ریا و نفاق و خودفریبی

بسم ا… الرحمن الرحیم

از صفات نکوهیده شده نزد خداوند ریا و نفاق است. خدای کریم با همه بخشندگی رحمانیت و روزی دهندگیش که حتی گبر و کافر را روزی می دهد و به همه بندگانش فرصت می دهد، از فرد ریاکار و منافق بیزاری می جوید. سعی و تلاش همه ما باید بر این باشد تا از ریا به دور باشیم. شهامت و شجاعتِ نه گفتن و انجام ندادن کاری بسیار پذیرفته تر از بله گفتن های ظاهری و انجام ندادن هاست. بسیاری از کسانی که در دام ریا و ریاکاری اسیر می شوند، ناخواسته و برحسب تصمیمات احساسی و عدم آگاهیشان نسبت به مسئله دچار ریا و نفاق می شوند.

ریا در هر شکلش و برای هر انسانی زشت و ناپسند است اما وقتی فردی ادعای عشق، مرام، رهرویی و مریدی می کند مسئله برای او از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است. برخی با گمان اینکه در راه و مرام مولا هستند برای خود آزادی عمل خاصی تعریف می کنند و تصور می کنند انجام برخی امور برای آنان بلامانع است؛ این در حالی است که فرد به واسطه تعهد رهرویی که دارد باید با ظرافت بیشتری پرهیزات و لغزش ها را بشناسد و از آن ها کناره گیری کند.

ریا عدم صداقت با خود و دیگران است. ریا عدم شجاعت داشتن با فکر، روح و قلب خویش و سپس عدم شجاعت داشتن در مقابل خواسته دیگران است. در تصمیمات و برنامه های جمعی، بسیار باید توجه کرد تا بله گفتن و همراه شدن ما صرفاً کلامی نباشد و آنچه را بر عهده گرفتیم، جامه عمل بپوشانیم. مراقب باشیم با ریا و ظاهرسازی در تصمیمات بزرگ و گروهی و عدم فعالیت، خود را مدیون و مرهون دیگران نکنیم.

تظاهر، چیزی جز فریب خویش نیست حتی اگر دیگران متوجه تظاهر ما نباشند، باز خدایی هست که بر هر لحظه ما حاضر و ناظر است. بسیاری از ما سهل انگاری هایی را که هرگز گناه و حق الناس نمی دانیم را بارها و بارها انجام می دهیم، غافل از اینکه گناهان بزرگی برای ما رقم می خورد و اندوخته های اُخروی مان را منفی و منفی تر می کند.

خود فریبی، رنجشی است که منِ درون را از من بیزار می کند و مرتب امواج بی حرمتی و توهین ارتعاش می دهد و پس از مدتی بدون اینکه متوجه دلیل و علت آن باشیم، از بیرون از خویش مورد بی حرمتی و اهانت واقع می شویم و این چنین خود را از جایگاه والای انسانی تنزل می دهیم و جذابیت های انسانی را در خود خاموش می کنیم.

در هر امری وجود جمعی از انسان ها برای رسیدن به هدفی مشترک بسیار زیبا و مورد تایید خداوندست. حال اگر این امر، امری خیر مانند دعای دسته جمعی برای شفای مریض یا رفع گرفتاری از فرد یا افرادی باشد، بسیار زیباتر و پسندیده تر است. واضح و بدیهی است انرژی که از جمع برای هدفی خاص برمی خیزد و منتشر می شود به مراتب بالاتر و قوی تر از انرژیست که افراد به صورت انفرادی از خود ساطع می کنند. خداوند آن قدر قادر است که کمتر از آنی می تواند رخت عافیت بر تن بیماران کند و گرفتاران را از بند گرفتاری رهایی بخشد اما آنچه در این بین اوضاع را برای ما بندگان بهتر می کند همین فرصت های وسیله شدن برای کمک به بیماران و گرفتاران است؛ چرا که علاوه بر کمک به اشخاص، فردی که وسیله کمک شده به تدریج رشد می کند و به اصل انسانیتش نزدیک تر می شود. پس همواره برای وسیله بودنمان دعا کنیم و شاکر هر بار وسیله شدنمان باشیم.

متأسفانه فراموشکاریم و حق الناس هایی را که با اعمال و لغزش های کوچک مرتکب شدیم به سرعت فراموش می کنیم اما خدای مهربان با فرصت دادن هایی این چنینی (کمک به دیگران) ما را از بند حق الناس ها و بلاهایی که ممکن است از تجمع آنان پدید آید، رهایی می بخشد.

تظاهرهای ما علاوه بر صدماتی که به روح و درونمان میزند موجب اختلال در کار جمعی و گروهی می شود و رسیدن به هدف را به تعویق می اندازد. عهدشکنی از هر حیثش غیرقابل قبول است، چه از نظر اخلاقی، چه دینی و چه انسانی باشد. متعهد و مسئولیت پذیر باشیم نه به خاطر خلق خدا بلکه به خاطر خدایی که نادانسته ها را خیلی خوب می داند. خدای مهربان ما همان خدایی است که عذرهای ما را در نگرفتن روزه و ادای نماز می پذیرد و خود او معافیت هایی را اعمال می کند و در برخی موارد با به جا آوردن قضای نماز، روزه و دادن کفاره ما را در قصورات و ضعف ها و بیماری ها یاری می دهد و حق الله خود را با در نظر گرفتن کمترین ها می بخشد و وای بر مایی که خدای دانا و فهیم خود را در نظر نمی گیریم و به خاطر نظر دیگران حتی معافیت هایی را که خداوند برایمان در نظر گرفته، اهمیت قائل نمی شویم.

