فقر فکری 19-11-96

بسم ا… الرحمن الرحیم

خداوند رحیم همه نعمات و همه علوم را در جهت بهتر زیستن انسان و غنی تر شدن کوله بار آخرت او آفریده است. از جمله این علوم فرمایشات و توصیه هایی است که ائمه و خصوصاً آقا امیرالمومنین (ع) خطاب به انسان ها در همه اعصار فرمودند. امیدواریم که نباشیم از آن دسته انسان هایی که سنگینی بار حق الناسی شروع زندگی جاودانه آن ها را تحت تأثیر قرار داده است. گاهاً بودند افرادی که فقر در مقطعی از زندگی اسباب نجات آن ها بوده و بالعکس گاهی نیز افراد در شرایطی مناسب با آسودگی خیال زندگی می کنند اما ورود ثروت و تغییر سبک زندگی، آن ها را دچار تشویش مدام و مستمر می کند. این است که انسان را مجاب می کند تا باوری عمیق بر قضا و قدر الهی و تقدیری که خداوند برای او مصلحت دیده است، داشته باشد و خود را از گمراهی ها و سردرگمی ها برهاند.رسیدن به مقام رضا و راضی شدن به رضای پروردگار عالمین، نهایت و غایت ایمان و اعتقاد به قَدَر الهی است.

همان طور که قبلاً نیز اشاده کردیم، انسان باید بر حس ارزشمندی خود متمرکز باشد. به دست آوردن این حس در هر فردی به مراتب مهم تر از به دست آوردن موفقیت در اوست. موفقیت زمانی با ارزش است که با ارزشمندی وجود انسان مطابقت داشته باشد. متأسفانه پرداختن به نهج البلاغه در بین ما مسلمانان آن طور که شایسته بهره وری از این کتاب مقدس است صورت نمی گیرد و این درحالی است که نهج البلاغه در اوج یأس، فشار و سختی دریچه هایی از امید را به روی ما باز می کند.

هیچ کس از داشتن فقر، ذلت و سختی شاداب و خوشحال نیست و از بخل و حسد در امان نمی ماند مگر عاشقی که با ایمان تمام عشق می ورزد. تنها عاشق است که جز معشوق نمی بیند و نمی شنود. گذران زندگی در سطح پایین مالی پس از بخشیدن انبوه مال، رفاه و موقعیت والای اجتماعی حضرت خدیجه (س) نمونه ای روشن از این عشق است.

وقتی انسانی عشق را می پذیرد و عاشقی پیشه می کند، تنها در جهت رضایت معشوق و معبود گام بر میدارد چرا که تنها رضایت معشوق است که انسان را به بی نیازی می رساند. عشق بهترین و مطمئن ترین راه برای رشد و رسیدن به کمال و قرب الهی است. عشق، عاشق را صاحب بالی از جنس نور خواهد کرد که قادر است او را در کوی یار ساکن کند و درست با همین درجه از عشق است که می توان، حس و حال بانو حضرت زینب (س) را دریافت کرد و متوجه شد که ایشان علیرغم همه رنج، سختی و مصیبت ها چطور فقط زیبایی دیدند. بالاترین هدف هر عاشقی، کسب لبخند رضایت از سوی معشوق است. خانم حضرت زینب (س) همین لبخند را دیدند که فرمودند: ما رَأیتُ اِلاّ جمیلاً.

داستان معروف داناعلی که به توسط پیامبر اعظم آقا رسول ا… (ص) مأموریت یافت تا مسافر ناتوانی که در شهر مکه بدون اندوخته ای باقی مانده بود را به طُرفَة اَلعِینی به شهر و دیار خویش برساند؛ به طور واضح بیان می کند که ظاهری دیوانه وار و با البسه ژنده و کهنه در شهر گشتن را نمی شود از انسانیت محروم دانست. چه بسا چنین انسانی هم چون داناعلی عارفی بزرگ و نامی با مقامات معنوی والا باشد.

دقت کنیم ثروت همیشه خوشایند و فقر همیشه کشنده نیست. بدترین نوع فقر، فقر فکری، باوری و اعتقادی، منش و رفتاری است. هستند افرادی که در کنترل زبان و شیوه صحیح بیان بسیار تند زبانند و یا این که قادر به حفظ اسرار دیگران نیستند. فردی که غیبت می کند و تهمت می زند، بی ترید دچار فقر اندیشه ای و اعتقادی است. طمع ورزی در قالب های کوچک هم چون ولع داشتن برای خوردن غذا نیز نوعی دیگر از فقر فکری است. حرص و ولع و خسیس بودن غالباً در قشرهای ثروتمند جامعه دیده می شود نیز بیان گر همین نوع فقر (فقر فکری) است. در راستای این فقر فکری افرادی مدام خود را با دیگران قیاس می کنند و صرف نظراز شرایط زندگی خویش درصدد به دست آوردن اسباب و لوازمی بهتر از دیگری هستند. برخی نیز بالعکس طمع خود را صرف علم آموزی، کسب ادب، دینداری و افزودن تقوای خود می کنند. روزه داری به معنای واقعی آن، یکی از راه های تشخیص انسان های عاری از حرص و طمع است. چنین انسان هایی در مواجهه با سختی و تنگدستی هرگز به سمت و سوی حرام و خلاف نخواهند رفت.

