بسم ا… الرحمن الرحیم
برای هر انسانی چگونه بودن و چگونه زیستن و چگونه ظرفیت سازیست که مهم است تا بدین ترتیب بتواند در مواجهه با ناملایمات خود را نبازد، قضاوت و تصمیم گیری نکند تا مبادا به خود زیان وارد کند و به ندامت رسد. زندگی از نظر مادی و نیازهای اولیه هم چون خوراک و پوشاک هرگونه باشد می گذرد. فردی که گران بهاترین غذا را در حین گرسنگی تناول می کند با کسی که ساده ترین غذا را می خورد شباهتی یکسان دارند و آن این که نهایتاً هر دو سیر می شوند و نیازشان برطرف می گردد اما نکته اساسی در این بین این است که آیا چشم دل نیز سیر شده است یا این که هر قدر لذیذتر بخورد و بیاشامد طمع و حرص بیشتری ایجاد می کند و از حضور قلب و ذهن، خود را محروم می کند.
خدای ما خدایی روزی دهنده، کریم و مهربان است. بدون استثناء هر رحمانی که در قرآن آمده است اشاره بر مهربانی و رحمت عام الهی دارد. یعنی خداوند بخشی از رحمت خویش را شامل حال همه مخلوقات می کند.
در روایاتی از زندگی حضرت ابراهیم (ع) داریم که ایشان جهت اطعام فقیران سفره ای گسترانیده بودند. در میان کسانی که وارد می شدند تا بر سفره طعامی بخورند مردی کافر بود، حضرت ابراهیم (ع) پس از پرسش از او گفتند این سفره برای کافران و دور شدگان از خدا نیست. آن مرد پس از شنیدن این سخن برخاست و خانه را ترک کرد. بلافاصله از سوی خداوند ندا رسید که سال ها روزی بنده را بدون هیچ توقعی رساندم، اکنون که او خواست لقمه ای بر این سفره بخورد تو او را بازخواست کردی؟ برو و دل غمگین بنده ام را شاد بگردان و او را راضی کن، اگر نه مقام پیامبری از تو سلب می شود.
این داستان ها درسی عمیق و سازنده برای ماست. اگر قرارست مهربانی و بخشندگی در وجود ما نهادینه شود ما اجازه مرز قرار دادن و انتخاب کردن افراد را در جهت مهرورزی نداریم. وقتی قرار است محبت و همدلی شکل گیرد و ابراز شود نباید هیچ تفاوتی بین نزدیکان و اطرافیان ما با سایر انسان ها حتی انسان هایی که در کشورهای دیگر زندگی می کنند، باشد. برخی مواقع ما در ازای درخواست کمک دیگری گله و شکایت سر می دهیم که کدامیک از خواسته ها و حوائج ما برآورده شده که اکنون بخواهیم دیگری را مدد کنیم. باز هم رجوع به زندگی ائمه به این نوع واکنش های ما پاسخ می دهد. در کمک رسانی های مولا (ع) هیچ گاه فقیران و یتیمان متوجه کمک های مولای خود نشدند مگر زمانی که ایشان به شهادت رسیدند و کودکان باز طعم تلخ گرسنگی را چشیدند.
برخی مواقع کارهای نیک ما باید در آشکارا صورت بگیرد تا جنبه الگودهی و ترویج کار نیک حفظ شود اما در برخی مواقع باید پنهان باشد و گاهی تنها بین ما و خدای رحمان باشد. ما باید به عنوان رهرو شیر مردان، مولا علی (ع) مهربانی، گذشت، قدردانی و قدرشناسی را تکلیف خود بدانیم البته خداوند ما عادل است و هر کمکی از سوی ما را کمکی مطابق با وسع و توان ما می خواهد. به طور مثال ممکن است ما هزینه درمان بیماری را نداشته باشیم در اینجا فرجی بر ما نیست اما بی شک قادر هستیم دعاگوی بیمار باشیم. وقتی اعلام آمادگی برای کمک و همدردی با دیگری می کنیم خداوند نیز نیت خیر ما را ثبت می کند حتی اگر فرد قبل از کمک رسانی ما مشکلش رفع شود. متأسفانه مدام از رفتار و کردار دیگران گله می کنیم غافل از این که ما خود از رفتار دیگران الگو می گیریم. بدانیم بیشتر از تأثیر پذیری باید تاثیر گذاشت.
