بیاموزند که مبازره با دشمن و کشتن دشمن خدا باید بر اثر خشم خدا و برای رضای او باشد و نه برای اثرخشم فردی و شخصی و مهم تر از همه این که حیات انسان ارزشمند است.

خدای ما خدایی است که در حج که فروع دین ماست به انسان ها تمرین مهرورزی داده است و انسان ها را از آزار رساندن به حشره ای کوچک نیز برحذر داشته است. همانند هرچیزی که دارای مرتبه است ناامیدی هم مراتب خود را دارد و برای افراد متفاوت است. به همین دلیل است که خداوند بارها در قرآن فرموده است از هرکس به اندازه توان خود تکلیف می خواهم. ناامیدی شکل ها و عوارض گوناگونی دارد. چه بسیارند افرادی که تصور می کنند، نمی توانند یا دیگر از آنان گذشته است و یا فرزندانی که به پدر و مادر خود بابت به دنیا آمدنش اعتراض می کنند این افراد دیدگاهی منفی و توأم با یأس دارند، این گونه به پیشگاه خدای قادر و عالم اهانت می کنند و از رحمت و مهرورزی او قطع امید می کنند و با این تفکر اصل را خاموش و فرع که همانا نفس سرکش است را روشن می کنند.

وقتی خداوند در قرآن بارها توصیه به توبه و بازگشت کرده یعنی انسان را توانا آفریده است، توانایی که همت و اراده او را قوی کرده تا خطا و گناهش را ترک کند و دیگری را دشمن خود نداند و به او مهر بورزد. در سیره ائمه داریم که وقتی ائمه (ع) در حکم قضاوت بودند و می دانستند کسی خطا یا گناهی مرتکب شده است، طوری عمل می کردند که از آنان چیزی ندیدند و یا لغزش آنان به اثبات نرسیده است و به این گونه فرصتی به شخص می دادند تا شخص در درون نادم شود و برای حفظ آبرو به توبه و بازگشت به سوی خدا روی آورد. قضاوت ائمه علاوه بر جنبه رحمانی، جنبه تربیتی نیز دارد. توبه، امید به بازگشت و جبران و در آغوش خدا قرار گرفتنست. به همین دلیل است که پس از ارتکاب به گناه هر قدر هم بزرگ نباید از رحمت و بخشش خدا ناامید شد و خود را در گرداب “از من گذشته” نابود کرد. تا زمانی که انسان در حیات است نباید امیدش را از منبع عشق و مهر قطع کند. انسان برای خداوند به قدری عزیز است که خداوند برای کوچک ترین نیاز و خواسته اش برنامه داده است. گاهی خدا جهت تذکر، تنبیهی ظاهری و بدون آسیب برای شخص در نظر می گیرد تا او متنبه شده و به ترک گناه بپردازد. حتی پدر و مادر نیز به واسطه این که والدین کودک هستند، هرگز اجازه ندارند تا آسیب یا ضربه ای را به او بزنند که اگر چنین کنند باید دیه پرداخت کنند.

خداوند بر بنده ی خویش مهربان تر از مهربان است. پرهیز از گناه و ناامیدی، آرامش و گشاده رویی را به همراه دارد و گشاده رویی و آرامش رحمت الهی را به دنبال می آورد. رحمة للعالمین لقب پیامبری گشاده رو و سراسر آرامش و اطمینان بود. در آرامش است که انسان توانایی غلبه بر مشکلات را به دست می آورد. توجه داشته باشیم شیعه ی مولایی هستیم که در سال های سکوت و خانه نشینی خود بسیار کوشا بودند و با دستان با برکت خود نخلستان ها آباد کردند و یتیمان و فقیران بسیاری را یاری کردند.

در تمرین بندگی همین بس که تصمیم گیری کنیم که به خود دروغ نگوییم تا الگویی مناسب برای فرزندان و اطرافیان باشیم و رهروی صادق برای مولا. از ذکر صلوات و ذکر شریف یا علی غافل نباشیم که صلوات و یاعلی خود بهترین و کامل ترین دعاهاست. امین امانات خدا باشیم تا در زمره عاشقان قرار گیریم و رضایت مولا را کسب کنیم. والسلام….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *