توانمندی انسان 26-10-98

بسم ا… الرحمن الرحیم

انسان هستیم و به حکم انسان بودن در بسیاری مواقع غافل و خواب. همیشه آن هنگامی هوشیار می شویم که ناگهان بسیار دیر شده است. قدر با یکدیگر بودن را کمتر می دانیم و بالاتر از آن اسیر نفس و خودخواهی می شویم و از خدایی که با همه مهر و عشق ما را آفریده و بالاترین صفت عالم یعنی اشرف مخلوقات بودن را نصیب ما کرده است، غفلت می کنیم.

ما مخلوق خالقی هستیم که همه چیز را برای انسان فراهم کرده و خواسته تا در کنار بهره گیری از نعمات، خوی و خصلت انسانی خود را به بهترین وجه حفظ کنیم. خداوند ارحم الراحمین به قدری عاشق و شیفته بنده خویش است که هر غفلت و کاستی از سوی بنده او را محزون می کند. خداوند کریم در پی عشقی که به مخلوقش دارد، برای او پیامبران و معصومینی را نازل کرده تا آنان با آگاهی کامل، راه هدایت و رستگاری بپیمایند.

مطابق با روایات بهشت و جهنم دارای طبقات متعددی هستند که در قرآن از طبقات بهشت توصیفات فراوانی شد اما مهم است بدانیم انسان قادر است به گونه ای تعالی یابد که نهرهای سفیدتر از شیر و شیرین تر از عسل را نبیند و تنها از خدا خواستار ویژه ترین جایگاه باشد. اما متأسفانه علیرغم همه قدرت و توانمندی خاصی که داریم، نمی خواهیم تا در مسیرمان توانمندانه حرکت کنیم و باز متأسفانه برای اندک نیازهای مادی بالاترین دقت و انرژی را صرف می کنیم، حال آن که در ادای نماز و قرائت قرآن کمترین حضور ذهنی و حضور قلبی نداریم.

توجه نکردیم که چنانچه تنها یک بار طعم شیرین و لذت بی انتهای نزدیکی به پروردگار را بچشیم، هرگز از آن غفلت نخواهیم کرد؛ چرا که پله های ترقی را به این وسیله عاشقانه تر از همیشه طی خواهیم کرد. آنقدر در ضعف و نقص های خود غرق هستیم که همواره در مقابل خلقِ صفت ها در درونمان احساس عجز و ناتوانی می کنیم. ما را خدایی آفریده که قادر مطلق است و از روح پر قدرت و پر عظمتش در وجود تک تک ما دمیده است، پس نمی شود و نمی توان گفت که ما قادر به تسلط یافتن بر ضعف خود نیستیم. مگر نه این که پیشرفت لحظه به لحظه علم بشر طی سالیان متمادی بشر را از مرگ حتمی در مقابل ساده ترین بیماری ها نجات داده است، پس همان تفکر و قدرت اندیشه نیز می تواند انسان را از اسارت در بند ضعف ها نجات دهد.

در فراگیری علم دقت کنیم انسان قادر است در کنار زبان مادری و تخصصی خود به یادگیری زبان های دیگر نیز بپردازد و این انجام نمی شود مگر با خلقت عادلانه و عاشقانه ای که خداوند برای انسان ها به طور یکسان ترسیم کرده است. خداوند راه و مسیر حرکت انسان ها را واضح و روشن به آنان نشان داده و از آنان خواسته تا با اندیشه و درایت خویش به انتخاب مسیر بپردازند و سرنوشت خود را رقم بزنند.

مسیر حرکت انسان ها به سمت نیکی ها به دو حالت است : مسیری نسبتاً هموار و ملایم که در آن بنده تکالیف خود را می داند و تکلیف وار به ادای آنها می پردازد. مسیری ناهموار و سخت که در آن بنده عاشقانه تکالیفش را انجام می دهد و علیرغم امتحانات سخت الهی به زیباترین صورت گام بر می دارد و پس از مدتی با برداشته شدن حجاب ها به مقام مکاشفه و معاشقه می رسد.

بسیاری از عُرفا پس از سال ها ریاضت و سخت کوشی صاحب مقام بندگی و عاشقی می شوند. ابن بطوطه جغرافی دان و دانشمند بزرگ زمان از مغرب زمین به ایران سفر کردند و پس از تحقیق و تفحص درباره سعدی (علیه رحمه) به این نتیجه دست یافتند که سعدی عاشقی وارسته بوده که حجاب ها برای او برداشته شده است.

رقیه سه ساله آقا اباعبدا… (س) را عشق از نینوا تا شام برد. عشق درد، رنج و سختی های فراوان دارد که عاشقی مستلزم عبور از این رنج ها و سختی هاست. می گویند بهشت چهار طبقه دارد که سومین طبقه آن، طبقه عشق است.

در توانایی و توانستن انسان ها برای رسیدن به بهترین ها شکی نیست اما پس از آن نیت بسیار مهم است. نیت گاهی از عین عمل ثوابی فراتر دارد. فردی را تصور کنید که فقیری و نیازمندی را می بیند اما توان کمک به وی را ندارد، آن لحظه آرزو می کند کاش می توانستم به فقیر کمک کنم، چنین نیتی عین عمل انجام شده در پیشگاه الهی ثبت می شود. در جایی دیگر فردی را تصور کنید که خود گرسنه خوابیده اما همواره با خلوص کامل برای سیری و خوشبختی دیگران دعا می کند. چنین کسی نیز خدمت به خلق را مقدم بر خود می داند و نزد خدا پاداش بهترین عبادات را دریافت می کند.

ارزشِ بخشیدن به کمیت در بخشیدن نیست بلکه به کیفیت در بخشیدن است. انسانی که از میلیون ها تومان تنها چند ده هزار تومان را می بخشد، با انسانی که از چند ده هزار تومانش بیشترین آن را می بخشد، بسیار متفاوت است. درست است که هر دو بخشش کردند اما کیفیت بخشش است که کار آنان را در مرتبه های گوناگون قرار دهد. برخی افراد چنان با عزت نفس رشد کرده اند که اگر در بدترین شرایط نیز قرار بگیرند هرگز قدم در راه حرام برنخواهند داشت. اینان کسانی هستند که زندگی جاویدشان تضمین شده است.

هیچ گاه بدی و بد بودن هنر نبوده است اما بالعکس، خوب بودن و خوب ماندن هنر است. گاهی انسان های خوب در تعجبند که با همه خوب بودنشان چگونه است که به بلا و سختی مبتلا شدند؟ در پاسخ به آنان باید گفت: خداوند در مسیر عشق همیشه امتحاناتی را قرار می دهد تا عاشق به عشق حقیقی برسد، آن گاه خداوند به او لبیک گوید و او را در زمره خوبان عالم قرار دهد.

برای یک عاشق شرایط خوب و بد معنا ندارد. او همواره عشق می ورزد و عاشقانه معبودش را صدا می زند. قسمتی از داستان زیبای لیلی و مجنون به روشنی فرق بین انسانِ عاشق و غیر عاشق را بیان می کند. گویند: در بین جمعی از نمازگزاران مجنون به سرعت عبور کرد. پس از نماز، یکی از نمازگزاران از وی پرسید: مگر صف جماعت را ندیدی که چنین با شتاب می دویدی؟ مجنون متعجب و حیرت زده پاسخ می دهد: من در پی معشوق خویش هیچ یک از شما را ندیدم. چگونه تو در حین نماز و راز و نیاز با معبود یکتا متوجه من شدی؟ عابدترین و عاشق ترین انسان در ادای نماز، آقا امیرالمومنین (ع) بودند که به فرزند خویش فرمودند: هنگامی که به نماز ایستادم، تیر را از پایم درآورید تا من درد تیر را متوجه نشوم.

ایام، ایام خانم حضرت زهرا (س) است، بزرگ بانویی که اوج عشق، کرم و بخشش بود. ما نیز می توانیم هم سو با ایشان حرکت کنیم و همانند ایشان راه عاشقی بپیمایم. عاشق با دیدن معشوق هیچ چیز و هیچ کس را نمی بیند. بهترین راه و وسیله برای ملاقات با معشوق نماز است. نمازی که اکثر ما عجولانه به انجام آن مشغول می شویم و از با خدا بودن به سرعت خود را محروم می کنیم.

از خدا بخواهیم خودش به ما مسئولیت بدهد، بی تردید مسئولیتی که خداوند به ما عطا می کند، هیچ انسانی نمی تواند از ما بگیرد. انسانی که از سوی خدا مسئولیت دارد، زبان به دروغ، تهمت و توهین باز نمی کند و خیر و نیکی ها را به خوبی می شناسد. چنین انسانی تبدیل به مالک اشتر و بلال حبشی می شود، همان هایی که مسئولیتشان با مسئولیت ها و جایگاه های دنیوی بسیار فاصله داشت.

بلال حبشی بزرگ مردی بود که حضرت رسول (ص) در مراسم خواستگاری و همسر گزینی وی برای او گام برداشتند و در تعریف و تمجید از بلال به مقام معنوی او نزد خداوند اشاره کردند. بلال حبشی مؤذن حضرت رسول (ص) بودند و پس از رحلت آقا رسول ا… (ص) اذان نگفتند اما وقتی خانم حضرت زهرا (س) دلتنگ صدای اذان ایشان شدند، بلال نزد خانم آمدند و اذان گفتند اما در اثنای اذان اعلام کردند که بلال آرام باش که خانم بسیار دگرگون و متحول شدند.

نماز این گونه است. سکوی پریدن و پرواز انسان به جایی که هرکسی لایق بودن و دیدن آن نیست. از نماز خصوصاً نماز صبح غفلت نکنیم که سحرگاه بهترین خلوتگه برای مناجات با حضرت یار است. نباشیم از کسانی که اعمال و سستی شان مانع سرعت بخشیدن به کاروان عشقشان می شود. امید که در راه رسیدن به یار محکم، پر تلاش و سرزنده باشیم. والسلام…

Check Also

پذیرش شکست

 بسم ا… الرحمن الرحیم مقوله شکست از جمله مسائلی است که چنانچه انسان قادر به …