در تعریف حضور ذهن باید گفت ذهن در واقع همان مغز ماست. دستوراتی که از مغز صادر می شود و اعضا و جوارح را به موقع به عکس العملی وا می دارد. برخی از دستورات نیز بر اثر تکرار به برنامه ذهنی تبدیل می شود
اما در تعریف حضور قلب باید گفت برنامه مغزی و قلبی را تواماً اجرایی کردن و در لحظه قلب و مغز را بر موضوعی متمرکز نمودن است. نماز یکی از اعمالی است که بسیار توصیه شده تا در آن حضور ذهن و حضور قلب را تواماً داشت. برای هر فردی بسیار پیش آمده که حین ایستادن در نماز افکار مختلف به او هجوم می آورد تا از تمرکز او در نماز بکاهد. بی تردید کسی که مدعی عشق و رهروی است باید توانایی کنترل مغز و بیرون راندن افکار و متمرکز شدن بر آنچه می خواد را داشته باشد.
شیطان به واسطه دشمنی که بر انسان دارد در هر موقعیتی سعی بر آن دارد تا با مشوش کردن افکار و جهت دادن آن به سوی نفس اماره انسان را از تمرکز و کنترل بر نیات و اهداف والا و انسانی دور کند. تمرکز کردن بر ما حکم و وظیفه است و برای افرادی که سخت می توانند به این تمرکز برسند تمرین و مما رست لازم و واجب است. رمز مقدس و مبارک سه یا علی از جمله بهترین نوع تمرکز برای رهروان و عاشقان است. پرداختن به عشق حقیقی که میانبری مهم در رسیدن ما به اصل خود است نوعی دیگر از کسب تمرکز است.
بارها گفتیم عشق داروی هر دردی است. ممکن نیست با نیاز، خواسته و دردی روبرو باشیم و عشق تأمین کننده آن نباشد. امکان ندارد کسی حضور ذهن نداشته باشد و در عین حال بتواند حضور قلب داشته باشد. حضور قلب ریشه در احساسات دارد که با همراهی حضور ذهن و تمرکز بر آنچه می خواهیم حاصل می شود. چنانچه هر یک از ما می خواستیم مسیر عرفان و شناخت را از مراحل هفت گانه آن طی کنیم شاید هم چنان در عبور از مرحله اول یا دوم بودیم. اما واقعیت عشق و میانبر عاشقی حرکت ما را سهل و عبور از مراحل را برای ما تندتر کرده است.
تمرکز در لحظه یا حضور قلب همان فرمان دادن به مغز برای انتقال برنامه ذهنی منسجم و منظم به قلب که محل احساسات و پرورش عشق است می باشد. به طور مثال در حین نماز پس از اعلام تکبیر به مغز فرمان می دهیم تا هر آنچه افکار مثبت و منفی کاری و غیر کاری است را تحت کنترل قرار دهد و تنها به مبدأ آفرینش و مخلوق بی نظیر توجه کند و این توجه و تمرکز را به قلب انتقال دهد تا عشق و دلدادگی متجلی شود. برای نماز خواندنِ متمرکز، حضور قلب نیاز است. تا مدتی ابتدا اذان و اقامه گفته شود تا شرایط لازم برای تمرکز بیشتر مهیا شود. به یاد داشته باشیم نماز و دعایی که با حضور قلب خوانده شود وسیله اتصال به معبود و استجابت دعا است. در تمامی ادیان الهی و فرقه های مختلف عرفانی ثابت شده است که عشق وسیله ارتباط نیازمند به بی نیاز و عابد به معبود صرف نظر از هر وسیله ارتباطی یا ارتباط فیزیکی است. وقتی به واسطه حضور قلب، خداوند را در قلب خود حاضر بیابیم و خود را در محضر الهی ببینیم مورد نظر و نگاه خاص خدا قرار می گیریم و درست همین جاست که نیازی به لب گشودن و بیان حوائج عاشق نیست چرا که معشوق خود می بیند و می داند چنانچه صلاح و منفعتی در آن باشد برآورده می کند و اگر مصلحت نباشد مانع می شود. لازم است توجه کنیم که ممانعت های خداوند در بسیاری مواقع به دلیل عشق و محبتی است که او به ما دارد اما متأسفانه ما آن را به دوست نداشتن ها و دشمنی خدا نسبت به خود تعبیر می کنیم.