نفس اماره سیری ناپذیر است و همواره دوستدار طمع ورزی و کسب و ازدیاد ثروت و متأسفانه تحت کنترل قرار ندادن نفس اماره است که حق کشی ها، رشوه ها، مال یتیم خوردن ها و دست دراز کردن به بیت المال را سبب می شود. آقا امیرالمومنین (ع) در زمان حکومت می توانستند کاخ نشینی کنند اما همواره خود و همراهانشان را به رعایت حقوق مردم و یکدیگر دعوت می کردند تا نفس افسار گسیخته، انسان را به هر سو نکشاند. فقرها را بشناسیم و ضعف خود را در این زمینه مورد توجه قرار دهیم. ثروت اندوزی حاصل شناسایی نکردن ضعف های ناشی از فقر فکری است. فردی که طمع در به دست آوردن زیور آلات، لباس و یا هر چیز دیگر دارد در واقع به نوعی دچار بیماری است. چنانچه ثروتی نیز کسب می کنیم آن ثروت باید در خدمت انسان باشد و نه انسان در خدمت ثروت.

باور این که خداوند رازق و روزی دهنده است و روزی در ازای تلاش ما حاصل می شود، می تواند در کاهش حس طمع ورزی مؤثر واقع شود و به انسان آرامش دهد. اکنون که اینجا هستیم و ادعای عشق و رهروی مولا را داریم آیا تنها به ثواب محب علی (ع) بودن می اندیشیم؟ قطعاً چنین عشقی مورد پذیرش مولا نخواهد بود. اما اگر رهرو شدیم تا همانند آقا امیرالمومنین (ع) در جهت رشد و کمال انسانی و به دست آوردن جایگاه و شأن واقعی انسان قدم برداریم نه تنها مورد پذیرش مولا خواهیم بود بلکه ایشان یاور ما در این مسیر خواهند بود.

جایگاه انسانی به دست نمی آید مگر با تلاش برای کسب روزی حلال، قرار دادن فکر و کلاممان در حیطه ادب، بدی نکردن و دروغ نگفتن و بسیاری از فرمایشات و توصیه های الهی که عمل به آن ها ما را به کمال نزدیک خواهد کرد. به کمال رسیدن برابر با قرار گرفتن در قرب الهی است و پس از رسیدن به قرب است که با اعمالی خاص می توان به معشوق و معبود خویش نزدیک تر شد. برای کسی که عاشق است، افکار باید به سوی مهر و عشق باشد. هیچ یک از ما جایز نیستیم تا نسبت به پروردگار خویش فکری منفی و توأم با عذاب داشته باشیم. در ازای هر عمل خود را مورد عذاب تصور کردن به ما اجازه نمی دهد تا عاشق بمانیم. ما بنده ایم و درست عمل کردن در بندگی، ما را صاحب مقامات عالی معنوی می کند.

توصیف عذاب ها در قرآن نیز برای روشن تر کردن ذهن هایست که گمراه شدند و به بیراهه رفتند. احترام به ائمه و معصومین (س) به جهت الگوگیری ما از آن بزرگواران و در روز رستاخیز به واسطه آن عزیزان بخشیده شدن و مورد رحمت قرار گرفتن است. اگر نه ما جایز نیستیم تا حتی در مقام معصومین (س) بنده پرستی کنیم. چگونگی زندگی معصومین (س) را فرا گرفتن و مطابق با اصول و شیوه الهی آنان زندگی کردن، ما را به ضریب بالای عشق و باور و یقین خواهد رساند که دیگر داشتن ها و نداشتن ها ما را مورد آزار و اذیت قرار نمی دهد و حکمت نداشتن ها و سختی ها بر ما روشن و آشکار می شود.

گاهی احتیاجات ما مایه نجات ماست. ماه رمضان، تمرین خویشتن داری و دوری از طمع ورزی ها در ما تقویت می کند و به رشد و بالندگی ما کمک می کند. وقتی خداوند ناظر است که بنده ای، بندگیش را به خاطر کمی مال و کمی غذا بهم نمی زند، قطعاً با فضل و کرم بینهایتش برای آن بنده اندوخته ای انبوه در نظر می گیرد. عشق خدایی اگر درست در قلب و جان ما بنشیند، هرگز اجازه نمی دهد تا ما به تباهی و گمراهی برویم.

تلاشمان را بر دوری از فقر های فکر و اندیشه ای بگذاریم و به بندگی هایمان رنگ عملی و الهی ببخشیم. هستند افراد مهربان و خوش قلبی که فقر گفتاری، آسیب های زیادی به آن ها تحمیل کرده است. قبل از به دست آوردن ثروت در پی رهایی از چنگال فقرها باشیم. برای زبان، دل و مغز عاری از فقر، بود و نبود ثروت یکسان است و وجود ثروت نمی تواند گمراه کننده باشد. فقر در هر شکلش انسان را به سوی فنا خواهد برد و او را از داشتن آخرتی آباد محروم خواهد کرد. در عشقِ معشوق نمی تواند حسادت، منیت و کینه ورزی خطور کند. عشق در دستان بانویی بود که تنها قرص نان خانه را به یتیم و مسکین و در راه مانده، بخشید و به دور از هر گله گذاری، درس بی نیازی داد و در نهایت خود و اطرافیانش را از مائده ای آسمانی طعام داد.

بارها گفتیم، معشوق و معبود ما خود عاشق ترین است. این تنها ما نیستیم که در انتظار ممعاشقه و مناحات با یار هستیم، خداوند نیز مشتاقانه در انتظار معشوق خود است و خاصیت عشق پاک همین انعکاس عشق است. والسلام…

Check Also

قضاوت

بسم ا… الرحمن الرحیم سلامتی نعمتی بی بدیل و غیرقابل قیاس با سایر نعمات خداوند …