از معبود غافلیم و مدام در بند نظر و افکار خلق خدا به اشتباهاتمان دامن می زنیم. عمر، روزی، اول و آخر هر تک تک ما دست خداست. مبادا به خاطر نظر دیگران که ممکن است اشتباه باشد، خود را از قوانین خدا دور کنیم و با ارزش های تعریف شده دیگران زندگی کنیم.

در عصر حاضر که مسئله امرار معاش بیش از هر دوره ای انسان ها را به تکاپو واداشته و اهمیتی آن در دینداری نیز مورد تایید دارد نیازی نیست تا از تلاش برای امرار معاش صرف نظر کرد و فقط معطوف به عبادت و دعا شد اما باید یاد گرفت که چطور در کنار کار و تلاش برای زندگی بهتر، همچون حضرت زهرا (س) از دعا برای دیگران غفلت نکرد و با خیرخواهی، محبت و وسیله شدن به زندگی خود غنای بیشتری بخشید.

در دعا کردن سختگیر نباشیم. دعا کنیم حتی با زبان شَبانی. دعا کنیم حتی اگر قادر به خواندن ادعیه طولانی و کوتاه نیستیم. دعا کنیم تا به وقت احتیاج، اعتبار و آبرویی برای درخواست خودمان داشته باشیم. مبادا در خواندن نماز از هر کس به جز خدا رودربایستی کنیم و تظاهر به خواندن نماز کنیم تا نظر دیگران را تأمین کنیم ولی برای خدای خود ارزشی قائل نشویم و از خواندن نماز در تنهایی خود امتناع کنیم.

تا زمانی که خود فریبی و تظاهر و نظر دیگران در ما باشد، فرصتی نمی یابیم تا اعتماد به نفسمان را ارتقا دهیم و رشد معنوی داشته باشیم. خداوند هر بنده ای را دوست داشته باشد به طرق مختلف شرایطی ایجاد می کند تا بنده او را صدا بزند و بنده ای در این راستا همواره موفق است که با اعتماد به نفسی بالا در مواجهه با هر مشکل و سختی تنها در پی او باشد و از رحمتش ناامید نشود.

از سختی ها و کمک به دیگران نهراسیم. بنده واقعی کسی است که از وسیله نشدن بترسد. وسیله خیر باشیم حتی اگر به لبخندی، کلامی و دعایی باشد؛ چرا که بخشش همیشه مالی نبوده و نیست. بنا به فرمایش الهی در کار خیر از یکدیگر سبقت بگیریم و فرصت ها را دریابیم. خداوند این خیرها و نیکی ها را می بیند و با عظمت الهی خودش پاداشی خدایی برای او در نظر می گیرد.

اراده خداوند غالب بر هر اراده ایست و آیات او زیباترین و پر مفهوم ترین عبادات عالم است، عباداتی سراسر پند، آموزه، عبرت، عشق، درس و راهنمایی. در راه رسیدن به عشق، رنج بسیار است. باید از دل رنج ها و گداخته شدن ها پخته بیرون آمد تا لایق رسیدن به عشق شد. رسیدن به هر جایگاه و مرتبه، خواه مادی و دنیوی و خواه معنوی و اخروی، نیازمند بها و هزینه ای است که باید برای به دست آوردنش پرداخت. رنج عاشق، بهای رسیدن به معشوق است. عاشق باید هم چون فولادی آبدیده با هر مسئله و دردی استحکام یابد و بر ارزش خود بیافزاید. خداوند مشکل و درد را می دهد تا صبر و استقامت بنده را بیازماید.

ثروت و ثروتمند بودن زیبایی، اصالت و آبدیدگی می طلبد. ثروتمندی که در کنار دارایی خود از بخشش، صله رحم و کمک به دیگران دریغ نمی کند، علاوه بر اینکه به مال خویش برکت می دهد، به درون و وجود خود نیز برکت می دهد. گاهی سلامتی بنده مورد امتحان و ابتلای الهی واقع می شود تا بنده علاوه بر اینکه قدردان سلامت خویش باشد، استقامت و دوام او در ناملایمات سنجیده شود. خصوصاً زمانی که فرد پس از خیر و خوبی در حق دیگری، از سمت خدا سلامتیش مورد امتحان قرار گیرد.

عاشق کسی نیست که همیشه روی خوش معشوق را ببیند و مشتاق آن باشد. عاشق کسی است که در مواجهه با روی غضبناک معشوق نیز صبوری کند و همچنان مشتاق و مجذوب یار باشد و زیباییهای یار را فراموش نکند. امید از عاشقان و سالکان باشیم.

والسلام….

Check Also

حسادت(اشتهای کاذب روح)

بسم ا… الرحمن الرحیم برخی بیماری های جسمی در انسان ها عوارضی چون اشتهای کاذب …