حضور قلب ایجاد کردن با خدای رحمان یعنی تبادل عشق و احساس با خالق یکتا و در مرحله بالاتر برداشته شدن پرده حجاب و آگاه شدن بنده از عالم معنا و عالم غیب است. اینجاست که می گوییم با حضور قلب می شود خدا را دید و شناخت. هدف از نزول ائمه و معصومین و انبیاء رسیدن به حضور قلب برای ملاقات با حضرت یار است. البته آنان به واسطه آفرینش ویژه خود در این مسیر سهل تر حرکت می کنند و ما با شفاعت، مدد و الگوگیری از آن بزرگواران دنباله رو آنان خواهیم بود. نماز بهترین سنگ محک برای درک این موضوع است که بدانیم تا چه حد قادر بر حضور ذهن و حضور قلب هستیم. در سوی دیگر برای افزایش تمرکز و دریافت رحمت و معنویت بیشتر لازم است تا برای خواندن نماز در خانه محل ویژه ای را انتخاب کنیم و هر بار در آن مکان به ادای فریضه نماز بپردازیم و می توان نگرانی ها و مشکلات و دعاها را در این مکان برد و با اتصال یافتن به خدای بی نظیر بر آن ها غلبه کرد. هر اولینی در ذهن انسان ها ثبت می شود مثل اولین روز مدرسه. محل تعیین شده عبادت اولین قرار ملاقات با خدا است. بنابراین همیشه در ذهن ماست و درست به همین علت است که مناسب ترین مکان برای نماز، دعا و مراجعه به قرآن است. همیشه پس از اتمام نماز قدری زمان صرف نیایش و معاشقه با معبود کنیم و بلافاصله بساط عاشقی را ترک نگوییم.
در زندگی ائمه و گذشتگان می بینیم که همه آنان محل خاص و ویژه ای را برای عبادت داشته اند. بسیاری از مادران و مادر بزرگ های ما نیز چادر و سجاده مخصوص برای عبادت داشتند تا حضور داشتن نزد معشوق را بیشتر درک کنند. هر چند در دوره ای زندگی می کنیم که عصر علم و تکنولوژی است اما محل حضور و عاشقانه ایستادن به پیشگاه خدای عظیم نیازمند هیچ علم و پیشرفتی از آن نیست.
متآسفانه بسیاری از ما کمترین توجه خود را در نماز داریم بدین صورت که هرگز برای این ملاقات نه لباسی برازنده بر تن می کنیم و نه خوشبو و معطر به محضر یار نائل می شویم. گاهی نیز ادای نماز برای هر یک از ما به دلیل ترس از خدا و مجازات اوست و نه عشق به خدا. عشق مگر چیزی جز جلوه دادن زیبایی هاست؟ پس در گام نخست باید تمرکز کسب کنیم تا آنچه مازاد در ذهن و قلب داریم در لحظه حذف یا راکد کنیم و تنها به بودن در محضر یار بیاندیشیم.
می شود همانند بساری از عرفای والا مقام به جایی رسید که جز خدا ندید و این ممکن نیست مگر با تأمل، صبر و به کارگیری اندیشه و توانمندی ها. به امید وصال یار. والسلام….